در تاریخ قاجار ، قبل از انقلاب مشروطه و در زمان سلطنت مظفر الدین شاه ، فاجعه تلخی از دست رفته و حتی تا حدی فراموش شد. فاجعه ای به نام فروش دختران کشاورزان کوچان به جای مالیات ، در سالهای قحطی. آنچه این روزها به موضوع سریال شکار تبدیل شده است.
در دوره قاجار ، “فروش دختران” موضوعی تکراری بود ، اما در مورد فروش دختران کچان و در زمینه میهن پرستی و مشروطه ، این منجر به تعریف برخی معانی سیاسی و ظهور تحول به نام انقلاب مشروطه شد. از آنجا که در فرهنگ آن زمان ، زنان و کودکان موجودات ضعیفی در نظر گرفته می شدند که مرد خانواده آنها مسئول مراقبت و سعادت بودند و فروش دختران نشانه ناتوانی مرد خانواده بود. اما در زبان قانون اساسی ، این موضوع حاکی از شرایط بی رحمانه اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی آن زمان است.
فروش دختران کوچانی آغازگر انقلاب قانون اساسی
سؤال این است که فروش دختران چه ارتباطی با انقلاب قانون اساسی داشت؟ فروش دختران کوچانی به ترکمن ها و اسارت زنان باشکالو فقط یک سال قبل از شروع جنبش قانون اساسی صورت گرفت و در دوران سلطنت مظفر الدین شاههه ، که در سال 1275 نشسته بود ، در واقع ، بسیاری از مورخان معتقدند که سرآغاز سه گانه ای از شکر ، علی رغم آنچه که در مورد جنبش وجود دارد ، علی رغم آنچه که در مورد جنبش وجود دارد ، در مورد آنچه که در حال حاضر وجود دارد ، علی رغم آنچه که در مورد حرکات قانون اساسی وجود دارد ، علی رغم آنچه که در حال حاضر وجود دارد ، علی رغم آنچه که در حرکات قانون اساسی نوشته شده است ، در مورد آنچه که در حال حاضر وجود دارد. 21 ، 1284 و درگذشت سید عبدالحمید و سید حسن در 18 ژوئیه 1285 ؛ در عوض ، این فروش دختران Quchani در بهار سال 1284 است که در تاریخ نگاری پس از مؤسسه فراموش می شود.
این تراژدی در زمان سلطنت Gholamreza Khan Asif Al -Dawlah و Khorasan رخ داد. آصف الدوله برای اولین بار دولت کرمانشاه را به دست گرفت و پس از مرگ پدرش در سال 1254 و دو سال بعد حاکم کرمان شد. وی همچنین در این مدت به عنوان تابارستان ، خوزستان و خوراسان خدمت کرده است تا اینکه دولت کرمان و بلوچستان را برای دومین بار در 19 اکتبر 1276 برگزار کرد.
او و همراهانش تخلفات زیادی را در آن سالها انجام دادند و از بسیاری از ساکنان کرمان مالیات دریافت کردند و اینها آنقدر زیاد بود که ساکنان کرمان مجبور بودند دختران خود را با قیمت یک یا دو به آصف الدالله بپردازند. 1284 خورشیدی برای دومین بار در خراسان اداره می شد و فاجعه دختران کچان ، او به حدی رسید که پادشاه المورخان نوشت: گندم بیست تومان است. “
اما این فقط حاکم نبود که به دنبال پول بود ، مأمورین مالیاتی این فرصت را به دست گرفتند و تصمیم گرفتند جیب خود را پر کنند. مالیات دهندگان دختران را با قیمتی زیر ده خانواده خود خریداری کردند و هر دختر را از 15 تا 40 تومان و برای دوازده عامل گندم به ترکمنز فروختند.
جدایی دختران از خانواده در خواب
رنج هایی که این کودکان پس از جدایی از خانه متحمل شده بودند و مجبور بودند در سنین جوانی کارهای سنگین انجام دهند و اگر خوش شانس بودند می توانستند توسط نیما جاویدی در شکار فرار کنند. همانطور که زهره ، یک دختر شش ساله به همراه خواهرش به حاکم فروخته شد ، از اردوگاه مأمورین فرار می کند و سعی می کند او را از مرز خارج کند و به خانه همسایه در نزدیکی خانواده میرتا خان پناه می برد. در پاسخ به سوال سیمین (دختر خانواده) که از زهره ای که شما را به آنها داده است می پرسد ، “من نمی دانم که خوابیده ام که آنها به من دادند.”
در حقیقت ، مأمورین قصد داشتند زهره را به Tefilis بفروشند ، بنابراین آنها در سه تبریز به دام افتاده بودند.
هنگامی که خانواده به دنبال وضعیت دختر هستند ، هشمات ، که خدمتکار خانه است ، داستان ادای احترام را روایت می کند و توضیح می دهد: “آنها این دختران را فروخته اند. خانواده های آنها مجبور شده اند خدمتگزاران خدا را داشته باشند ، به دلیل عرض عرض ، قحطی ، در غیر این صورت چه مادربزرگ رزا برای فروش کبد خود است؟”
این ظلم و جدایی کودکان در خواب توسط ناظم السلام کرمانی در نامه ای به مظفر الدین شاه روایت می کند: “پادشاه خزانه داری پادشاه خواهد بود و خزانه داری ، به جز عدالت ، هیچکدام از آنها به وجود نمی آید. حاکم در ازای گندم ، هر دختر را برای دوازده سالگی (36 کیلوگرم) در نظر گرفت و گفته می شود که برخی از دختران از مادران خود جدا شده اند زیرا فقیر از این بخش ها راضی نیستند.
سرنوشت دختران فروخته شده برده و برده بود
نوشتن دختران فروخته شده نامشخص است ، اما در روایات ترکمن دختران را به بازارهای اشگابات بردند و به حراج گذاشته شدند. بازرگانان ارمنی دختران را برای فروش به عنوان برده یا برده یا ساخت رقص و رقصنده در مهمانخانه ها خریداری کردند. برخی از این دختران نیز در میهمانان تفلیس (گرجی) کار می کردند.
من در مورد این فاجعه ها اتفاق افتاده ام ، سید محمد تاباتابای در نامه ای به موضافار الدین شاه قاجار در نامه ای به موضافار الدین شاه قاجار می نویسد: این کشور شکسته ، پریشان و گدا است. نقض حاکمان و مأمورین بر اموال و عرض و زندگی ظلم حاکمان و مأمورین اندازه نیست. به همان اندازه که خواسته های خود ، آنها از غضب و شهوت خود به هر تمایل ، کشتن ، کشتن و ناقص بودن پیروی می کنند. این عمارت ، مبل ها و املاک و مستغلات و املاک در مدت زمان کوتاهی از کجا مطالعه کرده است؟ همه فقیر فقیر هستند. این ثروت فقرا است که برای مدت کوتاهی از صاحب ثروت و ثروت از اعلیحضرت مطلع می شوند. سال گذشته ، دختران کوچانی به جای سه مالیات که هیچ مالیات نداشتند ، به ترکمن و ارمنی با قیمت بالایی منتقل شدند. ده هزار برده کوچانی از ظلم به قلمرو روسیه فرار کردند ، هزاران ایرانیان از ظلم و ستم حاکمان و مأمورین به کشورهای خارجی مهاجرت کردند و در تحقیر جان خود را از دست دادند. اگر این کشور اصلاح نشود ، کشور بخشی از کشور خارجی خواهد بود ، اما عظمت راضی نخواهد شد. در تاریخ هومایون ، ایران به اسلام رفته بود و مسلمانان مسلمان تحقیر شدند. “
اصلی ترین MAJLIS انقلاب مشروطه به غالب این فاجعه
The national importance of this story became such that all the newspapers, including Hubble al -Mutin and Tire Esrafil, spoke about the abuse of women and girls in the country, even on February 27, 1285 Solar, the National Assembly of the first term witnessed a letter that the present population did not tolerate the suffering of it, and all of them, and all, One of the cases of the nation’s appeal against ancient tyranny was one of the ways to create national قدرت پس از این حادثه ، عاملان این حادثه به مجازات ها محکوم شدند. اولین اقدامات برای بررسی اوضاع و بازگشت این دختران در پاییز 1286 خورشیدی دو سال پس از این حادثه و در نتیجه قدرت پارلمان انجام شد.
چرا “دختران کوچان” به یک نگرانی جمعی تبدیل شدند؟
اگرچه گزارش های دیگری از فقر رایا و حتی دختری از جاهای دیگر در آن سالها وجود داشت ، اما داستان دختران کوچان داستان عمومی و روایت ملی شد. از آنجا که این فاجعه اولین قدم برای انقلاب مشروطه محسوب می شود ، سؤال این است که چگونه این داستان قادر به ایجاد چنین زمان منحصر به فرد و خارق العاده ای در تخیل سیاسی بود؟
دو موضوع اصلی داستان به یکدیگر پیوند دارند. یکی از موضوع های یک دختر ، از یک طرف ، حاکمیت حاکمان و ظلم را مرتبط می کند ، اما علاوه بر این در زبان سیاسی این زمان ، با میهن پرستی و از دست دادن بخشی از هویت جمعی مرتبط بود. موضوع دوم با اشاره به غارتگر ترکمنز ، که در خاطره تاریخی این دوره ، با ضعف دولت مرکزی و ناتوانی آن در حفظ مرزهای کشور و دفاع در برابر بیگانگان مرتبط بود.
با این حال ، تفریح سیاسی این دو موضوع آشنا در قانون اساسی سازی قدرت هر دو قدرت برای خدمت به قانون اساسی ، دولت اقتدارگرا و ضرورت تشکیل مجلس ملی. اگرچه به آن پرداخته شده است ، اما هنوز هم نشانه سؤالاتی وجود دارد که یکی از آنها این است که پس از گذشت بیش از یک قرن از رویداد تلخ ، تعداد دقیق دختران فروخته شده در دسترس نیست. اما برخی گزارش ها از فروش دویست و پنجاه به هزاران دختر خبر می دهد. این دختران بعداً به یک هویت جمعی تبدیل شدند و از آنها به عنوان “دختران کوچان” یاد شدند.
بعداً در یک کنسرت ایرانی که در تفلیس برگزار شد ، دختران کوچان روس ها و ترکمن ها را تلفیقی خواندند که در ذهن تاریخ ثبت شده است. اعلام آواز این کنسرت این است: “بزرگان مستی افتخار هستند/ خدا هیچ کس ذهن ما نیست.”