یکی از فیلمهایی که اخیراً با اکران محدود منتشر شده است “زعفرانیا ژوئیه” به کارگردانی سید علی هاشمی است. کسی که سالها کارگردان و دستیار کارگردان تلویزیون و سینما بوده است ، اولین تجربه کارگردانی سینمایی خود را با زعفران در ماه ژوئیه داشته است. این فیلم در حال حاضر پس از نمایش محدود در سینماها به صورت آنلاین اکران می شود. وی در مصاحبه ای با سید علی هاشمی ، داستان پردازی ، بخش های طبقاتی ، موانع سینما و همچنین حضور بازیگرانی را که مدتی از میدان خارج شده اند ، توضیح داده است.
به عنوان اولین فیلم بلند خود ، شما به یک درام اجتماعی مبتنی بر داستان اجتماعی و مبتنی بر خانواده رفتید؟
هدف اصلی برای من این است که داستان باشد و من همیشه به دنبال کتاب مقدس فیلمنامه نویسی بودم. به مدت دو سال ، ما فیلمنامه ها را با آقای علی محمد (تهیه کننده) خوانده بودیم ، اما هیچکدام از آنها ما را به خود جلب نکردند تا اینکه آقای جبر قاسمالی در تلاش بود یک فیلم بسازد ، و من حتی یک فیلم ساختم. علی محمد سناریو را از آنها خریداری کرد و این کار توسط من کارگردانی شد.
این فیلم ، اگرچه در سال 6 تولید شده است ، اما در ماه ژوئیه به نمایش در آمد ، چه دلیل اکران فیلم شما به مدت پنج سال و چه اتفاقی برای امسال افتاد؟
بله ، این فیلم در سال 6 تولید شد ، اما از آنجا که سیاست گذاری در جشنواره سی و هفتم این بود که فیلم هایی که موضوع خیانت را دارند نباید سال آینده به جشنواره تعویق شوند. در ماه مه ، این فیلم در بخش بین المللی جشنواره اکران شد و در همان سال ، ما به نمایش درآمد. اما وقتی تصمیم به انتشار گرفتیم ، همزمان با شیوع کرونا بود که پخش کننده و تهیه کننده تصمیم گرفتند ، این فیلم نمایش داده نمی شود.
بعد از گذشت چند سال ، تصمیم گرفتیم جنبش ماهسا را آزاد کنیم و اجازه دهیم شرایط در آن زمان بهتر شود. در سال 6 ، به دلیل فراوانی فیلم های کمدی ، The Expled منتشر شد و سرانجام این فیلم حدود یک ماه اکران شد.
کارگردانی فیلم های تک مکان معمولاً در ایران خیلی کار نمی کند و روایت کند است ، اما ریتم فیلم شما جریان داشت ، چه می دانید؟
مهمترین دلیل برای کیفیت هر فیلم به فیلمنامه خود برمی گردد. داستانی در داستان وجود داشت و خوب پیش رفت. آقای قاسمالی عالی بود.
اما وقتی وارد این روند شدم ، فهمیدم که این یک چاه ترسناک است. موقعیت روایت و سکانس ها باعث شده کارگردان بسیار نزدیک به پرتگاه باشد. من از تمام مکان ها به محل استفاده کردم و آن را به فیلم اضافه کردم. آنها از این موضوع اذیت شدند.
اما وقتی تولید می کنیم ، باید اهم را از غیر موجود تشخیص دهیم. البته بخش هایی که از بین رفته اند به توصیف شخصیت بسیار کمک کرده اند ، اما وقتی بازیکن و سینما می خواهند فیلم را منتشر کنند ، متوجه مدت فیلم شد ، بنابراین حذف شد.
یکی از موارد سوال برانگیز نامگذاری فیلم شما بود ، چرا محله زعفران را برای کار خود انتخاب کردید؟
نام آقای قاسمالی “شاه مات” بود ، که فکر می کردیم نام جذاب نیست ، نام دیگر “شما از خبر خوشحال نیستید” ، که فکر می کردم طولانی است و من جالب نخواهم بود. از آنجا که خانواده در زعفران بودند ، خانواده من فقط یک روز بودند و این نوع طبقه اجتماعی بود. این اتفاق می افتد ، بنابراین ما ماه ژوئیه زعفران را نامگذاری کردیم.
وقایع و اسرار پنهان که در فیلم “14 ژوئیه” می بینیم بیشتر برای محله های مرفه و بالادست تهران است. چرا؟
به یاد داشته باشید که مسئله اصلی فیلم تفاوت بین نگرش دو نسل است. یک نسل از دختران 5 تا 5 سال در حال حاضر ، نسل z و نسل بالاتر خود است ، البته تفاوت بین دختر خانواده و مادرش ، که تقریباً دو نسل است ، نه یک نسل. او می گوید دختر خود را دوست دارد ، بنابراین می خواهد به دلیل پول خانواده اش با دخترش ازدواج کند. وضعیت اجتماعی در فیلم نیز بسیار مهم بود و اگر می خواست خانواده ای فقیر یا متوسط را تشکیل دهد ، قطعاً فیلم دیگری خواهد بود.
در همین راستا ، چگونه با دو بازیگر مشهور در فیلم خود ، مهدی هاشمی ، مسعود آزاد و هنگام غزیانی کار می کردید ، و نازنین بیاتی و لیندا کیانی با این بازیگران چگونه کار کردند؟
من سالها در تئاتر کار کردم و دستیار مرحوم سمانداریان بودم ، بنابراین ملاقات با شخصیت ها برای من بسیار مهم است. همکاری با بازیگران در فیلم من بسیار لذت بخش بود و ما با یکدیگر رابطه خوبی داشتیم و این یک بازی بسیار خوب و حرفه ای بود.
تا چه اندازه چه اتفاقی برای Hengameh Ghaziani افتاد ، شما را دشوار کرد؟ از طرف دیگر ، آیا با حذف عکس Hengameh Ghaziani در طول فیلم که در سینما بازی می شود ، به کار خود آسیب رسانده اید؟
نه ، هیچ اتفاقی نیفتاد ، فقط در ابتدای انتشار ، از ما خواستیم که چهره خانم غزادی را بیرون بیاوریم ، اما در مکالمات ما دوستان سینما را داشتیم ، استفاده از پوسترها و تیزرهایی که خانم غزادی در آن بود ، اشکالی ندارد.
اما باید بیان کرد که یکی از چیزهای جالب در مورد این فیلم دیدن هنگامه غزیانی پس از روشی نسبتاً بلند به سینما بود ، نظر شما چیست؟
به طور طبیعی ، همه بازیگران تحت تأثیر محبوبیت آنها قرار دارند. داوران بازیگران اول و هنرمند بسیار خوب هستند و از نقش ها بسیار لذت بخش هستند و مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار می کند.
نظر شما در مورد برخی از بازیگران زن که نمی خواهند با سینما همکاری کنند ، بنابراین حتی می خواهید در فضای مجازی به سینما برگردید؟
واقعاً ، همه آنها که از سینما خداحافظی کرده اند بسیار خالی هستند. البته باید فراموش کنیم که باید به تصمیم آنها احترام بگذاریم. آنها در انتخاب خود ایستاده اند و ما دوست داریم دوباره این بازیگران را ببینیم.
یکی از انتقادات جدی فیلم شما این است که داستان با فرهنگ ایرانی ناسازگار است ، آیا این را می پذیرید؟
فیلمنامه آقای قاسمالی از یک داستان کوتاه آمریکایی به نام “شما از این خبر خوشحال نیستید” توسط ریچارد باش اقتباس شده است ، اما من موافق نیستم که فضا ایرانی نیست. این نوع رویداد در خانواده هایی که در این فیلم مشاهده می کنید روال است. یا حتی می بینیم که نسل جوان به راحتی در مقابل والدین خود سیگار می کشد.
از طرف دیگر ، با توجه به تورمی که هر روز می بینیم ، اختلافات کلاس در حال افزایش است ، چگونه می توانید نظرات خود را در مورد آینده این روابط مشاهده کنید (رابطه آنوش با همسر دوم خود ، که بسیار جوان تر است)؟
هنگامی که ما در حال تولید بودیم ، با دختران نسل Z صحبت می کردیم و حق ماهروخ را می دادیم ، آنها ازدواج را یک قرارداد می دانند که به راحتی می تواند خاتمه یابد. حتی در نسل ما -من سالم هستم -نگاهی به محیط اطراف من ندارد. ما از جامعه سنتی به مدرن حرکت می کنیم و آنچه در داخل فیلم می بینیم نتیجه این قسمت است. عشق و احساس ناپدید می شوند. متأسفانه ، پدیده رابطه دختر جوان با مرد پیر و ثروتمند که هیچ عشقی در آن وجود ندارد ، در حال افزایش است.
تا چه حد می تواند کمال تبریز به عنوان مشاور یک مدیر به شما و مأمورین تولید کمک کند؟
من به مدت دو دهه با آقای کمال تبریز رابطه بسیار خوبی داشتم و در سریال “سرزمین قدیمی” دستیار بودم.
آیا داستان خود را باز کرده اید ، آیا عمدی بود یا باید مخاطب حدس بزند که ماهروخ آینده ای با استاد خود نخواهد داشت؟
فکر می کنم پایان فیلم من باز نیست. سرانجام ، همه چیز خراب خواهد شد و زندگی از بین می رود. آقای آزاد حتی در رابطه ماهروخ با استاد خود ، در پایان می گوید که من نمی خواهم زندگی عاشقانه خود را بر روی چنین چیزهایی بسازم.
چه دلیلی داشت که بعد از ساختن زعفران به تلویزیون و سینمای خانگی رفتید و یک سریال درست کردید؟ چرا کار خود را در سینما ادامه ندادید؟
من دوست دارم در سینما کار کنم ، اما پیچیده است. ساخت کمدی که در بازار است دوست نیست. ساخت فیلم های اجتماعی ، تهیه کنندگان و سرمایه گذاران دشوار است. من 5 سال یک برنامه نویسی و دستیار کارگردان بودم ، بنابراین تصمیم گرفتم یک سریال بسازم. من رابطه سریال با مخاطب را دوست دارم. من آماده کرده ام
لطفاً کمی در مورد سری جدید خود برای نمایش خانگی توضیح دهید؟
این سریال دارای یک موضوع جاسوسی و امنیتی است که توسط حسین تورابنیجاد نوشته شده است ، و تاریخ دقیق هنوز منتشر نشده است ، و ما با سرمایه گذار مشورت می کنیم تا زمان انتشار آن را انجام دهیم. بازیگرانی مانند امیر حسین آرمن ، یکتا ناصر ، ماهیا دهغانی و کوه خماسناس در این سریال بازی کرده اند. همچنین ، حضور چندین بازیگر ترکیه و فیلمبرداری این سریال در Türkiye ابعاد بین المللی این پروژه را تقویت کرده است.
من در حال حاضر در حال خواندن انواع فیلمنامه ها و همچنین مشاوره و گفتگو با تولید کنندگان و سرمایه گذاران در انواع رسانه ها هستم.
و آخرین سؤال از وضعیت اجتماعی و درام را در بین این فیلم های کمدی چگونه می بینید؟
سینمای اجتماعی تقریباً نابود شده است. فیلم های کمدی مخاطبان را به سمت سطحی بودن و شوخی ها و خندیدن به آنها سوق می دهد و سلیقه های خود را به سریال های مربا و ترکیه می رساند. فیلم هایی که به کارگردانان تحمیل می شوند ، دوران طلایی سینما را ناپدید کرده اند.
اما سینمای اجتماعی هنوز مخاطبان خاص خود را دارد و مردم عاشق سینمای اجتماعی هستند. دلیل این امر این است که برای انتشار “زعفران -ژوئیه” ما به سختی در حال فیلمسازان بودیم ، بنابراین سرمایه داری از تبلیغات می ترسید.
سینمای این فیلم جلسات ظهر اختصاص داده بود ، یکی از بدترین و مزخرف ترین زعفران ، ژوئیه. از آنجا که این فیلمساز نیز یک فیلم کمدی را منتشر کرد ، او انرژی خود را بیشتر در آن فیلم قرار داد. بنابراین این فیلم بیش از یک ماه بود و هنگامی که این گروه اکران شد و هنگامی که این گروه اکران شد. آنها دارند