رویکرد سیاسی صدا و سیما در جنگ دوازده روزه اسرائیل و ایران؛ در بر همان پاشنه رفتار جناحی می‌چرخد

رویکرد سیاسی صدا و سیما در جنگ دوازده روزه اسرائیل و ایران؛ در بر همان پاشنه رفتار جناحی می‌چرخد

چهره هایی را که همبستگی ملی را نشان می دهد دعوت کنید

در طول جنگ و سپس انتظار تغییر در رویکرد سمعی و بصری ، به ویژه با حضور برخی تحلیلگران و اظهارنظرهایی که ملیت مردم را هدف قرار داده است. یکی از آنها وهید جلیلی بود که در سخنرانی خود به صراحت همبستگی ملی و وحدت مردم را هدف قرار داد و همه کسانی را که می خواستند با پرچم ایران با هویت ، فرهنگ و افکار مختلف بزرگ شوند ، به حیواناتی که می خواستند به خانه برگردند ، تشبیه کرد.

سخنرانی سخت و دور از مردم ایران که منجر به انتقادات فراوان و همان موج واکنش ها شد. از جمله محمد موهجری ، یک فعال سیاسی محافظه کار که پاسخ داد ، با وجود این که صدای آمریکا اطلاعات را جدی گرفت و در حوزه اخبار موفق شد و تا حدودی از جنگ روانی دشمن انتقاد کرد ، اما از وحید جلیلی انتقاد کرد و گفت: “متأسفانه.” به عنوان مثال از آنها برای تجزیه و تحلیل آتش بس دعوت شده است.

متأسفانه ، توهین به رئیس جمهور و مقامات دیپلماتیک کشور ، با نفرت که چند سال سن داشته است ، در تلویزیون به یک آنتن تبدیل شد …. تا حدود یک دهه پیش ، سیستم تلویزیونی به گونه ای بود که وقتی برنامه ای نداشت ، تصویری مانند صدای شکن را نشان می داد. “به جای پخش کردن افراد بی سواد ، می توان یک برفک وجود داشت.”

با شروع جنگ دوازده روزه بین ایران و اسرائیل ، تعقیب حملات از کانال های مختلف تلگرام ، رسانه های غیر دولتی ، رسانه های بی نظیر خارجی ، سایتهای سمعی و بصری و خارجی دنبال شد ، اما با ادامه جنگ و ادامه وقفه در اینترنت ، خبر اصلی دسترسی مردم به Audiovisisual Iranian محدود شد.

عملکرد سمعی و بصری در این دوره به دلیل موج همبستگی بین منتقدین و هواداران وضع موجود بسیار مهم بود ، اما رویکردی که صدای آمریکا در انتظار انتظار رسانه ها به سمت اعتدال و همگرایی بود. در برنامه های مختلف اخبار و تحلیلی ، صدای آمریکا رویکردی یک جانبه اتخاذ کرد که بسیاری از مردم را وادار کرد تا آنچه را که در طول حمله رژیم اسرائیل برای کشور ما اتفاق می افتد ، پیگیری کنند.

پخش زنده حملات موشکی ایران به اسرائیل و تأخیر در اعلام حملات اسرائیل به ایران ، رویکرد مشترک اکثر برنامه های اخبار و تحلیلی های سمعی و بصری در طول جنگ بود. از جمله برنامه ها “استراتژی ، جریان ، گفتگوی ویژه شبکه خبری ، سیاست خارجی و افق فلسطین”. به نظر می رسد که نادیده گرفتن این رویکرد برای اعتماد به نفس عمومی چقدر مضر است و به دنبال بحران ، که مهمترین حادثه نظامی و امنیتی به دلیل قلمرو کشور ما بود ، نتوانست رسانه ها را از بین ببرد.

با تمرکز بر روی شبکه های مختلف پخش بر موفقیت نظامی ایران ، نمایش گسترده تصاویر از موشک های شلیک شده ، نادیده گرفتن ابعاد انسانی آنچه در کشورمان برای مردم عادی اتفاق افتاده است و استفاده از کودکانی که جان خود را از دست داده اند در پی حمله تهاجمی فقط برای نشان دادن ظلم دشمن ، نه زخمی. ما در این روند هستیم. البته دیگر رسانه های داخلی و غیر دولتی و به ویژه روزنامه ها این روزها با انتشار قربانیان جنگ ، سعی کردند مأموریت رسانه ای خود را نشان دهند ، اما در پاشنه سمعی و بصری در همان پاشنه پا.

سانسور

در این مدت ، صدای آمریکا نیز در برابر شخصیت های سیاسی و احزاب تبعیض قائل شد و اگرچه وی بیانیه بسیاری از سازمان ها و احزاب سیاسی را صادر کرد ، اما خبرهایی از اعلام سید محمد خاتامی ، رهبر جبهه اصلاحات ، مهدی کاروبی ، که چهره ای بود ، وجود داشت. در بخشی از پیام خود ، خاتامی از تجاوز ایالات متحده علیه صداقت ارضی ایران و نقض قوانین بین المللی انتقاد کرده بود و در بیانیه دوم خود اظهار داشت که وی به دنبال تضعیف و تسخیر ذهن و عقاید روان و جمعی است و به لطف خدا و قدرت درک مردم و زمان ناکام است.

مهدی کاروبی ، در بخشی از پیام خود ، سکوت علیه تجاوز را به عنوان نشانه ضعف اعلام کرد و گفت که جمهوری اسلامی ایران نه تنها درست بلکه وظیفه پاسخگویی به حمله با قدرت و زمان است. حسن روحانی همچنین در بخشی از پیامی که پس از آتش بس صادر کرد تأکید کرد که باید برای این افراد تعظیم شود زیرا اگر ایستاده خاموش نشده بود ، اگر امید آن را خاموش نمی کرد و اگر کشور فروپاشید ، با قلبهای آگاهانه و روحهای مقاومتی برکت می شد. اما این کلمات جایی در صدای آمریکا نداشتند.

فقدان تحلیلگران متخصص

نکته مهم دیگر دعوت از تحلیلگران و چهره های سیاسی در برنامه های محبوب و پر جنب و جوش صدای آمریکا بود که به شدت از حضور تحلیلگران و متخصصان نخبه رنج می برد. بسیاری از برنامه ها ، از جمله “جریان” شبکه یک ، اغلب به چهره های محافظه کارانه دعوت می شدند. این برنامه در هشت آنتن زنده خود ، به تحلیلگران محافظه کار ، از جمله Manouchehr Mottaki ، Shahriar Zaroshen ، Hossein Kachuyian ، Fouad Izadi ، Mustafa Khoshshash و Mehdi Kalhor داد.

در برنامه “استراتژی” ، برنامه سیاسی شبکه کمی متفاوت بود. البته این تصمیم پس از آتش بس و انتقاد از این برنامه ها ، از جمله حضور وهید جلیلی و اظهارات وی ، باعث شد تا چهره های معتدل اصلاح طلب این فرصت را داشته باشند که با اصولگرایان حضور داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر فقط عباس سلیمیمین و علی بهادوری جمرامی و سرانجام مصطفی کواکبیان و الیاس حضرت حضور داشتند ، در روزهای بعد از آتش بس و افزایش انتقاد از هوشام الدین و محمد ریزاپور به عنوان اصلاح طلب و اصلاح طلب.

برنامه سیاست خارجی ، بر اساس تجزیه و تحلیل مدیران محافظه کار خود ، از طریق مکالمه تلفنی از وهید یامینپور دعوت کرد. برنامه افق فلسطین ، که به ویژه به وقایع جنگ در طول جنگ دوازده روز اختصاص داده شده است ، همچنین از تحلیلگران محافظه کار کمتر شناخته شده ، از جمله غاریبی و Khoramabadi دعوت شده است و تقریباً هیچ تلاشی برای متنوع سازی و ایجاد فضایی قابل اعتماد برای افراد با حضور میهمانان و تحلیلگران از ارزهای مختلف نداشته است.

انتظار واقعیت

اطلاعات در طول جنگ ستونی از مدیریت بحران است که به سمت حفظ وحدت سیاسی و همبستگی و ادامه همبستگی حرکت می کند. در این شرایط ، رسانه ها ، به عنوان سلاح دوم کشورها ، می توانند افکار عمومی را هدایت کنند ، وحدت ملی را تقویت کنند و راه را برای نفوذ دشمن مسدود کنند. رسانه ها علاوه بر اینکه می توانند واقعیت ها را بگویند ، می توانند با ارائه اخبار صحیح و خنثی کردن جنگ روانی دشمن ، از شایعات جلوگیری کنند. از طرف دیگر ، امید به مردم ، حفظ روح و هدایت افکار عمومی ، اقدامات دیگری است که در این بازه زمانی مثمر ثمر خواهد بود.

اطلاعات دقیق در طول جنگ ، هرج و مرج را در بین مردم کاهش می دهد و تمایل رسانه های پرشور فارسی را برای انتشار اخبار کاهش می دهد و ثبات سیاسی خواهد داشت و می تواند به تقویت روابط بین دولت و ملت کمک کند. اما سیاست های رسانه ای در کشور ما هنوز اصلاح نشده است تا اطلاعات را اصلاح کند ، و صدای آمریکا از تغییر رویکردهای چهره زنانی که آزادانه حجاب هستند ، راضی بوده است. برخی از چهره های اصلاح طلب نیز برای بیان دیدگاه ها حضور داشته اند ، اما کثرت مردم از یک جنبش سیاسی خاص با همبستگی ملی که مردم به تحقق آن پایان دادند ، مغایرت دارد.

به افق ایران

در چنین روزهایی که بحث و جدال و تلاشهای بیگانه برای ایجاد همبستگی عمومی تقویت شده است ، واضح است که سمعی و بصری ایرانی ، مانند بسیاری از رسانه ها که برای مردم می نویسند ، به افق کل ایران حرکت می کنند ، نه در افق یک جریان سیاسی و سیاسی خاص.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *