بازار؛ گروه خودرو: با توجه به غنای محتوا و تنوع موضوعات مطرح شده در سرمقاله امروز روزنامه دنیای خودرو، رسانه «بازار» تصمیم گرفت آن را برای اطلاع مخاطبان خود منتشر کند.
هرچند اعلام افزایش 30 درصدی قیمت خودروهای داخلی در هفته گذشته با تاخیر مواجه شد اما بازتاب گسترده ای در اقشار مختلف جامعه داشت و هیچ قشری و صنفی نبود که در این باره اظهار نظر نکند.
برخی دولت چهاردهم را به افزایش قیمت متهم کردند و برخی دیگر حتی از زمان انتشار اخبار مربوطه انتقاد کردند. رئیس شورای اطلاع رسانی دولت دلیل اتخاذ چنین تصمیمی را جلوگیری از سود دلالان عنوان کرد و اظهار داشت: تصمیم افزایش قیمت خودروهای داخلی مربوط به 13 ماه قبل یعنی دولت سیزدهم است. ” حالا چرا اجرا نشد؟ معلوم نیست.
فارغ از این اظهارنظرها که با واقعیت همخوانی ندارد، باید گفت افزایش قیمت خودروهای تولید داخل حدود 19 ماه است که اتفاق نیفتاده است، در حالی که سازمان حمایت مصرف کننده و تولیدکننده بارها اعلام کرده بود که همه چیز در جریان نیست. جایگاه آن و اینکه قیمت ها متناسب با تورم و نوسانات هر سال بود. نرخ ارز باید افزایش یابد، اما مدافعان قیمت دستوری مانع اجرای نظر سازمان حمایت و مانع از انجام آن میشدند و خودروسازی که همچنان فاقد استراتژی مدون است، وقت صرف برنامهریزی و اعمال میکند. تا به حال بد امروزی رسید.
اقدام دولت چهاردهم در خصوص افزایش قیمت ها دو مزیت آشکار دارد: اول اینکه فروپاشی کامل ایران خودرو و سایپا را که سال ها مشمول ماده 141 قانون تجارت بوده اند به تاخیر می اندازد و شاید دلسوزان این فرصت را پیدا کنند. برنامه ریزی برای نجات آن در این میان. ثانیاً «شمشیر داموکلس» دستور قیمت از سر دو شرکت مذکور برداشته می شود که امید می دهد و چراغ رستگاری را به توصیه صنعت خودرو کشور می توان دید.
صرف نظر از این بحث ها، اگر علت و چرایی وضعیت اسفبار امروز صنعت خودرو که یکی از صنایع مادر کشور است را بررسی کنیم، متوجه می شویم که سیاست گذاری اشتباه گذشته و مدیریت ناپایدار و ناکارآمد دستورات عامل وضعیت اسفبار کنونی است. به عنوان مثال تمامی شرکت های خودروسازی دنیا که در تیراژ تولید با ایران خودرو و سایپا برابری می کنند، تعداد نیروی انسانی آنها از 5 تا 6 هزار نفر بیشتر نیست در حالی که دو خودروساز ایرانی هر کدام بیش از 10 برابر نیروی انسانی خود که اکثراً تحمیلی هستند و بارزترین دلیل این افزایش هزینه سربار تولید و کاهش بهره وری است.
چون سیاست او اشتباه است
می توان آن را در هر زمان پرداخت کرد
وگرنه ما به اندازه چینی ها هستیم
ما از هوش و استعداد بهره مندیم
در خاتمه به مسئولان محترم دولتی توصیه می شود در بیان واقعیت ها تردید نداشته باشند و واقعیت ها را آشکارا بیان کنند. دلال ها و دلال ها از نظر اصطلاحی و متعارف خاص خود را دارند و از نظر توان مالی، توان مالی و نقدینگی برای تأثیرگذاری بر بازار کافی نیستند، بلکه این رانت خواران هستند که باعث سردرگمی بازار می شوند تا به راحتی به نیازهای خود برسند. . چنین برداشتی از واژه دلال و انتشار آن مجازاتی است برای اعضای یک صنف و کمک به صنفی دیگر که می خواهند یک شبه از طریق اجاره به ثروت بی نهایت دست یابند. همچنین باید گفت تا زمانی که رانت خواری نباشد، رانت خواری نیز وجود نخواهد داشت.