آخرین مطالب

همکاران

63628981

روایت‌های کمتر شنیده‌شده ۲ بازیگر کیارستمی در پی مرگ احمد احمدپور

خبر درگذشت یکی از بازیگران فیلم خانه دوست کجاست؟ عباس کیارستمی ساعاتی پیش منتشر شد و همزمان عکس ها و تصاویری از کودک آن روزها که اکنون در سن 50 سالگی از دنیا رفته است در رسانه ها دست به دست می شود. را

احمد احمدپور و برادرش بابک هر دو در فیلم کیارستمی بازی کردند، زنده یاد احمد برادر کوچکتر بازیگر نقش محمدرضا نعمت زاده بود.

این دو برادر در سال 65 زندگی متفاوتی را تجربه می کردند، یعنی زمانی که عباس کیارستمی به همراه کامبوزیا پرتویی و کیومرث پوراحمد برای یافتن نقش اصلی فیلم خانه دوست کجاست به رستم آباد گیلان رفتند.

خبرنگار ایسنا، ۱۳۹۸، سی و چهار سال پس از «خانه دوست کجاست؟» او گفتگویی با این دو برادر داشته که به بهانه درگذشت احمد احمدپور (بدون تغییر زمان افعال) بازنشر می شود.

«بابک» تی شرتی سفید به تن دارد که عکسی از فیلم «خانه دوست کجاست» روی آن چاپ شده است. احمد دستکش و ماسک به دست دارد. حدود دو ساعت است که روی زمین و پشت درهای بسته نشسته اند تا شاید کلیددار «توک فرزا» دل کند دری را که ماه هاست به دلیل کرونا بسته شده باز کند و برادران احمدپور بازیگران فیلم «خانه دوست کجاست» با آقای کیارستمی دیداری تازه داشته باشند.

بعد از ساخت فیلم «خانه دوست کجاست» این آقای کیارستمی بود که سالی چند بار برای دیدن این دو برادر و بازیگران فیلمش به رستم آباد گیلان می رفت. بعد از آمدن تلفن به روستا، با یک تماس حالشان را جویا می شد، اما بعد از 23 تیر همان سال که عباس کیارستمی از دنیا رفت، تقریباً هر سال این بابک و احمد هستند که برای احوالپرسی با کارگردان به لواسان می آیند.

زمانی که فیلم «خانه دوست کجاست» ساخته شد احمد 7 ساله بود و نقش محمدرضا نعمت زاده را بازی می کند. بابک نیز 8 ساله است و نقش احمد دانش آموز کلاس روستای کوکار را بازی می کند و از آن روز تا کنون همه دنیا از طریق عباس کیارستمی با رستم آباد، روستای کوکار و برادران احمدپور آشنا شده اند. این دو برادر می گویند بعد از فیلم «خانه دوست کجاست» به کیارستمی بدهکار هستند.

دنیای برادران احمدپور از سال 65 تغییر کرده است. وقتی عباس کیارستمی به همراه کامبوزیا پرتویی و کیومرث پوراحمد برای یافتن نقش اول فیلم خانه دوست کجاست به رستم آباد گیلان می رود و از میان 60 کودکی که برای تماشای تبادل شجره کهنسال امامزاده روستایشان با شجره ای جدید دور هم جمع شده بودند، بابک را می بیند و انتخاب می کند.

اکنون بابک ساکن تهران است و با اینکه شغل آزاد دارد اما از صحنه سینما فاصله نگرفته و با برخی از سینماگران همکاری می کند. او متاهل است و یک دختر 18 ساله دارد. احمد نیز بازنشسته شده است. او دو دختر و یک پسر نیز دارد. فرزندان این دو نفر فیلم پدرشان را دیده اند. حتی بابک هم در این مورد خاطره ای دارد. زمانی که دخترش «بیتا» کلاس دوم دبستان بود، همکلاسی‌هایش متوجه بازی پدرش در فیلم «خانه دوست کجاست» شدند و پس از آن بیتا را به نام محمدرضا نعمت زاده صدا کردند که این موضوع باعث درد و گریه دختر شد تا اینکه بیتا به پدرش اعتراض کرد که چرا در آن فیلم بازی کرده است. اما حالا که بیتا بزرگ شده، یکی از دوستداران عباس کیارستمی است.

وقتی نام کیارستمی به میان می آید، چند بار چشمان بابک پر می شود: «وقتی آقای کیارستمی فوت کردند، همه یک هنرمند را از دست دادند، اما من و برادرم نه تنها یک هنرمند بلکه یک پدر را از دست دادیم، او واقعاً برای ما یک پدر بود، کافی نیست، ما حدود 30 سال با آقای کیارستمی رابطه داشتیم، از سال 1365 تا 139، بنابراین من در غیاب امروز بسیار تأثیرگذار هستم. ما پشت درهای بسته هستیم “مزرعه توک” به دلیل کرونا.

پس از مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ»، کارگردانان مطرحی به بابک و احمد پیشنهاد بازی در فیلم هایشان می دهند که برادران احمدپور همه آنها را رد می کنند.

بابک در این باره به ایسنا می گوید: خیلی ها می گویند کیارستمی راه را بر شما بست، در حالی که ما این را قبول نداریم و ریش و قیچی را به آقای کیارستمی سپردیم. در همان زمان آقای کیارستمی به ما گفت که «خانه دوست کجاست» فیلم خوبی است و شما مسحور این فیلم می شوید و برای همیشه می مانید. اگر چیزی به شما پیشنهاد شد که فکر می کنید بهتر از این فیلم نیست و به دردتان می خورد، آن را قبول نکنید. حتی فیلم زندگینامه ما هم ساخته شد اما هنوز خیلی ها که ما را می بینند درباره فیلم «خانه دوست کجاست» می پرسند. اگر به عقب برگردم باز هم همان راهی را که انتخاب کرده ام می روم و همیشه از آقای کیارستمی ممنونم. آقای کیارستمی در فیلم «زیر درختان زیتون» گفت وقتی فیلمبرداری بچه ها تمام شد، سر صحنه فیلمبرداری نمانند. او یک بار به ما گفت که دوست ندارم از شما در فیلم های دیگر استفاده کنم اما از سوی تماشاگران و منتقدان فرانسوی تحت فشار بودم و گفتند دوست داریم دوباره ببینیم برادران احمدپور کجا هستند و چه می کنند و به همین دلیل در فیلم «زیر درخت زیتون» دوباره از ما استفاده کرد. بعد از فوت آقای کیارستمی، من و برادرم سه پیشنهاد خیلی خوب از کارگردانان معروف برای بازی داشتیم، اما نپذیرفتیم و ناراحت شدیم و با خود گفتیم آقای کیارستمی که زنده بودند، این کارگردانان کجا بودند؟ حتی یکی از کارگردان ها به من گفت اگر در فیلم من بازی کنی و فیلمم به فرانسه برود، می توانم بگویم از بازیگران آقای کیارستمی استفاده کردم.

احمد هم با برادر بزرگترش موافق است: «بعد از فوت آقای کیارستمی پیشنهادهای بازیگری ما زیاد شد، شاید کارگردان ها به نوعی می خواستند از ما استفاده ابزاری کنند تا خودشان و فیلمشان با عنوان «بازیگران کیارستمی» بهتر دیده شود.

احمد در سال ۱۳۷۳ از رستم آباد به تهران آمد و وارد ارتش شد. بابک نیز در سال ۱۳۷۴ برای خدمت سربازی به تهران آمد اما پس از مدتی از خدمت سربازی معاف شد. در تمام این سال ها این کیارستمی بود که حالشان را جویا شد. تا زمانی که تلفن نبود سالی چند بار به خانواده احمدپور سر می زد و بعد از رسیدن تلفن به روستایشان جویای حالشان می شد. گاهی دوستداران خارجی فیلم «خانه دوست کجاست» دوست داشته اند برادران احمدپور و لوکیشن فیلم را ببینند که آقای کیارستمی آنها را تا رستم آباد و روستای کوکر همراهی کردند.

بابک می گوید: شاید باورتان نشود، اما حتی زمانی که من و احمد در خانه و در شهرهای دیگر نبودیم، آقای کیارستمی باز هم به خانواده مان زنگ زد و احوالشان را جویا شد، او بسیار آگاه بود و زندگی را دوست داشت، حتی چند باری که آقای کیارستمی دستم را گرفت و بهترین جاها را برای کار به من معرفی کرد، دچار مشکلات کاری شدم.

بابک گاهی ایده هایی می دهد که مورد استقبال دوستان و شاگردان آقای کیارستمی قرار می گیرد. مثل ایده خرید زمین جاده پر پیچ و خم و تک درختی که لوکیشن فیلم «خانه دوست کجاست» بود: «به نظر من بهترین هدیه برای آقای کیارستمی حفظ لوکیشن آن فیلم است، حتی برای این کار مقداری پول پس انداز کردم، با صاحب زمین هم صحبت کردم، قیمت زمین حدود 500 میلیون تومان است، اگر آن را به موزه تبدیل کنیم، 500 میلیون تومان است. یادبود آن فیلمساز البته جاده کمی آسیب دیده و نیاز به بازسازی دارد. اما باز هم گروهی از فیلمسازان خارجی اعم از فرانسوی و هواداران و یا کسانی که عباس کیارستمی را می شناسند به روستای ما سر می زنند و دوست دارند قبل از هر چیز با جاده پر پیچ و خم و تک درخت عکس بگیرند یا می خواهند آنها را به لوکیشن های فیلم «خانه دوست کجاست» ببریم. اگرچه بسیاری از لوکیشن های آن فیلم بعد از زلزله رودبار ویران شد. آقای کیارستمی موقعیت جاده مارپیچ و تک درخت را خیلی دوست داشت و گاهی اوقات به آنجا سر می زد. او حتی در فیلم «زیر درختان زیتون» از آن لوکیشن استفاده کرد و وقتی علت را از او پرسیدم گفت: من این تک درخت را خیلی دوست دارم. من معتقدم دنیا رستم آباد، روستای کوکار و حتی برادران احمدپور ما را به نام کیارستمی می شناسد. حساب آقای کیارستمی از همه کارگردان ها جداست و من مطمئنم اگر با کسی غیر از آقای کیارستمی ملاقات داشتیم، این اتفاق نمی افتاد».

دنیای برادران احمدپور از سال 65 تغییر کرده است. زمانی که عباس کیارستمی به همراه کامبوزیا پرتویی و کیومرث پوراحمد برای یافتن نقش اول فیلم خانه دوست کجاست به رستم آباد گیلان می روند و از میان 60 کودکی که برای تماشای تبادل شجره کهنسال امامزاده روستایشان با شجره ای جدید دور هم جمع شده بودند، بابک را می بیند و انتخاب می کند. پس از افتتاح مدارس بار دیگر به روستا و مدرسه بابک سر می زند و احمد را برای نقش دوم فیلمش انتخاب می کند و بعد از آن متوجه می شود که آنها با هم برادر هستند.

احمد بعد از آن سال ها مجبور می شود چند سالی به جنوب برود و از صحنه سینما دور شود، اما بابک ارتباطش را با سینما حفظ می کند. وقتی آقای کیارستمی روی بالین بیمارش بود، با او تماس گرفت و از او شنید: “بدن من شخم زده شده و فکر نمی کنم دیگر بتوانم فیلم بسازم. به همین دلیل به همه تلفن هایی که می توانم پاسخ می دهم زیرا می دانم این آخرین صحبت هایی است که می کنم.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *