آخرین مطالب

همکاران

«آرزو داشتم پدر و مادرم تو راه براشون یک اتفاقی بیوفته نیان مدرسه» / ویدئو

«آرزو داشتم پدر و مادرم تو راه براشون یک اتفاقی بیوفته نیان مدرسه» / ویدئو

Sahara Asadollahi ، بازیگر و کارگردان ، اخیراً میهمان برنامه روکو این میزبان توسط مجید واشغانی بود و در بخشی از گفتگو ، وی در روز الفبای به یکی از خاطرات تلخ خود اشاره کرد و گفت:

من قصد داشتم با دوستانم به همراه دوستانم به مدرسه بروم. خوب ، من یک بار از Frankincense بیرون آمدم.

مادرم باردار بود ، پدرم ، میلاد ، ما برای سرپرست آنجا بودیم ، به این معنی که خانه را تنها نگذاشته ایم. یعنی ما به مادرم می رفتیم ، به عنوان مثال ، کاراج ، عید دیدنی ، پدرم باید در آنجا باشد.

جشن الفبای من به پدرم گفتم که یک جفت کفش جدید برای من بخرد ، فردا ما الفبای داریم. مادرم گوشش را فروخت. من یک جفت کفش زرشکی را با ناخن جدید خریداری کردم. من برای جشن الفبای دو نفر از شما گیر کردم. پدرم گفت من نمی توانم به حاجی بیایم ، شما با مادرت می روید ، مادرم گفت ، خوب ، من نمی خواهم با پدرت بروم. گفتم باید دو نفر باشد.

ما 2 الفبای داریم ، 4 ساله بودیم ، من یکی از چهار خانمها بودم ، دیدم که مادر پدرم به جلو نشسته است. من می توانستم باور داشته باشم که پدر و مادرم در راه آنها برای مدرسه اتفاق نمی افتد ، نه اینکه به مدرسه بروند و تحقیر من را نبینند. من به هیچ وجه بقیه را به یاد نمی آورم ، حالا از بانوی ما می پرسم که چرا مرا نداشته اید؟ فکر می کنم با من سرسخت بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *