بازار؛ گروه خودرو: واگذاری گروه صنعتی ایران خودرو در دولت چهاردهم با وجود واگذاری این واحد خودروسازی به بخش خصوصی در ماه جاری به مرحله نهایی خود رسیده است. اما همچنان انتقاداتی در خصوص نحوه اجرای این موضوع و انتخاب افراد واجد شرایط وجود دارد در حالی که واگذاری روکش های ویژه راه ها مورد تایید سران قوا قرار گرفته است. خصوصی سازی صنعت خودرو با هدف توسعه فناوری، افزایش کیفیت، ارتقای عرضه و سودآوری تولیدکنندگان نیز می تواند نقش مثبتی در جامعه و اقتصاد کشور داشته باشد، شاید قبل از واگذاری ایران خودرو به عنوان نماد صنعت خودرو. لازم است بحث واگذاری آغاز شود از این رو با علی اکبر رنجبرزاده عضو کمیسیون صنایع و معادن شورای اسلامی گفت و گو کردیم.
هر واحد صنعتی که توسط دولت خصوصی اداره می شود، درصد موفقیت بسیار پایینی دارد. این موضوع تنها به «گروه صنعتی ایران خودرو» بستگی ندارد.
* نظر شما درباره واگذاری صنعت خودرو به ویژه گروه صنعتی ایران خودرو به بخش خصوصی چیست؟
من معتقدم در بحث واگذاری به بخش خصوصی، هر واحد صنعتی که توسط دولت خصوصی اداره می شود، موفقیت بسیار کمی دارد. این موضوع نه تنها به «گروه صنعتی ایران خودرو» وابسته است، بلکه در همه زمینه ها وجود دارد. بنابراین با توجه به شرایط کنونی کشور باید تلاش کرد تا «بخش خصوصی» تا حد امکان فعال شود. البته بخش خصوصی مذکور باید از صلاحیت و ظرفیت لازم برخوردار باشد. چنین اقدامی در صورتی قابل اجرا است که دولت کارگروه هایی را برای شناسایی توانمندی ها و شایستگی ها تشکیل دهد و بر اساس آن تصمیمات لازم را اتخاذ کند.
دولت با داشتن 5 درصد سهام در «گروه صنعتی ایران خودرو»، با فروش و واگذاری این سهام به گروههای واجد شرایط، امکان فعالیت بخش خصوصی را فراهم میکند.
* با در نظر گرفتن ساختار مدیریتی و سهامداری گروه صنعتی ایران خودرو، روش واگذاری چگونه باید باشد؟
در خودروسازی کشور ظرفیت هایی وجود داشته که رو به رشد بوده است، اما این رشد در خودروسازی بسیار کند و در برخی موارد ناکارآمد است. متاسفانه خودروسازان داخلی نتوانسته اند انتظارات مردم و مسئولان را برآورده کنند، بنابراین معتقدم باید برای واگذاری این صنعت تدابیری اندیشیده شود. در این راستا دو مدل واگذاری وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. نخست اینکه دولت 5 درصد سهام «گروه صنعتی ایران خودرو» را در اختیار دارد که با فروش و واگذاری این سهام به گروه های واجد شرایط، امکان فعالیت بخش خصوصی را فراهم می کند. دوم اینکه اگر سهامدار «گروه صنعتی ایران خودرو» 30 درصد سهام را در اختیار داشته باشد، دولت نباید انتظار داشته باشد که سهم 5 درصدی آن بر سهم 30 درصدی بخش خصوصی ترجیح داده شود. بنابراین اجازه تصمیم گیری باید به بخش خصوصی داده شود.
* پیش از این به روش های واگذاری اشاره کردید، در این زمینه نباید اختیار مدیریت به سهامداران عمده داده شود؟
قانون تجارت چه ضوابط و مقرراتی در مورد مدیریت شرکت ها دارد، باید اجرا شود. اگر فردی یا گروهی بیش از 25 یا 30 درصد سهام را در اختیار داشته باشد، آیا نباید صندلی مدیریت داشته باشد؟ حال باید دید چه کسانی مانع اجرای این اقدام خواهند شد؟ برخی معتقدند که در واگذاری تضاد منافع وجود دارد، اما من شخصاً چنین اعتقادی ندارم. اگر یک قطعه ساز توانایی ایجاد اشتغال و مدیریت 24 هزار نیروی متخصص را داشته باشد، توانایی اثبات کارایی و مدیریت یک خودروساز را دارد.
اگر مجموعه ای بزرگتر و بهتر از «کروز» در کشور وجود داشته باشد، معرفی و ارزیابی به آن واحد واگذار می شود. اما در شرایطی که چنین واحد یا گروه صنعتی وجود ندارد، مدیریت «کروز» چه نوع تضاد منافعی را در گروه صنعتی ایران خودرو ایجاد می کند؟
* برخی معتقدند مدیریت ایران خودرو با کروز می تواند تضاد منافع باشد، نظر شما در این باره چیست؟
اگر یک واحد قطعه سازی توانسته است خود را ثابت کند و توان تولید خود را نشان دهد، در صورتی که کارشناسان دولتی این فرد یا گروه را ارزیابی و تایید کنند. می توان آن را گزینه مناسبی برای واگذاری دانست. در کل اگر مجموعه ای بزرگتر و بهتر از «کروز» در کشور وجود داشته باشد، معرفی و ارزیابی به آن واحد واگذار می شود. اما در شرایطی که چنین واحد یا گروه صنعتی وجود ندارد، مدیریت «کروز» چه نوع تضاد منافعی را در گروه صنعتی ایران خودرو ایجاد می کند؟
* آیا واگذاری ایران خودرو یا سایپا به بخش خصوصی می تواند مشکلات صنعت و بازار خودرو را حل کند؟
در دانشگاه های برتر کشور افراد مستعد، توانمند و متخصص وجود دارند و با چنین ظرفیتی نباید از تیم ارتقای کیفیت عقب بمانیم. خودروسازی کشور باید بتواند بازارهای هدف منطقه را در اختیار بگیرد و برنامه صادرات را دنبال کند. نه اینکه نمایندگان شورای اسلامی برای واردات خودرو اقدام کنند و 3 تا 4 میلیارد دلار برای آن ارز تعیین کنند. چنین وضعیتی ناشی از ناکارآمدی خودروسازی کشور است. ما باید خودروسازان داخلی را کارآمد کنیم. من معتقدم یکی از بهترین و کوتاه ترین راه ها برای بهبود صنعت خودروی کشور، انتقال آن به بخش خصوصی به شکل صحیح است. در این واگذاری، توانایی بخش خصوصی در مدیریت خودروسازان محک زده می شود که در صورت موفقیت آنها و می توانند با کاهش قیمت نیاز 2 میلیون خودرو را تامین کنند، باید مورد حمایت قرار گیرد. افرادی که آماده هدایت و نجات صنعت خودروی کشور هستند نباید به حاشیه رفت.
* با انتقال گروه صنعتی ایران خودرو به کروز برای بهبود شرایط این واحد تولیدی موافقید؟
همانطور که قبلا اشاره کردم شرکت صنایع تولیدی کروز حدود 24 هزار نفر نیروی کار دارد و یکی از قطعه سازان معروف است. این قطعه ساز مستقیما مدیریت گروه صنعتی ایران خودرو را نخواهد داشت اما افراد و مدیرانی که کروز را به این سمت رساندند می توانند ایران خودرو را نیز نجات دهند. با چنین رویکردی می توان انتظار پیشرفت و ارتقای صنعت خودرو را داشت، البته باز هم تاکید می کنم که در واگذاری ایران خودرو به این افراد منافاتی وجود ندارد. هر گروه دیگری از بخش خصوصی یا سفرهای دریایی از خودروسازان بزرگ را در دست بگیرد، رقابت بین قطعهسازان برای بهبود کیفیت ایجاد خواهد شد. خودروها به تنهایی از نظر کیفیت رشد نخواهند کرد، اما قطعه سازان باید برنامه های کیفیت را دنبال کنند. در صورت بهبود روابط بین المللی، بازار خودرو کشور به عنوان هدف اصلی سایر کشورها برای واردات شناخته می شود. بنابراین ارز زیادی به دلیل عدم عرضه خودروهای با کیفیت داخلی از کشور خارج می شود. بنابراین تا زمانی که به مرحله بهبود روابط برسیم، بخش خصوصی باید در کنار کارشناسان خبره برای عرضه محصولات با کیفیت، فرمان خودروسازان داخلی را در دست بگیرد.