آخرین مطالب

همکاران

چرا خاقانی، شاعری مشهور نیست؟

در جلسه بزرگداشت خاقانی به دشواری درک کلام شعر خاقانی اشاره شد و غلامعلی حداد عادل در این زمینه گفت: اگر شهرت خاقانی کمتر است به خاطر عظمت و وقار شعر اوست. نه به خاطر حقارتش

شعر خاقانی مانند تاج محل است

غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مراسم گفت: نام خانوادگی خاقانی و کلمه خاقان از جمله واژه هایی است که غرور، هیبت و شکوه در درون آن نهفته است. خاقان بالاترین نامی است که برای بالاترین عنوان سلطنت به کار می رود. خاقانی این عنوان را برای خود برگزیده است تا این پیام را بدهد که در ملک کلام، خانه ای دارد که خاقان در ملک زمین دارند و این هیبت و عظمت در شعر او مجسم است.

وی افزود: کرامتی که شعر خاقانی از حیث اصیل و والا بودن از آن صحبت می کند، با این نام خانوادگی کاملاً سازگار است. کسانی که با شعر خاقانی آشنا هستند می دانند که شعر او شعر خواص است. شعر خاقانی گربه شاگردی نیست که بتوان آن را سر هر سفره ای لمس کرد، بلکه پلنگی است که رامش نمی شود.

حددادال تاکید کرد: اگر شهرت خاقانی کمتر است به خاطر عظمت و وقار شعر اوست نه از حقارت. خاقانی در مقام قداست خود در مقام شاعری دست کمی از نظامی ندارد، اما بیان روان نظامی باعث آشنایی همگان با او شده است، اما همه نمی توانند معانی دشوار شعر خاقانی را درک کنند.

رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات سپس گفت: شعر خاقانی تصویر یک اثر تاریخی کهن است. «تاج محل» مصداق بارز این گفته است. در شعر خاقانی می توان گفت که واژه ها مانند سنگ های مرمر صیقلی هستند که با مهندسی بر روی هم می سازند و وزن شعر به ستون هایی است که این بنا را بر خود نگه می دارد و قافیه تقارن است. مهندسی و وزن عروض ابعادی است که مهندسان برای هر سالن دارند. و قسمتی را در نظر می گیرد و ارتفاع شبیه به طول قصیده است و مفاهیم به کار رفته شبیه رنگ های در و دیوار است و نور این بنا چراغی از اسلام و عرفان است که دارد. فضای شعر خاقانی را روشن کرد.

وی سپس درباره ویژگی های شعر خاقانی گفت: یکی از ویژگی های شعر خاقانی، مرثیه سرایی اشعار اوست که نشان از احساس قوی شاعر دارد. یکی از ابعاد و وجوه شعر او شرح سفرهایش است که شاعر پس از هر سفر تجربه خود را در قالب قصیده ای بیان می کند و بسیاری از اصطلاحات مربوط به مسیحیت در شعر خاقانی به چشم می خورد که استادان مسیحی را در حل مشکلات اسرارآمیز شعر فراوانی اصطلاحات مربوط به علوم دیگر که اگر انسان با آن آشنا نباشد نمی تواند شعر او را بفهمد. توجه به طبیعت که حکایت از تحسین خاقانی به طبیعت و علاقه او به صبح دارد به طوری که می توان او را شاعر صبح نامید.

حددادال در ادامه بیان کرد: خاقانی هم غزل سرا است و هم قصیده سرا، اما واقعاً قصیده به او فرصت بیشتری می دهد تا هنر و قدرت خود را آشکار کند، هر قالب دیگری از شعر برای او تنگ و ناکافی است. خاقانی در شعر به اندازه سنایی به کسی شباهت ندارد و به او نزدیک نشده است. این شباهت هم در نثر است و هم در معنا.

وی با اشاره به برگزاری جشنی برای آغاز قرن پانزدهم بعثت در حدود 57 سال پیش در سال 1346 در تهران، گفت: به شاعران اعلام کردند که بهترین شعر را بنویسد جایزه تعلق می گیرد. امیر شعار (امیری فیروزکوهی) قصیده ای نوشت که ممتاز شناخته شد. امیری فیروزکوهی این قصیده را بر اساس قصیده خاقانی سروده که قافیه آن «بشن» است. امیری به صائب اعتقاد داشت اما در این قصیده از خاقانی پیروی کرده بود.

خاقانی شاعری تنومند است

علی اشرف صادقی، زبان شناس عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، درباره خاقانی نکاتی را بیان کرد: خاقانی شاعری فهالی (استاد) بود. با وجود تحقیقات فراوان، رمز و راز اشعار او همچنان وجود دارد. اساتیدی چون عباس مهیار استاد دانشگاه خوارزمی، آقای ترکی که از خاقانی پژوهان برجسته است و سعید مهدوی فر و… به خاقانی پرداختند. تصحیح استاد سجادی هم تصحیح متوسطی است.

وی افزود: با یافته های جدید، اطلاعات ما درباره خاقانی افزایش یافته است. کتاب «کشتی تبریز» اطلاعات زیادی به ما می دهد و با کشف نسخه «خاتم قرائب» نیز اطلاعات زیادی به دست می آوریم. تلفظ های خاصی در متن این کتاب آمده است، برخی از این تلفظ ها مربوط به خاقانی است و ممکن است این متن از روی نسخه کپی شده باشد. تلفظ برای غرب ایران است. «خاتم الغرایب» دو ​​بار چاپ شد و بهترین نسخه برای «علی صفری آق قلا» است و با حواشی زیادی همراه بود.

صادقی با تاکید بر اینکه درک شعر خاقانی سخت است، خاطرنشان کرد: برای فهم شعر خاقانی چند موضوع لازم است؛ در حالی که شعر خاقانی را درک می کنیم. یکی اشارات تاریخی است، اگر حوادثی را که خاقانی ذکر می کند نداند، شعر او را نمی فهمد. سایر مراجع علمی هستند. اشارات مردم شناسی و اشارات فولکلور و نیز اشاراتی به آداب و رسوم رایج در آن زمان وجود دارد و نکته دیگر اشارات زبانی و لغوی است. خواننده و جستجوگر اشعار خاقانی باید این نکات را بداند تا درک اشعار برایش آسان باشد.

خاقانی شاعری فهالی (استاد) بود، به تعبیر عامه، شاعری است گردن کلفت و هیچکس نمی تواند با او کشتی بگیرد و شعرش را بفهمد.

یکی از شگفتی های شعر فارسی

محمود عابدی، مصحح و پژوهشگر و از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه ای کاش خاقانی پژوه بودم، گفت: شعر خاقانی شگفتی های بسیاری دارد که در هیچ شاعری در شعر فارسی دیده نشده است. نام شاعر بدیل است و به ندرت به کار رفته است. پدرش علی نام داشت و شغلش نجار بود. مادرش جاریه، کنیز رومی و شغلش آشپزی بود. عمویش کافی الدین پزشک و فیلسوف بود. عجیب است که او در شعرهایش مخالف فلسفه است. جانشین او فخرالدین منوچهر بن فریدون بود.

وی افزود: خاقانی از مریدان سنایی است و البته حق هم داشت زیرا چه کسی در قرن ششم پیرو سنایی نبود. سنایی یکی از فاتحان شعر در قرن ششم و پس از قرن ششم است. سنایی در حدیقه برای پیامبر (ص) بابی دارد و به معراج نیز اشاراتی شده است. تمام اشعاری که خاقانی به پیروی از سنایی سروده است درباره پیامبر و در بیت اوست. خاقانی شاگرد عجیب سنایی بود.

عابدی افزود: خاقانی هم صاحب شعر است و هم سفرنامه ای با عنوان «تفاه العراقین». عجیب است که این کتاب تنها شعری است که عطار به آن توجه شگفت انگیزی دارد و عنوان آن «منطق الطیر» برگرفته از «منطق الطیر» خاقانی است.

وی یادآور شد: برخی می گویند بخشی از «هدیه عراقی ها» مشاهدات خاقانی و بخشی دیگر مربوط به زمان بازگشت از سفر به ویژه آیات پیامبر(ص) است.

مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه ذهن خاقانی معطوف به نعت پیامبر(ص) است، گفت: یکی از شگفتی های خاقانی مربوط به آثار خاقانی است. هم شعر دارد و هم نثر، هم شعر عربی و هم نثر عربی. خاقانی شاعری ناآرام است و نمی تواند روی یک جا تمرکز کند، نمی دانیم دنبال چه می گردد؟ یکی از آرزوهایش رفتن به خراسان است چون خراسان قطب فکری اوست. خاقانی در سال 520 هجری قمری متولد شد و در حدود سال 590 هجری قمری درگذشت. او می خواست قبل از حمله مغول به خراسان برود. در خواب رفتن به خراسان، قصد زیارت امام رضا (ع) را داشت، اما به دنبال کسی یا چیزی بود که در شروان نبود. آنقدر بی قرار بود که نتوانست به خراسان برود و از ری برگشت. اما اشتیاق او برای رفتن به خراسان به حدی بود که فخرالدین منوچهر بن فریدون او را به زندان انداخت و یک سال زندانی شد و حبس خاقانی از آثار بی نظیر است.

عابدی در ادامه تصریح کرد: غیرت و شور حماسی ایرانی در شعر فردوسی نهفته است، آنچه در شعر مولوی شاهد هستیم دریای خرد و خروج از مرزهای فرد، دین و کشور و نگاه به مشکلات بزرگ انسان در تاریخ است. در شعر حافظ زیبایی کلام و آنچه در شعر سعدی وجود دارد شور و عاطفه است، اما در شعر خاقانی اطلاعات بسیار است. شعر خاقانی مجموعه ای از اطلاعاتی است که یک نویسنده می تواند در تاریخ ادبیات به دست آورد.

این مصحح یادآور شد: رشیدالدین وطوات از شاعران برجسته قرن ششم میلادی و صاحب «حدیق الصحرفی دقایق الشعر» خاقانی را در سن 25 سالگی مدح کرد و در حالی که بسیار سخت بود. از دیگری تعریف کن، خاقانی او را مسخره کرد. این شاعر شاعر بزرگی است.

عابدی تاکید کرد: تاثیر خاقانی در شعر فارسی بسیار است. یکی می گفت اگر روز قیامت دستم به دامن خاقانی برسد از شعرهای سخت می پرسم. در هند شعر خاقانی اغلب خوانده و تدریس می شد و شاعران زیادی از آن تقلید می کردند، هرچند تأثیر آن در شعر سعدی و مولانا اندک است.

امید طبیب زاده، زبان شناس نیز در این مراسم به بیان شعر خاقانی پرداخت.

محمدرضا ترکی، استاد دانشگاه و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در سخنانی گفت: خاقانی شاعری ماجراجو است و شرح او در سخنرانی ها بیان می شد. از حمایت و پیگیری جناب آقای دکتر حداد عادل و دکتر دبیر مقدم تشکر می کنم، روز بزرگداشت خاقانی در تقویم رسمی کشور گنجانده شد. این باید مرا وادار کند که رویکرد کلی و جدی تری نسبت به این شاعر داشته باشم.

وی با اشاره به صحبت های امید طبیب زاده گفت: مطالبی که گفتند پاسخی جدی به کسانی بود که خاقانی را به نثر ندانستن نقد می کردند. امروز متوجه شدیم که این مشکلی نبوده و به خاطر اعجوبه خاقانی بوده است. هیچ شاعری به اندازه او بر عروض تسلط نداشته و از وزن های ناخوشایند استفاده کرده است.

ترکی سپس درباره چرایی انتخاب روز اول بهمن به عنوان بزرگداشت روز خاقانی صحبت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *