عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد

در فضای بین‌الملل، چهره‌های اصلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم با پر کردن شکاف بین ادبیات و فلسفه، همچون ژان پل سارتر در کنار کلاسیک‌های فلسفی مانند هستی، بر فضای فکری سال‌های پس از جنگ جهانی دوم مسلط شدند. و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی با انتشار رمان و نمایشنامه هایی چون «تهوع»، «بسته» و… تأثیر بسزایی در گفتمان ادبی آن سال ها داشت.

این ویژگی در کنار تأکید اگزیستانسیالیست ها بر تعهد ادبی و سیاسی هنرمندان و روشنفکران، نقد پوزیتیویسم و ​​… باعث نفوذ آنها در میان شاعران، اندیشمندان و روشنفکران ایرانی به ویژه در سال های پس از شهریور 1320 تا انقلاب اسلامی شد. سال 1357، تا جایی که آراء و اندیشه های سارتر، هایدگر، کامو، نیچه و… بر چهره های اصلی آن سال های ایران مانند صادق هدایت، احمد فردید، علی شریعتی، جلال آل احمد، احمد شاملو، تأثیر گذاشت. و محمدرضا شفیعی کدکنی.

اما جریان اگزیستانسیالیسم علاوه بر تبدیل شدن به یکی از جریان های غالب فکری و سیاسی در قرن بیستم در کشورهای غربی، در ایران نیز در حال رشد است. شاید یکی از دلایل اصلی رونق دوباره این جریان فکری در ایران، ورود ایران به دایره های متعدد و متنوع اضطراب باشد که باعث شده است جستجوی معنا برای کاهش اضطراب در تلاش نویسندگان و مترجمان شکل جدی بگیرد. یکی از کسانی که در این زمینه می توان نام برد، صالح نجفی است که نویسنده و مترجم در این زمینه است. به گفته نجفی، کی یر کگور و دیدگاهی که فیلسوف برای خواندن و بازخوانی کیر کگور انتخاب می کند در این رابطه بسیار اساسی است. به عبارت دیگر، جایگاهی که فیلسوف برای خود در جهان انتخاب می کند و از آن جایگاه به آن می اندیشد، می تواند مسئله و پاسخ های او به مسئله را مشخص کند.

به گفته صالح نجفی، باید دید «جریان‌های اگزیستانسیالیست‌ها، الهیات رادیکال پروتستان و شخصیت‌هایی مانند پل تیلیش که بر مفهوم اضطراب یا چرخش زبان‌شناختی فلسفه قرن بیستم تأکید می‌کنند، چه نسبتی با افکار کی‌یر کگور دارند؟ و فهمیدن پاسخ این سوال به دیدگاهی برمی گردد که فیلسوف برای خواندن و بازخوانی کی یر کگور انتخاب می کند.

نجفی در سخنرانی خود جایگاه خود را در نگاه کگور توضیح می دهد. ترجیح نجفی دیدگاه لکانی چپ در تعبیر کگور است. دیدگاهی که کیر کگور را متفکر اصلی تثلیث هستی معرفی می‌کند، یعنی زیبایی‌شناختی، اخلاقی، دینی و رابطه‌ای تنش‌آمیز و دیالکتیکی که بین هر یک از این حوزه‌ها وجود دارد و با یکدیگر ۲ در ۲ قرار می‌گیرند. استعاره از دایره برومه (1) ژاک لاکان به شما می گوید که حوزه اخلاقی با حوزه نمادین یا نظم نمادین در کار ژاک لاکان و حوزه زیبایی شناختی و حوزه مذهبی در سیستم فکری کیهگور مطابقت دارد. همان رابطه ای با حوزه ی اخلاقی دارد که حوزه ی تصاویر خیالی و حوزه ی نظم واقعی است. و چیز سکولار و حتی می توان آن را نام چپی که در ظرف اندیشه کی یر کگور وجود دارد بنامیم.

کتاب

به گفته نجفی: بحثی که به نام مازاد تجربه زیسته و زبان مطرح می شود، می توان این ترجمه لکانی را از آن ارائه کرد که زبان در واقع حوزه نظم نمادین است.

نجفی در تفسیر دیدگاه لکان درباره کارکرد ایدئولوژیک زبان که همیشه انسان را از تجربه مستقیم و بی واسطه دور می کند، می گوید: «لکان گفت که زبان با تکیه بر نظم و تصاویر خیالی سعی می کند این حوزه را همیشه منسجم نشان دهد. و این کارکرد ایدئولوژیک زبان است و ما هرگز مستقیماً با هستی واقعی و تجربه زیسته واقعی مواجه نمی شویم، بلکه این مواجهه به صورت بن بست ها، شکاف ها یا تضادهای درون خود زبان اتفاق می افتد.

نجفی در ادامه انبوهی کگور در نویسندگی را با هدف کاهش انسجام ایدئولوژیک ناشی از کارکرد زبان و ایجاد ارتباط مستقیم و تجربه زیسته می داند و می افزاید: این همان چیزی است که در تلاش مستمر کیر کگور به چشم می خورد. او که این بیماری تا زمان مرگ خود را نشان می دهد، به این معنی که او دائماً می نویسد و می نویسد، از سال 1843 تا 1845، مقدار نوشته های کی یر کگور تا آن حد افزایش یافت که غیرقابل تصور است از کتاب‌های او که می‌بینید باید حاصل کار یک نویسنده در 30 سال باشد، اما او در عرض سه سال، به اندازه 30 سال، می‌نویسد تا بتواند آن تنش را در مفهومی روشنفکرانه درک کند کار برجسته است.”

به گفته نجفی کگور، بر اساس آنچه فروید می گوید، مدام با نوشتن حقیقت کار، آسیب های خود (جراحات و زخم ها) را اصلاح می کند. همچنین، رابطه زبان به عنوان نظم نمادین و تجربه زیسته به عنوان یک امر واقعی، دغدغه اصلی کی یر کگور است. با هر سخنرانی مواجه می شویم. و این همان کاری است که کیر کگور از طریق نوشتن انجام داده است.”

نجفی «خوانش دیگری از کی یر کگور» را مربوط به «آثار آلن بدیو» می داند. بدیو کیر کگور را در سنت ضد فیلسوفان یا ضد فیلسوفان قرار می دهد. آنها متفکران یا فیلسوفانی هستند که کار فلسفی می کنند، اما قرار است فلسفه را به یک عمل تبدیل کنند. این در حالی است که یک کنش واقعی در خود هستی رخ می دهد یا خود تجربه زیسته… بگذریم که مفهوم عشق در آثار کی یر کگور در تلاقی فلسفه و ادبیات، شاید در تفسیری در متن زندگی رخ می دهد.

سخنرانی شادی آلن بدیو

به هر حال کیر کگوری وجود خود را محل عمل می داند و پیوند انسان و هستی به معنای وجود است. این در حالی است که در آثار دیگر فلاسفه که ارتباط انسان را فقط در هستی می دانند، حلقه اتصال یعنی ابتدا معرفت و سپس عمل به ایجاد دوگانگی می انجامد که با اندیشه های دکارت برای ایجاد مدرنیته آغاز شده است. و هایدگر با نقد پدیده و شناخت و سپس کنش و دوگانگی مربوط به آن، کوشید معرفت را از سطح جهان فلاسفه به جهان اجتماعی در پیوند هستی و انسان سوق دهد و امر واقعی را بسازد. یعنی روابط بین افراد در زندگی بسیار پویاتر و فعالتر از جهان بینی فیلسوفانی چون دکارت و کانت است. این همان موضوعی است که در تجربه زیسته ایرانیان تحت عنوان جهت گیری زندگی متبلور شده است. تبلور ریشه ای که بعید است به راحتی از دنیای زندگی ایرانیان پاک شود.

پاورقی

1- لاکان در سمینار خود به نام “یا بدتر…” که در سال 1972 برگزار شد، ارتباط و رابطه بین این سه جنبه از روح انسان را زنجیره ای متشکل از سه حلقه تعریف می کند به گونه ای که اگر از هم جدا شویم. یکی از این پیوندها، دو حلقه دیگر باز شده و سازمان خود را از دست می دهند. این نوع اتصال در هندسه محلی گره بروم نامیده می شود. از نظر لاکان، رابطه بین امر خیالی، نمادین و واقعی در زندگی انسان بر اساس اصل گره بروم استوار است. عدم تداوم هر کدام باعث نابودی دیگری می شود. نکته مهم این است که هیچ یک از این سه دایره در بند دیگری محبوس نیستند، بلکه انسجام آنها به انسجام حلقه های دیگر بستگی دارد. ساختار عاطفی هر فرد به نوع ارتباطی که بین این سه عنصر با توجه به سابقه او ایجاد می شود بستگی دارد. در واقع بین این سه راسته رابطه دیالکتیکی وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *