در قسمت دوم سریال «ذوب کاری 4»، گذشته مرموز سیما نشان می دهد که او حتی حاضر بوده خانواده و پدرش را برای رسیدن به ثروت و موقعیت اجتماعی زیر پا بگذارد. او هیچ ترسی از رفتن برای خلاص شدن از شر همه طلبکاران ندارد. اما از سوی دیگر فشار زندگی باعث شد پدر سیما آسایشگاه را ترک کند تا راز مخفی شدن پدر سیما تا شب عروسی از چشم همه پنهان بماند.
سمیرا اما از این راز پنهان یک برگ برنده ساخت تا بتواند زخم اصلی را به مالک و سیما وارد کند. او با کمک وکیلش توانست مکان جدید پدر سیما را پیدا کند و به ملاقات او برود. با اینکه پدر سیما به دلیل مشکلات روحی به کسی اعتماد نمی کند، سمیرا توانست به او بگوید. سمیرا تصمیم گرفت با کمک پانته آ پدر سیما را بیهوش کند و مالک و سیما را در شب عروسی به محل برگزاری عروسی بیاورد. ملک تصمیم گرفت برای عروسی از خانه کودکی سیما که بازسازی کرده بود به عنوان محل برگزاری عروسی استفاده کند، به طوری که به نظر می رسد همه چیز برای یک اتفاق متفاوت و رویارویی دراماتیک آماده است.
از سوی دیگر، دستمالچی که به شدت به دنبال پرونده مالک است، به سیما از ازدواج با مالک هشدار می دهد تا بتواند راه افراد نزدیک به مالک را مسدود کند، اما از سوی دیگر، مالک برای شروع کار باید از کشور خارج شود. پروژه نروژی ها اما محرومیت داسمالچی از بیرون رفتن کار را برای او سخت کرده است. از سوی دیگر نماینده نروژی با حضور در محل ساخت پتروشیمی شمال کشور و دیدار با مالک شرایطی را فراهم کرد تا پروژه پتروشیمی ناتمام نماند.
اجرای مهدی سلطانی در زخم کاری 4
یکی از شگفتی های قسمت دوم سریال ذوب کاری 4، بازی دیدنی مهدی سلطانی در نقش پدر سیما بود. درک او از ابعاد نقش مرد ناکام مبتلا به بیماری روانی آنقدر باورپذیر است که توانسته مخاطب را با خود همراه کند. بازی او در سریال گهنا فرشته در نقش مشفق که مردی آرام و متین بود با نقشی که اکنون در سوهار کاری بازی می کند را به یاد بیاورید تا توانایی این بازیگر بیش از پیش نمایان شود.