تقریباً هر منتقد فیلم های کمدی و کمدی در دهه گذشته یک دهه ساخته است و آن را به یک رسانه رسانه تبدیل کرده است. در بیشتر این فیلم ها ، که یک داستان مشترک دارند که از حماقت شخصیت های داستان ما ، رقص و توهین می خندد ، بهترین ترفند فروش است.
در حقیقت ، با اولین شوخ طبعی که چنین ترفندی و قادر به تصرف باکس آفیس بود ، گروهی از فعالان سینما روی مسیر جمعیت متمرکز شدند ، گویی که با خود می گویند “چه چیزی بهتر است”.
از یک طرف ، تماشاگر که به طعم سلیقه خود عادت کرده و از تماشای یک فیلم خوب به بهانه حسابرسی محروم است ، می گوید: “چه چیزی بهتر از این است.”
این چرخه معیوب روز به روز بدتر می شود ، و ادبیات گفتار لامفنی ، مکالمه های توهین آمیز و شهوانی ، نگاه اجمالی بازی و توجیه همه چیز از جمله سرقت ، نوشیدن ، دیدن زنان و دختران ، لمینیت ، قمار ، رقص های مسخره و هر آنچه که می تواند منجر به خانواده های پایین تر شود.
چرا ساترا نسبت به لمس بدن حساس است و مکالمه نیست؟
با ظهور و ظهور چنین فیلمهایی که بسیاری از آنها مایل به تماشای اعضای خانواده نیستند ، ممیزی فیلم اجتماعی با قدرت و شدت انجام می شود.
به نظر می رسد که ساترا روی لمس بی سرپرست ، لباس و پوشش زنان متمرکز شده است و از سیل های وحشتناک دیالوگ هایی که این روزها به کودکان کاهش یافته اند و فرهنگ عمومی آگاه نیست.
به جای ترک فیلم اجتماعی که به دنبال آگاهی است ، آرزو می کنم معتمدین فیلم هایی که سطح آگاهی عمومی را کاهش می دهند.
این سیل به نفع کیست؟
به نظر می رسد که روند تولید فیلم های سینمایی که همه از آنها شکایت می کنند به نفع برخی از کسانی که متوقف نمی شوند. کودک و نوجوان با تقلید از رفتار غیراخلاقی بازیگران و همان فیلم های بد در گیشه ، به بازیگران والدینشان مربوط می شود.
گروهی که به معنای شهروندی ، ممکن است از این صحبت های بد و بی ادب بهره مند شوند. شاید به این دلیل که آنها خودشان نمی توانند به درستی رفتار کنند و به دنبال عادی سازی این جریان ها در جامعه باشند.
“این روزها آنها را تا آنجا که ممکن است سینمایی نکنید تا از فرزندان خود محافظت کنید.” اظهارات مادر است که پس از تماشای چند فیلم طنزآمیز ، از محتوای فرزندانشان بسیار ناراضی هستند.