آخرین مطالب

همکاران

داستان زندگی جرج اورول؛ نویسنده و منتقد نابغه ای که از استعمار و کمونیسم بیزار بود

جورج اورول رمان نویس، مقاله نویس و منتقد ادبی بود که بیشتر به خاطر رمان های مزرعه حیوانات و نوزده هشتاد و چهار شهرت داشت. اورول مردی با عقاید قوی بود که برخی از جنبش‌های سیاسی بزرگ زمان خود از جمله امپریالیسم، فاشیسم و ​​کمونیسم را مورد انتقاد قرار داد.

  • نام: جورج اورول
  • تاریخ تولد: 25 ژوئن 1903
  • شهر تولد: ماتاری، هند
  • تاریخ مرگ: 21 ژانویه 1950
  • شهر مرگ: لندن

زندگی اولیه جورج اورول

اورول در 25 ژوئن 1903 با نام واقعی اریک آرتور بلر در موتاری هند به دنیا آمد. اورول، پسر یک کارمند دولتی بریتانیایی، سال های کودکی خود را در هند، جایی که پدرش در آنجا مستقر بود، گذراند. مادرش او و خواهر بزرگترش مارجری را حدود یک سال پس از تولد پسرش به انگلستان آورد و در هنلی-آن-تیمز ساکن شد. پدرش در هند ماند و به ندرت به دیدار آنها رفت. خواهر کوچکتر او، آوریل، در سال 1908 به دنیا آمد. اورول تا زمانی که در سال 1912 از خدمت بازنشسته شد، پدرش را نمی شناخت. او پدرش را فردی محافظه کار و کسل کننده می دانست.

طبق یک بیوگرافی، اولین کلمه اورول وحشیانه بود. در کودکی دائماً بیمار بود و اغلب با برونشیت و آنفولانزا دست و پنجه نرم می کرد.

اورول از سنین پایین شروع به نوشتن کرد و گزارش شده است که اولین شعر خود را در چهار سالگی سروده است. او بعداً نوشت: در کودکی تنها بودم و داستان می ساختم و با آدم های خیالی صحبت می کردم و فکر می کنم از همان ابتدا جاه طلبی های ادبی من با احساس انزوا و کم ارزشی آمیخته بود. یکی از اولین موفقیت های ادبی او در 11 سالگی بود که شعری از او در یک روزنامه محلی چاپ شد.

دوره مطالعه

مانند بسیاری از پسران دیگر در انگلستان، اورول به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد. در سال 1911 بود که جورج به مدرسه سنت سیپریان در شهر ساحلی ایستبورن رفت و در آنجا اولین طعم سیستم طبقاتی انگلستان را چشید.

اورول در یک بورس تحصیلی جزئی متوجه شد که مدرسه با دانش آموزان ثروتمندتر از دانش آموزان فقیرتر رفتار می کند. در میان همسالانش محبوبیتی نداشت و در روزهای سخت، آرامش را با کتاب خواندن می یافت. او آثار رودیارد کیپلینگ و اچ جی ولز را می خواند.

آنچه جورج اورول فاقد شخصیت بود، با هوش خود جبران کرد. اورول برای تحصیل در کالج ولینگتون و کالج ایتون بورسیه تحصیلی دریافت کرد.

اورول پس از اتمام تحصیلات خود در Eton، خود را در بن بست دید. خانواده او پولی برای پرداخت هزینه تحصیلات دانشگاهی اورول نداشتند. بنابراین، به جای ادامه تحصیل، در سال 1922 به نیروی پلیس امپراتوری هند پیوست. پس از پنج سال اقامت در برمه، اورول استعفا داد و به انگلستان بازگشت. او قصد داشت به عنوان یک نویسنده امرار معاش کند.

جورج اورول

اوایل دوران نگارش

پس از ترک نیروی پلیس امپراتوری هند، اورول تلاش کرد تا یک حرفه نویسندگی را راه اندازی کند و در مشاغل مختلفی از جمله شستن ظروف مشغول به کار شد تا مخارج زندگی خود را تامین کند.

آس و پاس در پاریس و لندن (1933)

اولین اثر مهم اورول به بررسی زندگی او در این دو شهر پرداخته است. این کتاب نگاهی بی‌رحمانه به زندگی کارگران فقیر و کسانی که به سختی زندگی خود را تامین می‌کردند، ارائه می‌کند. نویسنده که نمی خواست شرمنده خانواده اش شود، این کتاب را با نام مستعار جورج اورول منتشر کرد.

روزهای برمه (1934)

اورول سپس تجربیات خود را در خارج از کشور در قالب رمان روزهای برمه بررسی شده است، که نگاهی تاریک به استعمار بریتانیا در برمه، که در آن زمان بخشی از امپراتوری هند تحت سلطه بریتانیا بود، ارائه می دهد. علاقه اورول به مسائل سیاسی پس از انتشار این رمان به سرعت افزایش یافت.

جراحات جنگی و سل

در دسامبر 1936، اورول به اسپانیا سفر کرد و در آنجا به یکی از گروه هایی که در جنگ داخلی اسپانیا علیه ژنرال فرانسیسکو فرانکو می جنگید، پیوست. اورول در حین حضور در این گروه شبه نظامی به شدت مجروح شد و از ناحیه گلو و بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت. برای چند هفته، اورول قادر به صحبت کردن نبود. اورول و همسرش آیلین در اسپانیا به خیانت متهم شدند. خوشبختانه این اتهامات پس از خروج این زوج از کشور مطرح شد.

مشکلات سلامتی دیگری نیز مدتی پس از بازگشت به انگلیس گریبان این نویسنده با استعداد را گرفت. سال‌ها، اورول دوره‌های مکرر بیماری داشت و در سال 1938 رسماً تشخیص داده شد که به سل مبتلا شده است. هنگامی که اورول مبتلا به سل تشخیص داده شد، هیچ درمان موثری برای این بیماری وجود نداشت.

جورج اورول در بی بی سی

منتقد ادبی و تهیه کننده بی بی سی

اورول برای تامین مخارج خود وظایف نویسندگی مختلفی را بر عهده گرفت. او در طول سال‌های فعالیتش مقالات و نقدهای متعددی نوشت و با نوشتن نقدهای ادبی باکیفیت و خوش‌ساخت به شهرت رسید.

در سال 1941، اورول به عنوان تهیه کننده در بی بی سی کار کرد. او تفسیرهای خبری و نمایش هایی را برای مخاطبان در بخش شرقی امپراتوری بریتانیا تولید می کرد. اورول از بزرگان ادبی مانند تی اس الیوت و ای ام فورستر دعوت کرد تا در برنامه های خود شرکت کنند.

با ادامه جنگ جهانی دوم، اورول متوجه شد که به عنوان یک مبلغ برای پیشبرد منافع ملی کشورش عمل می کند. او از این بخش از شغل خود متنفر بود و جو در دفتر خاطرات خود بی بی سی را اینگونه توصیف کرد: “چیزی در نیمه راه بین یک مدرسه دخترانه و یک دیوانه خانه، و هر کاری که اکنون انجام می دهیم بی ارزش است، یا کمی بدتر از بی ارزشی.”

اورول در سال 1943 از بی‌بی‌سی استعفا داد و گفت: “وقتم و پول مردم را برای انجام کاری تلف می‌کردم که هیچ نتیجه‌ای نداشت. من معتقدم که در فضای سیاسی کنونی، پخش تبلیغات بریتانیایی برای هند تقریباً کار ناامیدکننده‌ای است.” در همان زمان، اورول سردبیر ادبی یک روزنامه سوسیالیستی شد.

کتاب های معروف جورج اورول

جورج اورول، که گاهی وجدان یک نسل نامیده می شود، بیشتر با دو رمان شناخته می شود: مزرعه حیوانات و نوزده و هشتاد و چهار. هر دو کتاب، که در اواخر عمر اورول منتشر شده‌اند، به فیلم تبدیل شده‌اند و در طول سال‌ها از محبوبیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده‌اند.

مزرعه حیوانات (1945)
مزرعه حیوانات یک طنز ضد شوروی در یک محیط روستایی با دو خوک به عنوان قهرمانان اصلی بود. گفته می شود که این خوک ها نماینده جوزف استالین و لئون تروتسکی هستند. این رمان برای اورول تمجیدها و جوایز مالی بسیاری به ارمغان آورد.

نوزده و هشتاد و چهار (1949)

شاهکار اورول نوزده و هشتاد و چهار (یا 1984 در چاپ های بعدی)، در آخرین مراحل نبرد او با سل و اندکی قبل از مرگش منتشر شد. این چشم انداز تیره و تار از جهانی تقسیم شده به سه کشور ظالم، جنجال هایی را در میان منتقدان برانگیخت که این آینده خیالی را بسیار ناامید کننده می دانستند. در این رمان، اورول نگاهی اجمالی به دنیایی ارائه می‌کند که در آن دولت تمام جزئیات زندگی افراد را کنترل می‌کند، تا افکاری که در ذهن آنها وجود دارد.

مقالات جورج اورول

سیاست و زبان انگلیسی

این مقاله که در آوریل 1946 در مجله ادبی بریتانیایی Horizon منتشر شد، یکی از مهم ترین آثار اورول در زمینه سبک نوشتن به شمار می رود. اورول معتقد بود که انگلیسی “زشت و نادرست” یک ایدئولوژی ظالمانه را فعال می کند و از زبان مبهم یا بی معنی برای پنهان کردن حقیقت استفاده می شود. او استدلال کرد که زبان نباید به طور طبیعی در طول زمان تکامل یابد، بلکه باید “ابزاری باشد که ما برای اهداف خود شکل می دهیم.” او در مقاله خود نوشت که خوب نوشتن به معنای روشنفکر بودن و درگیر شدن در گفتمان سیاسی است، در عین حال موضع گیری در برابر کلیشه ها، استعاره های مرگبار و زبان پرطمطراق یا بی معنا.

به فیل شلیک کن

این مقاله که در ژورنال ادبی New Writing در سال 1936 منتشر شد، جزئیات دوران اورول را به عنوان افسر پلیس در برمه، زمانی که میانمار کنونی هنوز مستعمره بریتانیا بود، ارائه می دهد. اورول از شغل خود متنفر بود و امپریالیسم را “هویت شیطانی” می دانست و به عنوان نماینده امپریالیسم، مردم محلی او را دوست نداشتند. یک روز، اگرچه فکر می کند لازم نیست، یک فیل کار را جلوی گروهی از مردم محلی می کشد “فقط برای اینکه من احمق به نظر نرسم”. این مقاله بعداً تبدیل به مقاله اصلی در مجموعه مقالات اورل شد که در سال 1950 منتشر شد، که شامل مقالات “کشور من راست یا چپ”، “فقیرها چگونه می میرند” و “شادی ها چنین بودند”.

جورج اورول

همسران و فرزندان جورج اورل

اورول در ژوئن 1936 با آیلین اوشاگنسی ازدواج کرد و آیلین از همسرش در کار او به عنوان نویسنده حمایت کرد. این زوج تا زمان مرگ آیلین در سال 1945 با هم زندگی کردند. طبق روایت های متعدد، آنها ازدواج آزاد داشتند و اورول شیفتگی های زیادی داشت. در سال 1944، این زوج پسری را به نام یکی از اجداد اورول، ریچارد هوراتیو بلر، به فرزندی پذیرفتند. پس از مرگ آیلین، پسر تقریباً به طور کامل توسط خواهر اورول، آوریل بزرگ شد.

در اواخر عمرش، اورول از سردبیری به نام سونیا براونل خواستگاری کرد. او در اکتبر 1949، درست قبل از مرگش با او ازدواج کرد. براونل دارایی های اورول را به ارث برد و از مدیریت میراث او ثروت و قدرت زیادی به دست آورد.

مرگ جورج اورول

جورج اورول در 21 ژانویه 1950 بر اثر بیماری سل در بیمارستانی در لندن درگذشت. اگرچه او در زمان مرگ تنها 46 سال داشت، اما ایده ها و نظرات او در آثارش زنده است.

مجسمه جورج اورول

با وجود نفرت اورول از بی‌بی‌سی در زمان حیاتش، مجسمه‌ای از این نویسنده توسط هنرمند مارتین جنینگز ساخته شد و در بیرون ساختمان بی‌بی‌سی در لندن نصب شد. کتیبه ای بر روی مجسمه نوشته شده است: “اگر آزادی معنایی دارد، به این معنی است که حق گفتن چیزی را داشته باشیم که مردم نمی خواهند بشنوند.” مجسمه 2.5 متری برنزی که توسط صندوق یادبود جورج اورول پرداخت شده است، در نوامبر 2017 رونمایی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *