شعری که به خاطر آن به علی ضیا حمله می‌شود برای کیست؟

این شعر اثری از سعید بیابانکی شاعر نامی است که سابقه شعر خوانی در محضر رهبر انقلاب و داوری جشنواره های مختلف ملی و مذهبی را داشته است.

در متن شعر «پدره بیابانکی پر سر و صدا» آمده است:

خدایا! خیلی دلم برات تنگ شده

بشین و به درد من گوش کن

فتیله خورشید را پایین بکش

لامپ روغن را روشن و خاموش کنید

پی سوز مهتابو به ایوان بیاورید

آن را کنار ظرف شراب من بگذار

تکه تکه روی حصیر بنشینید

به حرف دل شکسته من دل بده

خدایا! چقدر اسمت شیرینه

آنقدر شیرین است که به لب شما می چسبد

یه کم بشینیم ملا

یک لیوان چای در شب می چسبد

تو اون بالا نشسته ای

فکر کنم داری به ریش ما می خندی

بریم محله های پایین

آیا محله ما را دوست دارید؟

ببین چه برده های مشتی داری

تو همان لوطی و با مرامان هستی

شما با هم و تنها در خانه هستید

کجا و چه زمانی به آنها احترام گذاشته می شود؟

فکر نمی کنم شما شرایط ما را درک کنید

تو و خانه های گلی کجایی؟

کجایی؟

شما که در طبقه بهشت ​​زندگی می کنید

من فکر نمی کنم چیزی از شما کم شده باشد

نگران گناه ناگوار نباش

اگر آتش نداشته باشی می سوزند

نگران آتش آن دنیا نباش

من و اکابرم با آه و ناله رفتیم

تصدیق پنج و شش ماه کجا بود؟

همراه ما رادیو یک موج است

صداقت شما! ظرف ما کجا بود؟

میتونم چیزی بگم خدا خیرت بده

یک خدای باستانی

تا کی میخوای با پول زندگی کنی؟

دستی بر ما یتیمان بگذار

خدایا اگر خوب نباشی

بیا و یک شب به ما بپیوند

یک لحظه به ما فرصت بده عزیزم

به سینه سوخته و سینه صفا

فکر نمی کنم در دنیا پیدا شود

هیچ دردی بدتر از تو نیست

اما چرا من بدتر از این هستم؟

خماری، خماری، خماری!

راه ما صراط مستقیم بود

او اهمیتی نمی داد، ما بی خیال بودیم

گناه ما فقط این دو پیشه است:

حیف رفیق… زغال عالی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *