امین‌الله رشیدی؛ هنرمندی که عاقبت به آرزویش نرسید

اگر نام امین الله رشیدی را جست و جو کنید با تصویر مردی آراسته و خوش پوش با لبخندی پهن روبه رو می شوید. رشیدی در قیافه اش به همان اندازه ظریف بود و آرام صحبت می کرد. او با عشق فراوان از گذشته و موسیقی صحبت کرد. او متعلق به نسلی بود که تا آخرین لحظه قلبشان به عشق موسیقی می تپید.

امین الله رشیدی که شامگاه گذشته یکم مهرماه خبر درگذشتش منتشر شد، موجی از امید و عشق به زندگی در وجودش بود. چون حتی وقتی به 91 سالگی رسید گفت: قبول ندارم امروز 91 سال دارم اما این چیزی است که در شناسنامه ام نوشته شده است، شما هم مثل من با فرزند درونتان خلق کنید و در باشید. او با او صادق، روراست و بی ادعا است.

اما همیشه در صحبت هایش می گفت که «در این زمانه که موسیقی آشفته است و دیگر آهنگی که دوست داری نمی شنوید، بگذارید بیایند و آثار به جا مانده از من را ببرند تا جوانان استفاده کنند». من تنها بازمانده هنرمندان دهه 30 و 40 هستم که دستانشان پر از ترانه هایی است که عطر آن سال ها را دارد. جوانانی هستند که صدای خوبی دارند و می توانند این آثار را بخوانند. یک ارکستر به من بدهید تا خودم این کار را انجام دهم.»

اما آرزوهای او برآورده نشد تا این هنرمند در شرایطی که به قول خودش تنها بازمانده نسل طلایی موسیقی بود و باید به خواسته ها و خواسته های او توجه کرد.

در واقع رشیدی به عنوان یکی از میراث داران موسیقی ایران، تاریخ شفاهی موسیقی کشور بود که با کمک او می شد به دل آن دوران رفت و با حرف ها و خاطراتش مستند ضبط کرد.

رشیدی 40 سال از اجرا دور ماند اما با این حال در سال 1372 دو کنسرت موسیقی در اصفهان و تهران اجرا کرد.

وی در گفت وگویی درباره سال های دوری از عرصه موسیقی گفت: از جوانی تا امروز مراقب خودم بودم و احساس می کنم یک جوان 35 ساله هستم و دوست دارم برای مردم بخوانم تا اینکه من 100 سال دارم، اما مافیای موسیقی هر روز یک خواننده جدید معرفی می کند، اما آن تصنیف هایی که در سال های دور ساخته شده اند کجاست هر شنونده ای را به خدا نزدیک می کند.»

رشیدی اما کار خود را در رادیو از سال 1327 آغاز کرد و خودش نیز در این باره گفته است: «از سال 1327 که هنوز ضبط صوت به ایران نیامده بود به عنوان خواننده در رادیو کارم را شروع کردم و دوم به اجرای زنده پرداخت. رادیو به مدت پنج سال اولین باری که صدایم را از رادیو شنیدم، حالت عجیبی را احساس کردم.

اولین آهنگی که در رادیو ایران خواندم که آن زمان رادیو تهران نام داشت. اثری از استاد نوازندگی تار و نت، جناب موسی خان معروف بود. شعر این اثر توسط دکتر محمدعلی مشایخ سروده شده است و آهنگ “درد فراق” نام دارد. اولین باری که آقای موسی معروفی مرا به سرپرستی یکی از ارکسترهای رادیو آوا معرفی کرد، علی محمد خادم میثاق فارغ التحصیل سال دوم هنرستان موسیقی تهران مدیریت ارکستر را بر عهده داشت و خودش پیانو می زد. .

همچنین آقایان مصطفی الله سپهری ویولن، عباس زندی تار و سه تار، ولی الله البرز نوازنده کلارینت و حسین همدانیان نوازنده سازهای کوبه ای بودند. این آهنگ را به صورت زنده اجرا کردیم و از رادیو پخش شد.

وی درباره علت ماندگاری آثار موسیقی آن زمان نیز گفته است: «دو دهه 30 و 40 که اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود، خوانندگان رادیو و تلویزیون هر کدام طبقه خاصی داشتند. صدا مثل الان نبود که صدها صدا شبیه هم باشد، آن زمان نوع صدای خواننده ها و سبک خواندن آنها در ذهن مردم باقی می ماند.

افول از دهه 50 شروع شد و خواننده های زیادی روی کار آمدند که هیچ کدام از آنها به یاد نمی آید. وقتی سیاست در کار هنری دخالت کرد، موسیقی و ادبیات ما به جایی رسید که می بینیم. به هر حال دیگران می آیند و ما می رویم، اما چیزی که از آدم می ماند فقط صداست.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *