قلم المقامی ، که توسط جاله تعهد شده است ، یکی از شاعران کمتر معاصر است. Jaleh یکی از اولین شاعران زن ایرانی است که با حقوق زنان در ایران مقابله می کند.
جیل عمداً بیشتر نوشته های خود را نابود کرده است. با این حال ، حسین Pejman Bakhtiari ، پسر Jaleh ، تعدادی از نوشته های خود را منتشر کرد. او با چاپ آثار جال ، توجه بسیاری از ادبیات ادبی را به خود جلب کرد. با این حال ، جال هرگز همانطور که باید دیده نشد.
زندگی جله قم موگامی
ژله در مارس 1262 در فراهان متولد شد. وی در خانواده ای از دفتر متولد شد و در یک نعمت از یک کودک زندگی کرد. مادرش ، فرزند میرزا ابولقاسیم موین المولک ، ایالت قاجار بود. پدر وی همچنین نوه معاون فراهانی ، صدراعظم ایران در دوره محمد شاه قاجار بود. ژله از پنج سالگی به مدرسه رفت و فارسی و عربی به علاوه علوم دیگر را یاد گرفت.
ژله مجذوب علم شد. با این حال ، با ازدواج در سن 15 سالگی ، وی از آموزش محروم شد. ازدواج ژله به بحرانی تبدیل شد که او در طول زندگی خود دامن زد. او با دوست نزدیک پدرش ، آلیماراد خان بختیاری ، که سالها بزرگتر بود ازدواج کرد. این ازدواج روح او را تضعیف کرد. آلیماراد خان یکی از چهره های سیاسی و نظامی زمان خود بود. او یکی از نزدیکان سردار سردار اسد بختیاری ، یکی از چهره های اصلی قانون اساسی در ایران بود.
ژله از ازدواج با او به دلیل روحیه جنگجو و دور از مسائل معنوی پشیمان شد. همین مسئله به زودی به ازدواج آنها منجر شد. نتیجه این ازدواج تولد کودکی بود که بعداً یکی از برجسته ترین شاعران و نویسندگان زمان خود شد. حسین Pejman Bakhtiari.
جیل ایده های بسیار مدرن داشت. با این حال ، به دلیل روحیه درونگرا و ملایم ، او هرگز در مسائل اجتماعی روز دخالت نکرد. این خیلی عمیق در وجود او ریشه داشت که حتی اشعار خود را از دیگران پنهان کرد. ژله بخش اعظم اشعار خود را سوزانده بود و نابود کرده بود.
با جدایی جله از آلیماراد خان ، پسرش برای اولین بار با پدرش به همراه پدرش و سرانجام در جوانی زندگی کرد. Hossein Pejman Bakhtiari بعداً اشعار باقیمانده مادرش را منتشر کرد. در مقدمه این کتاب ، او با روابط والدین خود با یکدیگر سر و کار دارد. حسین پژمن باختیاری ، علاوه بر دیدن مادرش به عنوان یک زن آزادی ، با مدرنیته ، نفرت جال را از آلیماراد خان ، نتیجه نوعی دیدگاه شاعرانه و غیرواقعی می داند. او می نویسد: “من به مادرم حق می دهم که از پدرم ناراضی باشم ، اما من او را درست نمی دانم.”
اهمیت
جله به عنوان “شاعر آینه ها” به یاد می آید. او به نوعی آینه های موقعیت کامل زنان در سن خود بود. در حقیقت ، Jaleh Ghaem Maqami یکی از معدود شاعران زن ایرانی تا قرن سیزدهم است. در میان این تعداد انگشت شماری از شاعران ، معاون از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اهمیت شعر او را باید در وهله اول از نظر او در مورد حقوق زنان در نظر گرفت.
مرد اگر زن از مرد ناراضی باشد.
هیچ نقاشی صاحب دردناک نیست
با آب و هوای وجود یک زن رد می شود
مری تافیلی یک رد و رد نیست
آخرین زن را برای دیدن جهان حرکت دهید
آنچه ما هستیم و نه بیشتر در مرد
به نظر می رسد این نوع نگاه به زنی که در یک جامعه سنتی و سنتی زندگی کرده است بسیار مدرن و پرهیزکار است. ژله معتقد است که زن و مرد باید از حقوق برابری برخوردار باشند و زنان در صورت فرصت برابر به آنها می توانند به جامعه در مردان کمک کنند.
جله علاوه بر مراجعه به حقوق زنان در اشعار خود ، بسیاری از افکار قدیمی و پوسیده را در مورد زنان نفی می کند. او در مورد ازدواج و ازدواج کودکان می نویسد:
اگر من شوهر نداشته باشم چه می شود؟
چه چیزی می توانستم گرفتار شوم؟
مگر اینکه گران باشیم و استخوان هایمان مشت شود
اگر من شوهر نداشتم پدر را خم می کرد؟
نه اینکه بگوییم پیر و آتش نشان بود ، اما آخرین
با نابالغ شوهر چه کاری می توانم انجام دهم؟
بابا و تو کمی داشتی
من الان از نجوم ناله نمی کنم
جله از درد رنج می برد و این درد را به شعر تبدیل می کرد.
اهمیت دیگر اشعار ژله در زیبایی و نوآوری ادبی آنها است. شعر او ، در حالی که کاملاً از ادبیات کلاسیک فارسی گرفته شده است ، نگاه جدیدی به ادبیات می بخشد. ظاهری زنانه و ظریف که بعداً در شعر شاعران زن دیگر دیده می شد. با این حال ، اگرچه بیشتر اشعار ژله از بین رفته است ، اما آنها کارهای خود را انجام داده اند و تأثیر قابل توجهی در حقوق زنان داشته اند.