ما صحبت های محمد جواد را از روز حادثه تا بعد از ظهر جمعه مرور می کنیم:
ترکیدن در لحظه ترک
ما 5 نفر بودیم و ساعت 13 به ورزشگاه رسیدیم و در طبقه دوم جلوی محل ویژه نشستیم. تراکتورها قبل از ما در استادیوم مستقر شده بودند و واحد ویژه بین ما و آنها تقسیم می شد. نیمه اول خوب و خوشحال بود ، اما بین دو نیمه تراکتور شروع به شعار دادن و توهین کرد. در همان زمان به دوستانم گفتم بیایید جای خود را تغییر دهیم. شیشه در چشمان من بود. من به سرعت من را از سکوها پایین کشیدم ، اما خونریزی شدید و درد داشتم.
آمبولانس منتقل نشد ، بیمارستان ها قبول نکردند
آمبولانس و نیروهای امدادی در بیمارستان کار اولیه را انجام دادند و بخشی از لیوان را که می توان برداشت کرد ، برداشتند ، اما پس از آن ما مجبور شدیم به همراه برادرم به بیمارستان برویم و آمبولانس مرا جابجا نکرد. ابتدا به بیمارستان رسول اکرم رفتیم ، که هیچ کاری در آنجا انجام نداد و گفت که به مسئولیت خود بروید ، که تا زمانی که ما به بیمارستان فارابی نرفتیم ، کاری نکرد. همه ما به سمت ماشین خود رفتیم. ما به فرابی رفتیم و در بیمارستان بستری شدیم. روز بعد ، جراحی روی چشمانم انجام شد که هشت ساعت به طول انجامید و من بیهوش شدم. این کار برای حفظ ساختار چشم من انجام شد. من دو عمل دیگر دارم. یکی برای خونریزی شبکیه و دیگری برای آب مروارید. من فردا (شنبه) به بیمارستان می روم تا مرا بررسی کنم که نتیجه این معاینه است. بسته است ، اما چشم چپ من به هیچ وجه بینایی ندارد و حتی نمی توانم نور را ببینم.
برکناری سریع کار ، قول درویش
من در بخش امنیتی یک شرکت تولیدی خصوصی کار کردم که بعد از عمل جراحی گفت که جایگزینی برای شما پیدا کرده ایم. من ماهانه 18 میلیون تومانس پرداخت کردم که 16 میلیون آن را پرداخت کردم زیرا یک ماشین سریع خریداری کردم و مجبور شدم اقساط آن را بپردازم. یک سال بعد برای عروسی بود ، اما اکنون با این شرایط ، مشخص نیست که چگونه این کار را انجام دهیم. البته ، دو روز پیش ، آقای دارویش به ملاقات آمد و گفت که او از این کار راحت خواهد بود و آنها قول دادند که به من کمک کنند. در همین حال ، بیمارستان من 24 میلیون Tomans هزینه کرد که توسط Persepolis Club پرداخت شده است. هواداران باشگاه و مدیران باشگاه پرسپولیس واقعاً وضعیت من را دنبال می کردند و من باید از آنها تشکر کنم.
پیام های زیبا از طرفداران تراکتور
کلوپ تراکتور هیچ کاری برای من انجام نداد ، اما هواداران تراکتور و پرسپولیس روحیه زیادی به من دادند و از شما سپاسگزارم. من از کودکی در پرسپولیس بودم اما در خانواده خود استقلال داریم. برادرم جلال آمد و مرا به بیمارستان برد و طرفدار استقلال بود.