آینده روحانیت در جامعه ایران چگونه خواهد بود؟

آینده روحانیت در جامعه ایران چگونه خواهد بود؟

عباس عبدی ، یک تحلیلگر سیاسی اجتماعی ، نوشت: “بدون شک روحانیت نه تنها یکی از مهمترین نهادهای مدنی ایران است ، بلکه مهمترین نهاد مدنی دو قرن گذشته و قبل بوده است ، بنابراین تاکنون نقش جدی در رویدادهای مشروطه داشته است.” نقشی که با دیگران قابل مقایسه نیست. جسورانه ترین نقش در هفتم اتفاق افتاد ، که منجر به افزایش قدرت از روحانیت شد و از طریق قانون اساسی ادغام و نهادینه شد. نظرسنجی ها در طول این نیم قرن نشان می دهد که تأثیر و اقتدار روحانی تا دهه گذشته نسبتاً زیاد بوده است ، اما برای دو دهه گذشته کاهش یافته است. روحانیت با کلاس های دیگر مانند معلمان ، استادان ، کارگران ، پزشکان و غیره متفاوت است. به عنوان مثال ، یک فرض نانوشته وجود دارد که افراد نامناسب نباید در روحانیت باشند. این با سایر اصناف متفاوت است. ما تعجب نمی کنیم که افراد خوب یا بد در این کلاس حرفه ای دیده می شوند و عملکرد آنها را تعمیم نمی دهیم ، اما این نوع قضاوت در مورد روحانیت صادق نیست. بنابراین نظارت درون نهادی باید بیشتر باشد. از طرف دیگر ، آنها گروهی هستند که به دین ، ​​معنویت و اخلاق گره خورده اند و هرگونه اعمال خارج از این چارچوب ، درک و انتظارات مردم را تغییر می دهد. بنابراین قرار نیست روحانیت منافع خود را نمایندگی یا نمایندگی کنند. در حقیقت ، آنها نباید منافع تجاری داشته باشند و مانند کلاس دیگر شوند.

این خصوصیات قبل از انقلاب کم و بیش مطابق با انتظارات و انتظارات موجود از آنها بود. اما پس از انقلاب ، این توابع به تدریج تغییر کردند. اول از همه ، حضور قدرت چندین اثر مهم بر روحانیت داشت. این توانایی را داشت که در صورت عدم قرار دادن آنها در مقابل مردم ، آنها را از آنها دور کند. البته این وضعیت اتفاق افتاد. ایجاد امتیازات ویژه رسمی یا غیر رسمی برای این کلاس نیز تخلف یا سوءاستفاده را فراهم می کند. دادگاه ویژه روحانی ، که برای تشدید تخلفات آنها بود ، در عمل بود. از آنجا که آنها یک دادگاه ویژه برای یک دادگاه ویژه تشکیل دادند ، این به معنای پذیرش واقعیت تلخ قدرت غیررسمی آنها در جامعه بود. ممکن است گفته شود که به جای روحانیت برای سیستم ، این سیستم به روحانیت خدمت کرده است.

از طرف دیگر ، به دلیل ماهیت قدرت ، شکاف بزرگی بین آنها و جامعه وجود داشت و روحانیت را از جریان اصلی آن خارج کرد. استفاده از منابع و مسئولیت بسیاری از کارهای عمومی و عمومی به تدریج تجربه منفی روحانیت را افزایش داده است. این در طی دهه ها متراکم بود و به مکان های باریک رسید.

یکی از بارزترین پیامدهای قدرت بودن ، تبدیل موقعیت مقدس به سیاسی بود. به طور کلی ، سیاسی مورد انتقاد و نقض قرار می گیرد ، در حالی که مقدس نیست. روحانیت با ادعای مقدس وارد میدان شدند ، اما با منطق سیاسی حاکم بودند و این ترکیب در نهایت مطلوب نیست. سیاسی مقدس نیست ، اما چیز متضاد اتفاق می افتد ، و چیز مقدس ریشه های تأثیر و قدرت معنوی آنها را سیاسی و خشک کرده است. عوارض بدتر هنوز در راه بود. تعداد زیادی از دانشمندان و روحانیون جوان به این زمینه آمدند که به این لباس حرفه ای تر نگاه می کنند و برخلاف پیش انقلاب ، آنها ارتباط چندانی با اصول اساسی آن ندارند و این یکی از تأثیرات مهم این گروه است. یکی دیگر از عوارض ناکارآمدی روحانیت در روابط فکری و اخلاقی با جامعه ، که به دلایل فوق الذکر رخ داده است ، بنابراین به نظر می رسید که آنها از این رو هستند و از ادبیات و فرهنگ جوانان پیروی می کنند. گرفتن ریش خوب و خوردن ریش ، ورود به ورزش و هنرها و حتی استفاده از شرایط جوانان و سرانجام حضور آنها در اینستاگرام ، توییتر و غیره ، و بعضی اوقات فیلم هایی که در طول خرافات و جعل ها غیرقابل توصیف بودند و اعتبار تأسیس را زیر سوال می بردند. حضور در ورزشگاه های فوتبال به عنوان یک رهبر ، در حال اجرا برای برنامه های کودکان و آوردن حیوانات ، گفتن همه داستانهای منطقی ، تولید کلیپ های دوردست و غیره ، آنها تصویر خود را ساختند تا فکر نکنم که به راحتی می تواند بازسازی شود. به همین دلیل است که پذیرش ثبت نام جوانان در حوزه های علمیه کاهش یافته است زیرا احساس می کنند که توسط مردم تصور نمی شوند. حجاب قدرت مانع از دیدن واقعیت ها برای این کلاس ، به ویژه پس از اعتراضات پرده های اخلاقی بین مردم و روحانیت شد. اگر آنها نتوانند خود را بازسازی کنند ، آینده ای روشن علیه آنها وجود ندارد. به ویژه ، روحانیون سنتی به تدریج پیرتر می شوند و زندگی جمعی را ترک می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *