بازار ؛ گروه ماشین: در حالی که صنعت خودروسازی این کشور ، به ویژه بازیگرانی مانند گروه صنعتی ایران Khodro ، قدم به قدم در محلی سازی ، افزایش کیفیت و کاهش وابستگی به قطعات ، این صنعت را در شرایط بحرانی قرار داده است. تصمیماتی که کارشناسان می گویند به جای پشتیبانی هدفمند ، پایه و اساس تضعیف قدرت داخلی و حتی متناقض با شعارهای پشتیبانی دولت را فراهم کرده است. فعالان صنعت خودرو از کاهش بی سابقه تعرفه های واردات در ناآرامی ها در تجارت داخلی ، مقایسه با سیاست های پشتیبانی در اقتصادهای آزاد جهان ، اهمیت اساسی زنجیره تقسیم بندی داخلی و تضاد در سیاست گذاری انتقاد می کنند. با تمام این تفسیرها ، سوال اساسی در مورد اینکه چه کسی به نفع تعرفه ها است ، پیش می آید؟
تعرفه پشتیبانی یا جایگزینی اصلاحات ساختاری؟
کاهش تعرفه در واردات و قطعات خودرو ، در حالی که زیرساخت های اساسی تولید و تجارت در کشور همچنان با چالش هایی مانند نوسانات ارزی ، مشکلات بانکی ، موانع حمل و نقل بین المللی و بی ثباتی نظارتی روبرو است و این به معنای حذف تنها ابزار پشتیبانی برای صنایع داخلی است. در حقیقت ، به جای اصلاح ساختاری محیط کسب و کار ، ساده ترین مسیر کاهش تعرفه های انتخاب شده است. اما چه کسی از این سیاست سود می برد؟
در صورت عدم رقابت واقعی ، بازار خودروهای این کشور به راحتی تحت سلطه خودروهای خارجی ، به ویژه محصولات چینی قرار خواهد گرفت. به عنوان تولید کنندگان داخلی با هزینه های بالا ، دسترسی دشوار به مواد اولیه و محدودیت نقدینگی. حذف یا کاهش تعرفه در چنین محیطی نه تنها منجر به رقابت سالم می شود بلکه منجر به حذف آهسته و تدریجی تولید کننده داخلی می شود.
در کشورهایی که به درستی از ابزارهای تعرفه استفاده می کنند ، تعرفه ها یک سیاست دائمی نیستند بلکه ابزاری موقت برای تأمین زمان برای اصلاح ساختار تولید و افزایش بهره وری هستند. به عنوان مثال ، کره جنوبی در دهه 1980 تعرفه های بالایی را برای واردات خودرو تحمیل کرد ، اما در عین حال در زیرساخت ها ، تحقیق و توسعه و صادرات سرمایه گذاری های بزرگ. نتیجه این است که شرکت هایی مانند هیوندای و کیا امروز در بازار جهانی حضور دارند.
اتحادیه اروپا همچنان مشوق های مالیاتی و تعرفه ای را برای اتومبیل های برقی داخلی فراهم می کند. در طول بحران اقتصادی ، ایالات متحده از ورشکستگی شرکت هایی مانند جنرال موتورز و کرایسلر با بسته های پشتیبانی ویژه جلوگیری کرد.
تجربه جهانی: حتی لیبرال ترین اقتصادها از صنایع خود پشتیبانی می کنند
در بسیاری از ذهن ، آزادسازی اقتصادی به معنای از بین بردن حمایت کامل دولت است. اما واقعیت این است که حتی در اقتصادهایی مانند ایالات متحده ، اتحادیه اروپا یا ژاپن ، پشتیبانی هدفمند از صنایع کلیدی (از جمله اتومبیل و تقسیم بندی) پذیرفته شده است.
به عنوان مثال ، اتحادیه اروپا همچنان مشوق های مالیاتی و تعرفه ای را برای اتومبیل های برقی تولید می کند. در طول بحران اقتصادی ، ایالات متحده از ورشکستگی شرکت هایی مانند جنرال موتورز و کرایسلر در طول بحران اقتصادی جلوگیری کرد. در چین ، دولت به سرعت صنعت خودروهای برقی را از طریق تعرفه ها و یارانه ها به رهبر جهان آورد. هند همچنین با سیاست “ساخت و ساز” هند طی یک دهه گذشته به شدت از تقسیم و تولید داخلی حمایت کرده است.
در همه این موارد ، پشتیبانی از تعرفه نه به عنوان یک مزیت دائمی بلکه به عنوان فرصتی برای رشد و تقویت رقابت داخلی تعریف می شود. متأسفانه ، در ایران ، این ابزار پشتیبانی هنگامی که هیچ یک از الزامات رقابت داخلی ارائه نمی شود از بین می رود.
تقسیم بندی داخلی ؛ ستون فقرات صنعت خودرو
یکی از ستون های اصلی بقای خودرو ، زنجیره تأمین داخلی و به ویژه صنعت تقسیم بندی است. در سالهای اخیر ، ایران با تکیه بر توانایی فنی و مهندسی داخلی ، موفق به داخلی سازی درصد بالایی از قطعات شده است. این روند نه تنها مانع از خروج ارز می شود ، بلکه اشتغال را در صنایع پایین دست ، چرخش نقدینگی در داخل و کاهش زمان خواب تثبیت می کند.
در یک مقایسه ساده ، واردات این قطعه از یک کشور آسیای شرقی به طور متوسط 5 تا 6 ماه طول می کشد ، در حالی که می توان خریدهای داخلی را با اعتبار ، اقساطی و با زمان تحویل یک ماه انجام داد. علاوه بر این ، در شرایط خاصی مانند تحریم ها ، تکه تکه شدن داخلی می تواند به سرعت طراحی یا جایگزینی مواد را پیاده سازی کند. احتمال اینکه واقعاً در زنجیره واردات غیرممکن باشد.
درگیری سیاست: پشتیبانی شعار ، تصمیمات ضد تولید
یکی از چالش های مزمن صنعت خودروهای ایران ، عدم سیاست است. در حالی که قبیله های رسمی بر حمایت از تولید ملی ، بومی سازی و خودکشی تأکید می کنند ، ما در عمل می بینیم که تصمیماتی را مشاهده می کنیم که با این شعارها تضاد آشکار دارند.
به عنوان مثال ، از بین بردن مشوق های صادراتی به سازندگان ، کاهش تعرفه ها در حین رکود تولید یا عدم تحمل در مقررات مالیاتی ، همه این کار را انجام داد تا تولید کننده داخلی نامشخص باشد. این عدم اطمینان نه تنها از برنامه ریزی طولانی مدت جلوگیری می کند ، بلکه انگیزه سرمایه گذاری در زنجیره تأمین داخلی را کاهش داده است.
یک مطالعه موردی نشان می دهد که برخی از سیاست ها ، بدون مشورت با نهاد صنعتی کشور ، فقط در ملاحظات کوتاه مدت تنظیم می شوند. با این حال ، هر تصمیم تعرفه ای باید در نظر گرفته شود تا تأثیر آن بر اشتغال ، نقدینگی ، توسعه فناوری و صادرات باشد.
سوال نهایی: چه کسی به نفع تعرفه ها است؟
هنگامی که تعرفه های واردات و قطعات خودرو کاهش می یابد ، اما زیرساخت ها ، تأمین مالی ، تدارکات و قوانین رقابت سالم بهبود نمی یابد ، این سؤال پیش می آید که کدام گروه به نفع این کاهش تعرفه خواهد بود؟
واردکنندگان که از فروش خودروهای آماده ساخته شده بدون سرمایه گذاری در زیرساخت ها یا اشتغال سود سریع کسب می کنند؟ دولتی که در کوتاه مدت درآمد گمرک بیشتری را به خود جلب می کند؟ یا تولید کننده داخلی ، که با افزایش هزینه ها و کاهش پشتیبانی روبرو است؟ پاسخ واضح است ؛ در صورت عدم وجود یک محیط رقابتی و مولد ، کاهش تعرفه فقط به هزینه تولید کننده و اقتصاد ملی خواهد بود.
صنعت خودرو ، به ویژه بازیگری مانند گروه صنعتی ایران خمرو ، امروز در وضعیت بحرانی قرار دارد. در صورت ادامه تصمیمات شتاب مانند کاهش تعرفه ، زیرساخت ها و اصلاحات ساختاری ، در آینده ای نه چندان دور ، شاهد بسته شدن زنجیره های تولید ، خروج صنعت و وابستگی مجدد به واردات خواهیم بود.
زمان تصمیمات استراتژیک.
صنعت خودرو ، به ویژه بازیگری مانند گروه صنعتی ایران خمرو ، امروز در وضعیت بحرانی قرار دارد. در صورت ادامه تصمیمات شتاب مانند کاهش تعرفه ، بدون زیرساخت و اصلاحات ساختاری ، در آینده ای نه چندان دور ، شاهد بسته شدن زنجیره های تولید ، خروج سرمایه از صنعت و وابستگی مجدد به واردات خواهیم بود.
پشتیبانی از تعرفه ، اگر به درستی همراه با برنامه ریزی دقیق اجرا شود ، می تواند فرصتی برای بهبود ساختار ، بهبود بهره وری و تقویت مارک های داخلی باشد. اما اگر این ابزار از بین برود ، تولید داخلی بدون اصلاح در سیستم بانکی ، سیاست های حمل و نقل و صنعتی و سیاست های صنعتی محکوم می شود.
اکنون زمان آن رسیده است که دولت ، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان بتوانند از صنعت خودرو به عنوان یک سرمایه ملی ، از نظر استراتژیک و الگوبرداری از تجربه جهانی محافظت کنند. نه اینکه آن را به عنوان قربانی سیاست های تجاری بدون هماهنگ تبدیل کنیم.