چند روز پیش یکی از دوستان به من می گفت که در حال خواندن توییت در توییتر است که ناگهان با توییت هایی در مورد کلمه Wow مواجه شد. این کلمه ساده اما عجیب در بین کاربران جنجالی شده بود. در میان آنها نام هایی مانند مهران مدیری و آزاده صمدی به چشم می خورد. پس از کمی جستجو، دوستم با دو ویدیو مواجه شد.
ویدئوی مهران مدیری; چرا فقط وای؟
در یکی از آنها مهران مدیری در ماشین نشسته است. دوربین از جلو پنجره ماشین می آید. پنجره بسته است. وقتی دوربین جلوی پنجره قرار می گیرد، شیشه ماشین پایین می آید و مهران مدیری پشت فرمان رو به دوربین می گوید وای! و ویدئو به پایان می رسد. به نظر می رسد این ویدیو در میانه یکی از قسمت های سریال جانسخت پخش شده است.
این موضوع مورد بحث مردم قرار گرفت، آقا این ویدیو چیست؟ اگر تبلیغات است چرا اثری از برند، نام، چیزی نیست؟ اگر تبلیغ نیست چرا در جایی پخش می شود که تبلیغات همیشه پخش می شود؟ تمام میم ها و جوک ها در این مورد ساخته شده است. به عنوان مثال نعیمه نظام دوست با انتشار ویدئویی از مهرام مدیری در استوری نوشت: «واکنش مهران جان هر وقت من را می بیند؛ برای برخی قابل توجه.
کلاً همین موضوع آنقدر خودش را کش داد و کنجکاوی روی کنجکاوی آورد که تبدیل به یک ترند شد و در بین همه این گرایش ها مورد توجه همه قرار گرفت.
ویدئوی دوم؛ آزاده صمدی و دوباره وای!
چند روز بعد در اواسط قسمت سوم سریال جانسخت ویدیوی دیگری پخش شد. این بار، تصویر در ابتدا تار است. زنی را در تصویر می بینیم که به سمت دوربین می آید. در واقع فوکوس دوربین به تدریج روی سوژه ثابت می شود. موضوع آزاده صمدی است. نفس عمیقی می کشد و می گوید: وای!
این بار صحبت این بود که حتماً تبلیغ عطر باشد. دیگری گفت نه، شاید مربوط به غذا یا نوشیدنی باشد. برخی بر این عقیده بودند که اینها همه برای رد گومکنی است و این باید یک پروژه سینمایی جدید باشد. به همین ترتیب گفتگوها و مناظره ها ادامه داشت و کنجکاوی و ابهام روی هم انباشته می شد.
تبلیغات یا فیلم و سریال؟ قضیه چیه؟
این دو ویدیو با وجود سادگی، بیشترین بحث ها را به همراه داشته است. نکته قابل توجه این است که هیچ اطلاعات روشنی در مورد هدف این ویدیوها وجود ندارد. آیا اینها بخشی از یک فیلم یا پروژه تلویزیونی جدید هستند؟ آیا قرار است سریال جدیدی از سریال مهران مدیری ساخته شود؟ یا شاید این یک تبلیغ کنایه آمیز برای معرفی یک محصول جدید است؟
تا به امروز، هیچ کس نمی داند که این ویدیوها قرار است به چه چیزی ختم شود. با این حال، آنچه مشخص است این است که این پروژه تیزینگ به طور قابل توجهی موفق بوده است.
تبلیغات مبهم یا بازاریابی کنجکاوی محور چیست؟
تبلیغات مزاحم که به بازاریابی مبتنی بر کنجکاوی نیز معروف است، نوعی استراتژی تبلیغاتی است که با ارائه اطلاعات ناقص یا مبهم سعی در ایجاد کنجکاوی در ذهن مخاطب دارد. این نوع تبلیغات به جای افشای کامل پیام یا معرفی مستقیم محصول، تنها بخش کوچکی از اطلاعات را ارائه میکند تا مخاطب را به جستجو و تعامل بیشتر سوق دهد. هدف اصلی این روش جلب توجه، ایجاد بحث و به یاد ماندنی کردن پیام است.
در تبلیغات مبهم معمولاً برند یا محصول به وضوح معرفی نمی شود. پیامها کوتاه، غیرمستقیم و با عناصر غیرمنتظره یا مرموز هستند. این تکنیک بر اساس ویژگی ذاتی انسان است، یعنی میل به پر کردن شکاف های اطلاعاتی. وقتی مخاطب با چنین تبلیغی مواجه می شود ذهن او درگیر کشف پیام پنهان یا هدف اصلی تبلیغ می شود که باعث می شود تبلیغ در ذهنش بماند و بیشتر درباره آن صحبت کند.
ویدیوهایی که توییتر را تسخیر کرده اند!
اگر در توییتر فعال هستید، حتما متوجه شده اید که این ویدیوها اکنون جزو محبوب ترین مطالب این پلتفرم هستند. کاربران در مورد این پروژه صحبت می کنند و نظرات خود را با هشتگ های مرتبط به اشتراک می گذارند. برخی معتقدند که این یک تبلیغ عطر است. دیگران آن را یک پروژه سینمایی می دانند. حتی گمانه زنی هایی مبنی بر همکاری جدید مهران مدیری و آزاده صمدی وجود داشت.
اذیت کردن؛ هنر ایجاد کنجکاوی
این ویدیوها به خوبی نشان می دهند که تبلیغات مبهم می تواند ذهن مخاطب را به خود جلب کند. بدون هیچ گونه اطلاعات مستقیم در مورد برند یا محصول، موجی از کنجکاوی و تعامل تنها با یک کلمه ساده “وای” ایجاد می شود. همین موضوع باعث شده تا این پروژه نه تنها بازدید بالایی داشته باشد، بلکه به گفتگوی اصلی کاربران شبکه های اجتماعی تبدیل شود.
سوالات بی پاسخ
سوالات زیادی در ذهن مخاطب باقی مانده است که هنوز هیچ کدام پاسخ روشنی ندارند. آیا مهران مدیری روی پروژه جدیدی کار می کند که قرار است به زودی رونمایی شود؟ این ویدئوها چه چیزی را تبلیغ می کنند و آیا پشت محصول جدید یا ایده ای جدید در دنیای سینما و تلویزیون است؟ همچنین چه کسی پشت این کمپین خلاقانه و متفاوت است؟
آنچه مسلم است این پروژه به صورت هنرمندانه ای از عنصر کنجکاوی برای جلب توجه مخاطبان و درگیر کردن آنها استفاده کرده است. پیام همچنان مبهم است، اما همین ابهام مخاطب را منتظر نگه داشته است. حال باید منتظر ماند تا بالاخره این راز فاش شود و ببینیم این کمپین چگونه داستان خود را کامل خواهد کرد.
نتیجه گیری؛ موفقیت در گمنامی
ویدیوهای Wow نه تنها مخاطبان را درگیر خود کرده اند، بلکه نشان داده اند که چگونه تبلیغات مبهم می تواند فراتر از یک پیام ساده باشد. ایجاد بحث، حدس و گمان و تعامل اجتماعی این پروژه را به یکی از موفق ترین کمپین های اخیر تبدیل کرده است. حالا باید منتظر ماند و دید این داستان به کجا خواهد رسید. عجب! شاید پاسخ نزدیک باشد.