آخرین مطالب

همکاران

نظرسنجی در باره مخاطبان صداوسیما را به دستگاهی مستقل بسپارید تا واقعیت بر خودتان آشکار شود

واکنش تند مرکز پژوهش های صدا و سیما به گزارش رسانه ها مبنی بر کاهش مخاطبان رسانه های رسمی بر اساس نظرسنجی ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان) نشان می دهد که صدا و سیما اصرار بر خودستایی و خودفریبی دارد. انکار واقعیت ها، در حالی که انحطاط صدا و سیمای غیر خصوصی – که به دلیل زاویه با دولت فعلی نمی توان دولت نامید – یک واقعیت آشکار است.

صداوسیما رسانه ها را متهم کرده است که بر اساس نظرسنجی ایسپا مخاطبان تولیدات سازمانی با بودجه سالانه 24 هزار میلیارد تومان به «بداخلاقی رسانه ای، شیطنت رسانه ای، فریب افکار عمومی و تحریف واقعیت» تقلیل یافته است و خاطرنشان کرد: برای مخاطبان فهیم رسانه بدیهی است که چنین فعالیت هایی (دانشجویان نظرسنجی) نه علمی هستند و نه اخلاقی، به عبارت دیگر، درک ما بستگی به تعمیم این نظرسنجی دارد یا خیر!

روز شنبه همان هفته روزنامه صداوسیما در گزارشی از «فروغ ضد ملی با حمله به رسانه ملی» خبر داد و در زیرنویس پررنگ خود نوشت: «نتایج یک نظرسنجی محدود و ارائه تحلیل های بی اساس برای انتقاد از عملکرد صداوسیما برای تضعیف آن. مرجع خبری” نشان دهنده ایجاد عملیات مسمومیت روانی علیه رسانه ملی است.

همین یک جمله که در زیرنویس آمده و دارای صفاتی مانند «بی اساس» و «مسموم» است، نشان می دهد که چقدر به روی دیگران باز هستند، هرچند ادعای مرجعیت خبری آن حیرت آور است و همان آمار 10-15 درصدی معتبر است. بخش های خبری از هر ادعایی قابل اعتمادتر است. یکی دیگر از صداوسیما است اگرچه صداوسیما اصرار دارد خود را رسانه ملی معرفی کند (و علیرغم اینکه نام آن از رادیو و تلویزیون ملی ایران به صداوسیما جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته است تا کلمه ملی از عنوان آن حذف شود). توصیف آن را می‌توان به رسانه‌ای تعبیر کرد که ملال‌آور است یا رسانه‌ای که او از مالاول استفاده کرده است) زیرا نه تنها ملائول را تولید می‌کند، بلکه خود ملائول است.

از نظر میلان کوندرا سه نوع ملال را می توان تشخیص داد و معرفی کرد: اولی ملال منفعل است. مثل زمانی که از روی بی علاقگی خمیازه می کشیم. دومی به طور فعال خسته است. مانند زمانی که ما خود را وقف یک سرگرمی و سومی به کسالت سرکشی می کنیم. وقتی در کسوت یک مرد جوان ویترین مغازه ها را می شکنیم.[فلسفۀ ملال/ لارنس اسنوندسن/ برگردان: افشین خاکباز]

کسالتی که رسانه ملول ترویج می کند نه فعال است و نه سرکش. چون بیشتر اوقات مخاطب را فقط به خمیازه وا می دارد. اما انتقاد اصلی متوجه بخش سرگرمی نیست که بر نوع اطلاعات متمرکز است، زیرا بخش سرگرمی با تجدید نظر قابل اصلاح است و دقیقاً مشخص نیست که چرا در این زمینه به خود آسیب می زنند و رها کرده اند. سرمایه و برنامه سازان موفق آنها.

در بحث اطلاع رسانی، رفتار صدا و سیما در قبال انتقادات و هشدارها مبنی بر انتقال اختیارات از رسانه های داخلی به خارج از مرزها و افت مخاطب، با توجه به بودجه هنگفت و نزدیک به 40 هزار نیروی انسانی واقعا تعجب برانگیز است. ، می تواند به راحتی از کارشناسان و سایر رسانه ها کمک بخواهد. در سیاست های خود تجدید نظر کنید

بر این اساس می توان گفت صداوسیما اگرچه دیگران را به فریبکاری متهم می کند، اما به نظر می رسد آنها گرفتار خودفریبی شده اند تا جایی که معاون صداوسیما این پاسخ دانشجویان را عادی دانسته است که تنها 18 درصد از دانش آموزان گفتند که فیلم و سریال صداوسیما را تماشا می کنند و بقیه گفتند که از اینترنت دانلود می کنند. انجام می دهند مهم ترین دفاع از صداوسیما البته این است که در نظرسنجی های دیگر تا 69 درصد مخاطب داشته اند.

طبیعی است که به دلیل استفاده رایگان از رادیو و تلویزیون در ایران و در نبود سرگرمی های متنوع دیگر، انتخاب جعبه جادویی اجتناب ناپذیر است و هر چقدر هم که با سرگرمی به معنای امروزی و رایج فاصله داشته باشد. هنوز زمان را پر می کند و عجیب است. اینطور نیست که شهروندان مصرف کننده یکی از محصولات آن باشند، اما این به معنای اعتماد و پذیرش اقتدار نیست.

آیا کسی انکار می‌کند که مغازه‌داران سریال‌های آی‌فیلم تماشا می‌کنند یا رانندگان تاکسی به رادیو ورزشی گوش می‌دهند یا خانم‌های خانه‌دار به «به خانه برمی‌گردیم» گوش می‌دهند یا جوانان لیگ فوتبال را از این قاب دنبال می‌کنند؟ اما بحث بر سر این نیست و اساسا صدا و سیمای داخلی دیگری هم وجود دارد و مردم این صدا و سیما را ترجیح می دهند؟

شاید بتوان گفت انواع و اقسام شبکه های ماهواره ای فارسی زبان فعال هستند، اما همچنان رادیو می بینند، اما آیا توانسته است اقتدار مطلق خبری داشته باشد و اعتماد دارند و در آینه آن غوطه ور هستند یا صدا هستند. و تصویری از آن گاهی متوجه می شوید؟

اگر گزارش رسانه‌ها ملاک باشد، 100 درصد مردم با سیاست‌های جاری در تنش خاورمیانه موافق هستند و اگر چنین است، افرادی که در خیابان‌ها، صف نانوایی‌ها و هنگام خرید مواد غذایی می‌بینیم چه کسانی هستند؟

در معروف ترین دیالوگ تاریخ سینما در فیلم «نجات سرباز رایان» فرمانده سربازانش را تشویق می کند و زیر آتش شدید دشمن می گوید: برو نترس! خدا با توست و سربازی می پرسد: اگر خدا با ماست، چه کسی با آنهاست؟ مشکل صدا و سیما نگاه مطلق گرایانه است. اگر همه موافق هستند، همانطور که در گزارش های تلویزیونی می بینیم، پس مخالفان و منتقدان چه کسانی هستند؟

وقتی نیمی از واجدین شرایط رای دادن در انتخابات شرکت نمی کنند، به این معناست که گزارش های انتخاباتی صدا و سیما بر اساس مشارکت همه نمی تواند درست و صحیح باشد و زمانی باورپذیر است که بر اساس آن یکی از این دو نفر می گویند که او رای نمی دهد یا رای نداده است و زمانی که نیمی دیگر از آنها بیش از نیمی به نامزد مورد علاقه صداوسیما رای نداده اند. باز هم باید معیارها و معیارهای مختلفی را از صدای رای دهندگان بشنویم و آیا این درست است؟

چشم انداز روشنی برای صداوسیما ترسیم نمی کند که با تکیه بر درصدی از مخاطبان که مشخص نیست بر چه مبانی استوار است، واقعیت های انتقال اختیار رسانه ای یا تغییر ذائقه مخاطب را انکار کند. با این حال رسانه ای که مدعی ملی بودن اما دور از ذائقه اکثریت جامعه ایران است، حداقل می تواند بین شبکه های خود رقابت ایجاد کند، چرا که شرکت تولید ملت برای بقای خود حوصله نداشته باشد!

در این میان گزارش اخیر روزنامه جام جم که برای اثبات محبوبیت سریال طوبی به آمار فضای مجازی استناد کرده و از دو بستر فیلتر شده یا به قول خودشان دو بستر اینترنتی شواهدی آورده است قابل تامل است. که ذکر آنها در تلویزیون ممنوع است. .

در همین نظرسنجی هم همینطور گفته شد و صدا و سیما به جای اصرار بر انحصار و کنترل دیگران، می تواند بخش رسمی را منعکس کند و به دولت بستر بدهد و در حوزه های دیگر برون سپاری کند و صدا و سیمای خصوصی را به رسمیت بشناسد. در آن شرایط می توانند به تعداد مخاطب رجزخوانی کنند، اما این وضعیت که مثل ناصرالدین شاه قاجار بعد از غسل جلوی آیینه بایستیم و بگوییم خودمان را دوست داریم، ماندگار نیست.

در فیلم «خانه ای روی آب» ساخته بهمن فرمان آرا دیالوگی وجود دارد که عزت الله نظمی در نقش پدر دکتر سپیدبخت (با بازی رضا کیانیان) می گوید: «مادرت نجیبی بود» و دکتر پاسخ می دهد: “او چاره دیگری نداشت!”

این یک فیلم و اغراق و طعنه است و مادران و زنان ما با انتخاب های دیگر نجابت را سرکوب می کنند، اما صدا و سیما نمی تواند در باد انحصار بخوابد زیرا ارتباطات روز به روز بیشتر و بیشتر از هم گسسته می شود.

آقای شکرنژاد رئیس مرکز تحقیقات صدا و سیما نیز واکنش نشان داد و گفت با جامعه آماری 36 هزار نمونه از سراسر کشور، 72 درصد مخاطبان رسانه ملی را در نظر می گیریم. گذشته از اینکه بهتر است قلب دلبران در احادیث دیگران ذکر شود و بهتر است یک مرکز مستقل این بررسی ها را انجام دهد، به نظر می رسد چنین آمار و نتیجه گیری هایی مانند نرخ بیکاری است که اگر فردی کار کند. تنها دو ساعت در هفته و در ازای آن حقوق دریافت می کند، جزو شاغلان محسوب می شود و از جامعه بیکار حذف می شود.

در این پاراگراف احتمالاً می پرسند که آیا شما حداقل دو ساعت در هفته مخاطب یک شبکه رادیویی یا تلویزیونی محلی هستید و به این ترتیب به 72 درصد رسیده اند و با این روش می توان به 82 درصد رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *