سریال “ابان” در انتهای جاده است و بیش از چند مورد وجود ندارد. سریالی که با بینندگان زیادی شروع قابل قبولی داشت ، اما اکنون در نیمه راه تعداد تماشاگران در قسمت اول هنوز دنبال آن است.
این روزها ، مخاطبان این سریال در ماه نوامبر امیدوار هستند که پایان داستان برای کاهش کسالت قسمت های میانی کاهش یابد.
هنگامی که این فیلم در سال 2 یک پیشنهاد بی شرمانه در ایالات متحده بود ، بسیاری از منتقدین علیه آن نوشتند. برای آنها ، داستان باورنکردنی بود و فیلمنامه دارای نقاط ضعف بسیاری با شخصیت ضعیف تر بود که فقط به دلیل رابرت ردفورد و دمی مور قابل مشاهده است. فمینیست ها همچنین به دیدگاه فیلم درباره این فیلم اعتراض کردند ، اما مخاطب آن را سخت دوست داشت و این فیلم به یکی از پرفروش ترین ها در آن سال تبدیل شد. با این حال ، سریال نوامبر هر دو نظر منفی منتقدین را دارد و مخاطبان خود را از دست داده است. قسمت اول آن به همان اندازه بیننده ای که پلت فرم پخش کننده قسمت های دوم و سوم را منتشر کرد ، و اکنون حتی با شهاب حسینی و امین هایای ، او نمی تواند بینندگان خود را راضی کند.
بسیاری از مخاطبان سریال آن را به عنوان یک سریال ترکی ضعیف توصیف کرده اند که در آن خیانت زن و مرد مورد بحث قرار گرفته است. منتقدین همچنین اشکال اصلی در فیلمنامه را می دانند که ضعیف است و یک سری چند بخش ندارد. آنها “نوامبر” را با ملودرام دهه هفتاد مقایسه کردند ، که در آن افراد ثروتمند با کت و شلوار و عصا کشیده شدند که همه افراد بد بودند.
نکته دیگری که منتقدان و مخاطبان را ناامید کرده است ، تمایل باورنکردنی “ابان” به “ثابت” است ، در حالی که طلاق مداوم طلاق هر چیزی است که زندگی ابان را مختل کرده است. برخی نوشته اند که این سریال ریتم خاصی را دنبال نمی کند و هر قسمت و هر سکانس را انجام می دهد. نقش لاله مرسببان در نقش ابان چند سال پیش مورد انتقاد مخاطبان قرار گرفته است. مهمتر از همه در مورد نگهبان مرزی بحرانی ، بدون توجه به وضعیتی که در آن قرار دارد ، لحن و تکراری اوست. بازی او موضوع کاربران فضای مجازی در لحظه ای است که وی به سرقت رفته و غش او در زمین موضوع کاربران فضای مجازی است.
تمام دلایلی که به آنها داده شد باعث شده است که اولین کار رضا دادوی در شبکه سینمای خانگی و مخاطبان خود را از دست بدهد. حتی تماشاگرانی که به دلیل کنجکاوی برای پایان داستان از آن پیروی می کنند.
در سریال نوامبر ، یک زوج جوان به تصویر کشیده شده اند که بدهی مالی بزرگی و پیشنهادی از زندگی آنها را تغییر می دهد. ابان یک نخبه هوش مصنوعی است که طرحی را به مدیر یک هلدینگ عالی ارائه می دهد. در عین حال ، او بدهی دارد که نه او یا همسرش قادر به پرداخت آن نیستند. مدیر هلدینگ برنامه خود را می پذیرد ، اما او وضعیت عجیبی را در این قرارداد قرار می دهد: نوامبر باید از همسرش جدا شود. آنها این شرط را پس از اجرای پروژه ابان می پذیرند ، اما اتفاقات دیگری رخ می دهد ، و حتی همسر ابان به او خیانت کرد و نوامبر به مدیر هلدینگ علاقه دارد.