نام اصلی بوش Yerunimus van Acne بود و بین سالهای 1 تا 2 در شهر Sarartukhanbus متولد شد. متأسفانه ، هیچ مدرکی با دست نوشته وی باقی نمانده است ، و اطلاعاتی که ما در مورد زندگی وی داریم از اسناد شهری و گزارش های پراکنده گرفته شده است.
ما هیچ اطلاعات دقیقی در مورد نحوه آموزش بوته نداریم. برخی حدس می زنند پدرش (که او نیز یک نقاش بود) به او هنر آموخت. اما هیچ نقاشی از پدرش باقی مانده است تا این فرضیه را تأیید کند. بر خلاف هنرمندانی مانند آلبرت داریر که به اروپا سفر می کردند ، بوش بیشتر عمر خود را در زادگاه خود گذراند.
بوش در دوره ای زندگی می کرد که نقاشان از رنگ های سنتی تخم مرغ به روغن تبدیل شدند. ماده ای که زمان بیشتری برای خشک شدن داشت اما با دوام بود. او همچنین بیشتر کارهای خود را با روغن روی تخته های بلوط انجام داد.
تصویربرداری X -ray از آثار بوش نشان داده است که او بارها ترکیب نقاشی ها را تغییر داده است. او خط مقدم را برای شخصیت ها و موجودات عجیب خود طراحی کرد. به عنوان مثال ، طرحی به نام “مرد درخت” که بعداً در نقاشی معروف “باغ لذت های دنیوی” ظاهر شد ، یکی از این طرح ها است.
بوش مانند اکثر نقاشان در آن زمان کارگاه آموزشی داشت و با کمک دستیاران خود کار می کرد. اما ما اطلاعات کمی در مورد اندازه کارگاه و نقش دانش آموزان در آثار نهایی وی داریم.
بوش غالباً مضامین مانند گناه ، داوری الهی و اخلاق را در آثار خود به تصویر می کشد. اما نه به طور مستقیم و ساده ، بلکه از طریق نمادهای پیچیده ، حیوانات خیالی ، افراد عجیب و صحنه های شلوغ.
در نگاه اول ، نقاشی های او ممکن است برای مخاطبان امروز عجیب یا حتی بی معنی به نظر برسد ، اما در زمان خود این صحنه ها منعکس کننده اعتقادات ، ترس ها ، داستانهای اخلاقی و هشدارهای مذهبی بودند. مثل این است که یک شخص از آینده نقاشی یک شعر کودکانه مدرن را ببینید. معنی ممکن است برای آن بی معنی باشد ، اما ما علائم آن را می یابیم.
آثار مذهبی نیز بخش مهمی از کار او بود ، به ویژه در اوایل کار خود. نقاشی هایی مانند “هومو” ، که داستانهایی از کتاب مقدس را نشان می داد ، توسط افراد مذهبی سفارش داده شد و منبع خوبی برای او بود.
بوش مهارت ویژه ای در ایجاد ترفندها (تریپتیک) داشت. نقاشی های متشکل از سه نقاشی که می توانند در داستان های باز و بسته بگویند. مشهورترین نمونه ها “باغ لذت های دنیوی” و “وسوسه آنتونی خورشید” است.
برخلاف معمول که این آثار برای محراب کلیسا مورد استفاده قرار می گرفت ، محققان معتقدند که آثار بوش به جای عملکرد مذهبی ، یک هدف هشدار دهنده ، تمثیلی یا حتی سرگرم کننده داشته و احتمالاً در فضاهای غیر مذهبی نمایش داده می شود.
سبک بوش بعد از او تأثیر زیادی بر هنرمندان گذاشت. پیتر بورگل یکی از کسانی بود که به وضوح از بوش الهام گرفته بود. بوش حتی پس از مرگ محبوب شد. این محبوبیت به لطف گسترش صنعت چاپ حکاکی بود. چاپگرهایی مانند Hyrunimus Kak آثاری به نام بوش منتشر کرده اند و نام وی را در اروپا شناخته شده اند.
در قرن بیستم ، هنرمندان سورئالیستی مانند سالوادور دالی نیز بوش را تحسین کردند. ترکیبی از مناظر بیابانی ، رنگهای خاص و توهمات در آثار دالی بسیار شبیه به تخیل بوش است.
با گذشت زمان و محبوبیت بوش ، بسیاری از افراد سعی کردند از کار او تقلید یا جعل کنند. به همین دلیل همیشه شناسایی آثار واقعی او همیشه آسان نیست. پروژه ای به نام “BRCP” برای بررسی اصالت آثار بوش تشکیل شد. آنها از روش هایی مانند دنتوکرونولوژی (بررسی حلقه های رشد چوب) و تصویربرداری X -ray استفاده کردند.
تصاویر X -ray نشان داد که بوش به تغییر قطعات یا اضافه کردن و از بین بردن شخصیت ها هنگام نقاشی عادت کرده است. هیچ ویژگی در کارهای تقلید وجود ندارد ، و این به برخی از آثار اصلی مانند “وسوسه سنت آنتونی” کمک کرده است.
در پایان ، با وجود تمام تلاش ها ، اطلاعات ما در مورد زندگی بوش هنوز بسیار محدود است. همان رمز و راز ، تخیل عجیب و نمادگرایی چند لایه باعث شده است که آثار او همیشه تازه و تفسیر شود.
Hyrunimus Bush را می توان به عنوان یک هنرمند دید که با نبوغ خود تخیل قرون وسطایی را به دنیای هنر آورد و آن را با مفاهیم پیچیده اخلاقی و فلسفی آمیخت. آثاری که نه تنها در زمان خود ، بلکه تا به امروز الهام بخش و مرموز هستند.