هاروت و ماروت دو فرشته مهم در متون اسلامی هستند. در سنت ها و منابع دینی ، آنها به عنوان دو فرشته شناخته می شوند که در زمان های خاص روی زمین بوده اند. این دو شخصیت در سنت های اسلامی و تفسیرهای مختلف جایگاه ویژه ای دارند و بسیاری از داستان ها و مفاهیم درباره آنها نقل شده است.
ریشه و تاریخ و تاریخ نام هاروت و ماروت
به زبان عبری ، نام Harut ممکن است به معنای “HT” به معنای “نصب” یا “قرارگیری” باشد ، اگرچه باید در نظر داشت که این نام ها بیشتر به عنوان نام های خاص شناخته می شوند. ماروت همچنین در منابع اسلامی و عربی به عنوان نام یک فرد یا فرشته ذکر شده است. برخی از محققان معتقدند که این نام همچنین ریشه های عبری یا آرامی دارد.
برخی همچنین گفته اند که هاروت و ماروت عبری نیستند بلکه فارسی هستند ، اما نام این دو فرشته از خدایان زرتشتی بلند به نام Khordat (Harutat) و Amorotat گرفته شده است.
از نظر مفهومی ، هاروت و ماروت نمادی از دو نیروی متناقض هستند: یکی علم ، دیگری ، آزمایش و آزمایش. در سنت های اسلامی ، این دو فرشته نقش مهمی در آموزش علوم مختلف به انسان ها ایفا کرده اند ، اما در عین حال داستانهایی درباره آزمایش های سخت آنها وجود دارد.
هاروت و ماروت در قرآن و سنت های اسلامی
در قرآن کریم هیچ اشاره مستقیمی به نام این دو فرشته وجود ندارد ، اما در سوره باکره معنای این دو فرشته و عملکرد آنها ذکر شده است. در آیه 2 سورات البقره: “… و همچنین جذابیتی که بر روی آن دو فرشتگان ، هاروت و ماروت ، در بابل آشکار شدند ، در حالی که این دو به هرکسی که جادو می کردند می گفتند:” کار ما اغوا کردن است. “و مردم از این دو طلسم آموخته اند که می توانند بین زوج جدا شوند و به کسی آسیب نرسانند جز خدا ، و به آنها آسیب می رسانند ، نه سود.
در احادیث و تفسیرها بیان شده است که هاروت و ماروت دو فرشته بودند که برای مردم بابل آشکار شدند تا از فتنه های شیطانی جلوگیری کنند. یکی از مشهورترین روایات در مورد آنها مربوط به داستان انسانها با جادو است.
طبق سنت های اسلامی ، خدا این دو فرشته را برای آموزش غریبه ها و جادو به مردم فرستاد تا مردم بتوانند از جادوگران شیطانی محافظت کنند. اما پس از مدتی ، برخی از انسانها از علم خود سوءاستفاده کردند و به عنوان مثال با یادگیری طلوع ممنوعه ، سعی کردند به دیگران آسیب برساند یا قدرتهای فوق طبیعی را بدست آورند. این امر باعث شد که خداوند به هاروت و ماروت را آزمایش کند.
در برخی از سنت ها ، هاروت و ماروت هشدار داده بودند كه هیچ كس پس از آموزش غریبه ها نباید از آنها سوءاستفاده كند ، اما برخی از افراد با سوءاستفاده از علم خود ، گناهان بزرگی را نادیده گرفتند و گناهان بزرگی را ایجاد كردند. نتیجه این آزمایشات عذاب الهی بود که برای آنها آشکار شد.
اسطوره ها در مورد هاروت و ماروت
شاید به دلیل رابطه هاروت و ماروت با بحث جادویی ، داستانهای مختلف و افسانه ها در این زمینه ساخته شده است. داستانهایی که به گفته آلامه تاباتابای ، اغلب نادرست و ناشی از اسطوره های یونان باستان هستند.
به عنوان مثال ، داستان زیر را می توان ذکر کرد.
در یکی از این داستانها ، گفته می شود که وقتی شورش و نافرمانی بنی آدم افزایش یافت ، فرشتگان بنی آدم را مشاهده کردند و از شورش بنی آدم به خدا اعتراض کردند. خدا به آنها گفت: “اگر شما یک انسان بودید و روح خود را داشتید ، بهتر عمل نمی کردید.” فرشتگان از خدا خواستند که آزمایش شود و خدا دو فرشته را به زمین ، هاروت و مارت فرستاد و به آنها دستور داد که از گناهان بزرگ ، از جمله بت پرستی ، زنا ، قتل و روح خودداری کنند.
وقتی فرشتگان به زمین آمدند ، آنها به یک زن زیبا به نام زهره تبدیل شدند. آنها با یک زن زیبا سلام کردند و همسر همسر را کشتند.
برخی دیگر گفته اند که وقتی هاروت و ماروت به زمین آمدند ، زنی به نام زهره را دیدند که بسیار زیبا بود. آنها آن زن را به خودشان می خوانند ، و زن سه شرط را در مقابل آنها قرار داد و گفت: “اگر می خواهید از شما اطاعت کنید ، باید یک کودک گناهکار را بکشید یا کلام خدا را بسوزانید یا شراب مست بخورید.”
از این سه شرط ، هاروت و ماروت شراب را برای توبه بعد از غذا انتخاب کردند ، اما وقتی شراب می خوردند ، مست شدند و کودک را کشتند و کلام خدا را سوزاندند. سپس آنها به زن گفتند كه ما هر سه شما را انجام دادیم ، و شما فرمان ما را انجام می دهید.
ونوس از آنها خواست تا نام بزرگی از خدا را که با آنها به زمین می آیند و به بهشت باز می گردند ، به او یاد دهند و آنها نام بزرگ خدا را به او آموختند ، و او آن نام بزرگ خدا را خواند و به بهشت رفت و از آنها پیروی نکرد و ستاره ای از زهره فعلی شد.
هاروت و ماروت در ادبیات
هاروت و ماروت در ادبیات کلاسیک فارسی جایگاه ویژه ای داشتند. Attar در نامه بلبل آیات زیر را در این دو فرشته توصیف می کند:
شما داستان هاروت و ماروت را شنیدید
که بنده لاهوت بود
از اول روی دامن بود. فرشته
آخرین چو دیو غم و اندوه شد
دور بودند
مست ، آنها بی خبر بودند
چو آدم را به جهان می فرستاد
به زندگی هر دو آتش نشان
به درب خدا رفت و گفت
هر رمز و رازی که در قلب قرار دارد
از ابتدا این داستان بود
این بر ما است ، اولین استان
فساد و خونریزی
پر از آشفتگی کار جهان را دارند
چو بهتر از آدم خواهد بود
از آن زمان بهبودی را ندیده اید
خدا فرمان خود را به جهانیان داد
بد آل -ملاک دنیای خود را فرستاد
چو در زهره زهرا
شکل را به تنهایی ترسیم کردند
عاشق او شدند ، آنها از خود دور شدند
نه روز آرام ، گردن شب.
گوش زهره هر دو را به دست آورد
به گوش هر دو نگاه کرد
تو تمام خواسته ها را به من می دهی
به جز دستور من این است که ممنوع را بگیرم
لباس خود را به تنهایی بپوشید
فساد کنید و خون و بنوشید
گویی که آنها می خواهند من همراه باشم
یک نام عالی برای ما بیاموزید
فاسد شد و خون نخورد.
چوها فساد و خونریزی را خوردند
به زهره نامهای عالی
چو سنگشان روی چاه افتاد
چو زهره نام عالی را آموخت
آتش موهایش را نمی سوزاند