در مراسم افتتاحیه هفتمین جشنواره کن کن در تاریخ 5 ماه مه ، رابرت دنیرو بازیگر ، کارگردان و تهیه کننده آمریکایی یک نخل طلای افتخاری را برای یک عمر دستاورد هنری پنج سال پس از رئیس هیئت داوران دریافت می کند.
برخی از ارقام نشان دهنده هنر هفتم است ، و دیالوگ هایی وجود دارد که به طور دائم در ذهن فیلمسازان حک شده است. رابرت دنیرو ، هم با لبخند ملایم و چه با ظاهری تیز ، به یک اسطوره سینمایی تبدیل شده است.
وی با شنیدن خبر افتخار ، گفت: “من به جشنواره فیلم کن بسیار نزدیک هستم … به خصوص اکنون که جهان پر از چیزهایی است که ما را از هم جدا می کند ، کن ما را گرد هم می آورد: داستان نویسان ، فیلمسازان ، طرفداران و دوستان. این مانند بازگشت به خانه است.”
براساس وب سایت رسمی جشنواره فیلم Canyo ، ورود دنیرو به سینما منجر به سرنوشت نسل مهم کارگردانان نیویورک شد که بعداً به نسل جدیدی از فیلمسازان هالیوود تبدیل شد. از فیلم های اولیه برایان دی پالما ، دنیرو که تازه فارغ التحصیل شده بود ، نقش ضد هرو را بازی کرد که سبک دی پالما را تشکیل می داد.
دنیرو ، فرزند یک نقاش نیویورک ، درک عمیقی از اخلاق و رفتارهای خیابانی داشت که بعداً با همکاری اسکورسیزی شکوفا شد. این همکاری افسانه ای با “خیابان های پایین دست شهر” در سال 6 آغاز شد.
وی در طول کار خود ، اقتدار طبیعی خود را به شخصیت های مافیای ایتالیایی و آمریکایی داد. از جنایتکاران جنایتکار گرفته تا روسای مافیا. یکی از برجسته ترین نقش های وی نقش جوان ویتو کورلئون در “پدرخوانده” توسط فرانسیس فورد کوپولا بود که بدون تقلید از مارلون براندو موفق به بازی شخصیت جوان شد. این نقش او را برای بهترین بازیگر نقش مکمل آکادمی به دست آورد.
موفقیت های او با فیلم های ماندگار ادامه یافت. در سال 2 ، او با دو شاهکار به بخش رسمی کن آمد: برناردو برتولوچی و “راننده تاکسی” مارتین اسکورسیزی که برنده نخل طلایی شدند. برای این نقش ، دنیرو گواهی رانندگی تاکسی دریافت کرد و صحنه معروف خود را در آینه بداهه نوازی کرد.
همکاری وی با اسکورسیزی ادامه داد و منجر به نقش های ماندگار شد: یادگیری ساکسیفون برای فیلم “نیویورک ، نیویورک” ، افزایش وزن 2 کیلوگرم برای “گاو عصبانی” (که جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را داشت) و نقش طنز در “کمدی سلطان” در سال 6.
سال بعد ، دنیرو در کن با “یک بار در یک زمان در آمریکا” به کارگردانی سرخیو لئون ظاهر شد. تنها ده سال پس از “راننده تاکسی” ، او در فیلم دیگری از نخل طلایی صدرنشین شد. “ماموریت” توسط رولان جزی.
در دهه 1980 ، دنیرو چهره جدیدی نشان داد. ایفای نقش جدی و دقیق او در کمدی هایی مانند جکی براون و ملاقات با والدین. در همان زمان ، او تولید و کارگردانی کار خود را با تأسیس Tribka Productions آغاز کرد. اولین فیلم او “داستان Branks” (1) بود که موضوع معمول او ، رابطه بین خشونت و خانواده در یک محله نیویورک را روایت می کرد.
در دهه های بعد ، او نقش های غیر منتظره و متنوعی ایفا کرد. از دوبله تا انیمیشن ها گرفته تا سریال ها و درخشش در آثار موفق مانند “دشت” با آل پاچینو.
پس از رویداد 11 سپتامبر ، دنیرو جشنواره فیلم تریبکا را در سال 6 برای کمک به نیویورک ها برای بازیابی محله آسیب دیده خود تأسیس کرد. در این سالها ، تصویر دیگری فاش شد: تعهد سیاسی و اجتماعی. او قبل از تبدیل شدن به یک مدافع پرشور برابری و اومانیسم ، در فیلم هایی نقش بازی می کرد که چهره خشونت آمیز جامعه آمریکا ، افول دولت ، زخم های جنگ ویتنام و فریب رسانه ها را به تصویر می کشد. از جمله درخشش وی در جوکر ، تاد فیلیپس و نقش اخیر وی در “قاتلان ماه کامل” به کارگردانی اسکورسیزی را به وجود آورد.
هفتاد و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کن از 1-8 مه (1 مه تا 3 ژوئن) برگزار می شود. ستاره فرانسوی ، جولیت بینوش ، به عنوان رئیس هیئت منصفه امسال انتخاب شد و بعد از گرتا گرویگ ، که سال گذشته این نقش را ایفا کرد.
رئیس این جشنواره ، تیری فرمو ، انتخاب های کامل جشنواره را در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس اعلام می کند.