آخرین مطالب

همکاران

171860995

اعتراض مهران احمدی به مدیران متظاهر/ وقتی خبرنگار هم ابزار می‌شود

به گزارش فوری، اگر می خواهید با دلتنگی خاطرات خود را تجدید کنید و واقعیت های امروز را مرور کنید، اگر می خواهید با جان و دل بخندید و با دل گریه کنید، آقای زالو را ببینید.

این چند خط تبلیغاتی نیست بلکه ماهیت کلی فیلم مهران احمدی است. درست در شرایطی که نوستالژی و سال های قبل از انقلاب بهانه ای برای طنز اتاق خواب شده است، مهران احمدی فیلمی مودبانه و تاثیرگذار را به گیشه معرفی کرده است.

آقای زالو که رشد قشری از جامعه است که با بهره گیری از زحمات دیگران، خود را به جایگاهی می رساند، تصویری از گذشته، حال و آینده به بیننده می دهد. احمدی سبکی گرفته و در شرایطی که سینما درگیر طنزهای مبتذل است، اتفاقاً واقعیت های تلخی را با زبان طنز به مخاطب عرضه می کند.

شخصیت پردازی با اغراق اما قابل تحمل

پایان فیلم مستر زالو برخلاف ابتدایش شتاب می گیرد چرا که برخی رفتارهای شخصیت هایی که در 103 دقیقه برای مخاطب تعریف می شود دور از انتظار است. با این وجود مخاطب می تواند به بهانه خنده دار بودن فیلم از اغراق شخصیت پردازی چشم پوشی کند.

زنانی که در دوران جنگ تحمیلی برای جنگ آموزش نظامی و کماندویی می بینند، هدیه محمدرضا شاه پهلوی به آشپز دربار، آشپز درباری که مرتب به صدای موسیقی اعتراض می کند اما در زیرزمین خانه اش شراب تولید می شود، پسر نوجوانی که با تغییر شناسنامه به جنگ می رود، 20 سال بعد از ناپدید شدنش، چیزی به یاد نمی آورد، اما وقتی تمام جزئیات فیلم 30 سال گذشته را از برادرش می بیند. ضبط کننده و از همه مهمتر منوچهر و جمشید که به نظر می رسد با جهش بیش از 360 درجه در فیلم به شخصیت های دیگری تبدیل می شوند، همگی اغراق آمیز هستند. اگرچه تماشاگر متوجه اغراق در ویژگی های هر یک از این شخصیت ها می شود، اما طنز موجود در فیلم توانسته این اغراق را قابل تحمل کند. احمدی در ترکیب بازیگرانش از چهره های مطرح سینما استفاده کرده اما در عین حال روی قابلیت های آن ها جهت گیری درستی دارد.

ضمن اینکه رمزگشایی کارگردان از چهره واقعی افراد در نقاط عطف داستان به نحو مطلوبی انجام می شود، اما حتی این موضوع با اغراق همراه است. شخصیت های احمدی کمی سفید و خیلی سیاه هستند. چهره های خاکستری فیلم اتفاقاً قهرمانانی هستند که او می خواهد بر آنها تأکید کند. یکی از گروه هایی که حقایق تلخی درباره آن فاش می شود خبرنگاران هستند. از مجریانی که بدون مطالبه مصاحبه های ساختگی راه اندازی می کنند تا خبرنگاران روزنامه ها که باید ساعت ها منتظر مصاحبه با مدیری باشند که مدرک دانشگاهی اش را هم به زور گرفته و در نهایت صحبت های مدیر را ضبط کنند.

حتی آن خبرنگاران یقه آبی که هر دروغی را درست جلوه می دهند تا ارباب خود را راضی کنند و به شخصیت هایی مانند آقای زالو برچسب قهرمان اپوزیسیون بزنند.

از موسیقی شاد اما نه مبتذل استفاده کنید

یکی از نقاط قوت فیلم مستر زالو استفاده مناسب از موسیقی برای به هیجان آوردن بیننده است. احمدی در عین حال که از حافظه جمعی کمک گرفته، موسیقی را مبتذل نکرده و در صدد رساندن معنا با آن بوده است. در انتخاب آهنگ های قدیمی که مردم با آنها خاطره دارند، او و تیم اجرایی اش به دقت عمل کرده اند. احمدی روندی را در پیش گرفته است که برای رساندن معنا نیازی به گفت و گوی بازیگران نیست. علاوه بر این، موسیقی نیز قدرت انتقال معنا را دارد.

5119142

احمدی در عین حال اعتراض خود را از طریق موسیقی بیان می کند. به گفته نویسنده، آقای زالو بیش از هر چیز به تظاهر، فرصت طلبی، پنهان شدن پشت ارزش ها برای ارزش آفرینی، ریاکاری و دروغ، بی اطلاعی از حقوق و سوء استفاده از قدرت و ثروت اعتراض دارد. گاهی اوقات موسیقی که به نظر می رسد در سکانس های فیلم نامربوط پخش می شود، در واقع لایه ای از معنای فراتر از آن را در خود دارد.

عناصر میزانسن فیلم، از گریم تا دکور صحنه

اینکه بتوانید 103 دقیقه بدون اعتراض مخاطب را در سالن سینما نگه دارید و درباره موضوعی که بارها ساخته شده صحبت کنید کار سختی است. تمام تمهیدات احمدی باید به گونه ای باشد که بتواند در بستر طنز این اتفاق را رقم بزند.

احمدی برخلاف اغراق‌هایش در شخصیت‌ها، در طراحی صحنه، نورپردازی، گریم بازیگران و هر آنچه که به‌عنوان ردپای هدفش از تولید فیلم به جا گذاشته، اغراق نمی‌کند. کاراکترها با توجه به تغییراتی که ایجاد کرده اند در فضاهای دیگری قرار می گیرند. این فضاها در واقع همان تغییرات را نشان می دهند. منوچهر و جمشید به عنوان دو شخصیت اصلی فیلم، نمونه ای از این سیالیت در میزانسن هستند. آرایش آنها از به اصطلاح دو جوان فوکو به دو مدیر به ظاهر متعهد و با اخلاق تغییر می کند. از لابه لای میز و مهمانی های شبانه به سمت پروژه های مگا ساخت و ساز کشیده می شود و در تمام این اتفاقات با اینکه بیننده این طرف پرده سینما نشسته، از پشت پرده گزارش می دهد.

می توان گفت سینمای ایران بر خلاف جامعه به داستان های بیشتری مانند آقای زالو نیاز دارد تا با استفاده از ادبیات مبتذل و تنزل فرهنگ عمومی این چرخه فروش را بشکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *