آواز خوانی بانوان و در معرض دید عموم قرار دادن هنر آواز از جمله مواردی است که از نظر فقهی و حقوقی باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
سالهاست که این بخش از هنر زنان در ایران ممنوع شده است و زنان نمیتوانند در این زمینه فعالیت کنند. معمولاً منع این موضوع مستند به شرع است و بنابر حرمت رفتار، هیچ مجوزی برای برگزاری کنسرت و خوانندگی زنان صادر نمی شود. با توجه به چنین مرجعی و شرافتی، اگر زنی به عنوان خواننده فعالیت کند، ممکن است رفتار حرام او بدون مجوز قانونی، از مصادیق برخی از مواد قانون مجازات باشد، بنابراین باید ابتدا موضوع را از نقطه نظر بررسی کرد. از دیدگاه فقه و شریعت. حرمت صدای زن بر خلاف نظر بسیاری از نظر فقهی امری قطعی و اجماعی نیست و اصلاً در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد.
در میان فقها دو فتوا در موضوع آواز زنانه وجود دارد: دسته اول شنیدن و گوش دادن به آواز زنان را حرام مطلق می دانند. این دسته از فقها بر اساس برخی اسناد شرعی، نوعی هویت میان صدای زن و موسیقی حرام را به تصویر می کشند و به حرمت گوش دادن به آواز زن فتوا می دهند. دسته دوم از فقیهان منکر یکسان بین آواز و آواز زن هستند و می گویند گوش دادن به صدای زن حرام نیست اما اگر این آهنگ مصداق آواز باشد حرام است اما اگر صدای زن نباشد. مصداق آواز، حرام نیست.
از این نظر بین زن و مرد از نظر حرمت فرقی نیست، زیرا اگر مردان نیز به گونه ای بخوانند که مصداق غنا باشد، گوش دادن به آن نیز حرام است. در این خلاصه، نویسنده در مقام قضاوت بین دو فتوا نیست، فقط ذکر این نکته ضروری است که نظر دوم، فتوای شاذ نیست که اتفاقاً فتوای مشهوری در بین فقها است. با توجه به تفاوت فتوای موجود در این موضوع، این سوال مطرح می شود که چرا تصمیم گیرندگان و مجوز دهندگان از فتوای اول پیروی می کنند و برای زنان محدودیت ایجاد می کنند؟ وقتی در موضوعی اختلاف فتوا وجود دارد، از کدام مرجع شرعی برای ایجاد محدودیت برای زنان جامعه استفاده می شود و این محدودیت مستند به شرع است؟
این تکثر در فتواهای مختلف ظرفیت مناسبی را برای تجویز آواز زنانه در ایران ایجاد می کند که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته است. بله، مقلدین دسته اول فقیهان نباید به آواز هنرمندان زن گوش دهند، اما این استماع برای افرادی که از فقهای دسته دوم تقلید می کنند احترامی ندارد و بدون دلیل از حلال محروم می شوند. مرز و بوم از آموزش هنر و اجرا محروم هستند که قطعا در جای خود قابل نقد است.
با توجه به مقدمه فوق، با توجه به موضوعی که در روزهای اخیر فضای رسانه ای را تحت الشعاع خود قرار داده است، تحلیل حقوقی با دقت صورت گیرد تا هیچکس از محدوده قانونی خارج نشود.
اولاً از نظر حقوقی برگزاری کنسرت چه به صورت واقعی و چه مجازی مصداق هیچ ماده ای از قانون جزا نیست. اساساً عدم اخذ مجوز و برگزاری کنسرت بدون اجازه مراجع ذی صلاح جرم نیست پس نه خواننده و نه دیگران جرمی مرتکب نشده اند. در نظام حقوقی ایران جرمی به نام «برگزاری کنسرت بدون مجوز» تعریف نشده است.
ثانیاً با توجه به مقدمه فقهی مذکور نمی توان ادعا کرد که آواز زن از مصادیق «حرام» است و در نتیجه حرام بودن آن مشمول ماده 638 قانون مجازات اسلامی می شود. خواننده و دست اندرکاران می توانند ادعا کنند که مقلد فقه هستند. کسانی هستند که آواز زنانه را حرام نمی دانند. ماده ۶۳۸ مقرر می دارد: «هر کس در ملاء عام و اماکن عمومی و معابر علناً تظاهر به ارتکاب فعل حرام کند، علاوه بر مجازات آن عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. ..”
با جایز دانستن آواز زنان، دیگر نوبت به رئیس ماده نمی رسد، زیرا موضوع مقاله فعل حرام است. این ماده شامل آواز خوانی زنان نیز نمی شود: «… و اگر مرتکب عملی شود که به خودی خود مجازاتی ندارد، ولی عفت عمومی را جریحه دار کند، فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شود. زیرا ملاک جریحه دار کردن عفت عمومی، قضاوت عرفی است و ملاک عرف متوسط جامعه است و امروز رسم ایرانیان این است که آواز خواندن باعث آسیب عامه می شود حیا نمی داند و لااقل در این موضوع شک است و با وجود شک نمی توان انسان را محکوم کرد.
با این تعبیر، بند 3 ماده 640 تعزیرات نیز قابلیت استناد را از دست می دهد: «… 1- هرکس بنویسد یا طرح، حکاکی، نقاشی، تصویر، مطبوعات، اعلامیه، علامت، فیلم، نوار سینما یا به طور کلی کند. هر چیزی که ناقض حیا و جریحه دار کردن اخلاق عمومی باشد، برای تجارت یا توزیع در معرض دید عموم قرار دهد یا برای تجارت و توزیع بسازد یا نگهداری کند… 3- هرکس که اشیاء فوق را به هر نحوی منتشر می کند و یا در معرض دید عموم قرار می دهد…» صرف نظر از اینکه بند 3 اشاره به اشیا دارد و انسان و صدای او مصداق «اشیاء» نیست.
ثالثاً آواز زن نمی تواند مصداق «افساد و فحشا» باشد تا ماده 639 بر آن اعمال شود. این ماده مقرر میدارد: «افراد زیر به حبس از یک تا ده سال محکوم میشوند و در مورد بند «الف» علاوه بر مجازات مقرر، با نظر دادگاه محل مربوط بهطور موقت تعطیل میشود.
ب- کسی که مردم را به ارتکاب فساد یا فحشا تشویق کند یا موجبات آن را فراهم کند. در بالا ثابت شد که آواز خوانی زنان جایز است و نمی توان آن کار مباح را فساد و فحشا دانست.
با توجه به مطالب فوق، اقدام زنان به خوانندگی و برگزاری کنسرت بدون مجوز قانونی را نمی توان «جرم» تلقی کرد، بلکه رفتاری است که منع کیفری برای آن وجود ندارد.
بله، ممکن است خواننده یا برخی از عوامل در حین اجرای کنسرت، پوشش مناسب را رعایت نکنند و بدون حجاب شرعی در کنسرت حضور یابند یا اقداماتی را انجام دهند که مصداق یکی از عناوین مجرمانه است که در این صورت محکومیت آنها بر اساس است. این رفتارها ممنوع است. قانونی است و بر اساس خوانندگی و برگزاری کنسرت نیست.
در تئوری و عمل باید قانون فصل گفتار باشد و بدون داشتن سند محکم شرعی یا قانونی این ممنوعیت برای بخش بزرگی از شهروندان محدودیت و ممنوعیت ایجاد نشود. ممنوعیت و محرومیت زنان و محرومیت آنان از برخی رشته های هنری باید مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گیرد و از ظرفیت های فتواهای متعدد در این امر استفاده شود تا نه تنها جامعه ایران، بلکه جهان نیز عملکرد هنری ایرانیان را مشاهده و تحسین کند. زنان و دختران .