معاون اجرایی رئیس جمهور با تاکید بر اینکه قیمت و سهمیه بنزین تا پایان سال تغییر نمی کند، از هزینه واقعی تولید این سوخت خبر داده است. موضوعی که احتمالاً نشانه بررسی گزینه «سوم قیمت» در دولت به عنوان راهکاری برای اصلاح تدریجی عدم تعادل بنزین، بدون ایجاد شوک به اقتصاد و معیشت مردم تلقی می شود.
را بنزین در گسل ناترازی
به گزارش خراسان، شکاف تولید و مصرف بنزین در کشور در سال های اخیر به سرعت در حال افزایش است و رشد مصرف بیش از ظرفیت توسعه تولید بوده است. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی خبرگزاری تسنیم (22 مهرماه)، میانگین مصرف روزانه بنزین در کشور از 124 میلیون لیتر در سال گذشته به حدود 132 میلیون لیتر در نیمه نخست امسال رسیده است. یعنی رشد حدود 6 درصدی.
این افزایش در حالی رخ داد که:
1. حذف خودروهای فرسوده به کندی انجام می شود و در نتیجه تعداد خودروها در تردد در حال افزایش است.
2. تکنولوژی مصرف سوخت در اکثر خودروهای داخلی پیشرفت چشمگیری نداشته است.
3. با توجه به تورم عمومی از یک سو و ثبات قیمت بنزین از سوی دیگر، نسبت قیمت این کالای پرمصرف به سایر کالاهای اساسی کاهش یافته و این امر به مصرف بی رویه دامن زده است.
4. ظرفیت تولید داخلی بنزین حدود 114 میلیون لیتر در روز است. یعنی 18 میلیون لیتر کمتر از مصرف فعلی و نترازی.
نتیجه این نارضایتی افزایش وابستگی به واردات بوده است. برخی آمارها حاکی از آن است که دولت در نیمه نخست امسال حدود 6 میلیارد دلار بنزین وارد کرده است. رقمی که معادل نزدیک به یک سوم کل صادرات غیرنفتی کشور (۲۶ میلیارد دلار) است. به عبارت دیگر بخش قابل توجهی از ارز حاصل از صادرات کشور در واقع صرف واردات سوختی می شود که باید به طور بهینه تولید و مصرف می شد.
بنزین به دوربرگردان نیاز دارد
در چنین شرایطی اصلاح ساختار توزیع و مصرف بنزین دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. اما پیچیدگی موضوع این است که بنزین به «لنگر دوم تورم» در کنار نرخ ارز تبدیل شده و هرگونه تغییر قیمت می تواند موجی از انتظارات تورمی را به راه بیندازد.
در این زمینه مصوبه هفتم شهریورماه سال جاری هیات وزیران نشان می دهد که یک سری راهبردهای تدریجی در دستور کار دولت قرار گرفته است. از جمله افزایش فاصله قیمت بنزین و CNG با هدف اقتصادی سازی مصرف دوگانه خودروها، کاهش سقف سوخت گیری با کارت سوخت جایگاه، اصلاح تفاوت هزینه های سوخت گیری در مصرف بالای سهمیه و همچنین افزایش قیمت سالانه متناسب با تورم.
چنین سیاست هایی ذاتا غیر منطقی نیستند. اما اجرای موثر آنها نیازمند تدریجی گرایی، برنامه ریزی و اقناع عمومی است. دغدغه اصلی دهکهای متوسط و پایین این است که با خودروهای ارزانتر و کممصرفتر، هر تغییر ناگهانی قیمت یا سهمیه چه تاثیری بر معیشت روزانه آنها خواهد داشت. واقعیت این است که تا کنون برنامه های جایگزینی خودروهای قدیمی و توسعه حمل و نقل عمومی به اندازه کافی پیش نرفته است و این بر حساسیت اجتماعی اصلاح قیمت بنزین می افزاید.
نشانه های مثبت رویکرد بنزینی دولت
اما اظهارات جدید معاون اجرایی رئیس جمهور حاکی از آن است که دولت مسیر محتاطانه تری را در پیش گرفته است. قائم پناه در سخنان اخیر خود اعلام کرد که «تصمیم نهایی برای بنزین گرفته نشده است، اما در صورت تغییر از کارت سوخت خودروهای دولتی شروع می شود». وی همچنین اظهار داشت: قیمت بنزین 60 و 100 لیتری سهمیه ای تا پایان سال جاری تغییری نمی کند و بنزین سوپر همچنان با نرخ آزاد عرضه می شود. وی در ادامه افزود: در حال حاضر بنزینی که در باک خودروهای مردم ریخته می شود لیتری حدود 34 هزار تومان برای دولت هزینه دارد در حالی که این سوخت با نرخ های 1500 و 3000 تومان به فروش می رسد.
اشاره صریح قائم پناه به هزینه واقعی تولید بنزین نشان می دهد که دولت به دنبال اصلاح تدریجی و مرحله ای است نه شوک درمانی. بنابراین سناریوی «ثمره قیمت» می تواند یکی از گزینه های احتمالی باشد; قیمت واسطه ای بین بنزین آزاد و تمام شده که زمینه را برای کاهش شکاف قیمتی و کنترل عدم تعادل بدون تغییر نرخ سهمیه فراهم می کند.
اصلاحات با حمایت اجتماعی
تجربه سیاستهای اقتصادی در دهههای اخیر نشان داده است که حتی اصلاحات درست نیز بدون اقناع عمومی و حمایت اجتماعی به نتیجه نمیرسند. بنابراین اگر دولت تصمیم دارد مسیر اصلاح قیمت سوخت را آغاز کند، لازم است همزمان منافع ملموس آن را برای مردم آشکار کند.
به عبارت دیگر مردم باید احساس کنند که افزایش تدریجی قیمت سوخت صرفا برای جبران هزینه های دولت نیست، بلکه برای بهبود وضعیت معیشتی آنهاست. در این زمینه می توان اقدامات متقابلی را در نظر گرفت. از جمله تقویت طرح های کالابرگی، توزیع عادلانه یارانه سوخت از طریق «بنزین برای همه»، توسعه کمی و کیفی حمل و نقل عمومی و همچنین تسهیل دسترسی اقشار متوسط به خودروهای جدیدتر و کم مصرف تر.
چنین رویکردی می تواند منجر به کاهش مصرف، بهبود بهره وری انرژی و به طور همزمان افزایش سرمایه اجتماعی دولت شود.
در مجموع باید گفت اصلاح قیمت و ساختار بنزین در نگاه اول ممکن است به عنوان یک تهدید معیشتی تلقی شود، اما در واقع فرصتی برای ساماندهی یک عدم تعادل مزمن است که منجر به رشد مصرف، فشار بر بودجه و اتلاف منابع ملی شده است. اگر دولت بتواند نشان دهد که از این طریق به دنبال حل مشکل خود و بهبود وضعیت مردم است، اصلاح بنزین نه یک شوک اقتصادی، بلکه نقطه عطفی برای تشویق اجتماعی خواهد بود.
خراسان