علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران یکی از عجیب ترین فصل های فوتبالی خود را در دو عرصه ملی و باشگاهی سپری می کند. او یکی از بهترین دروازه بان های یک دهه اخیر ایران بوده و حالا با ثبت رکوردهای فراوان در آستانه جاودانه شدن نام خود در تیم ملی قرار دارد. بررسی فنی عملکرد علیرضا بیرانوند تردیدی در توانایی های او باقی نمی گذارد. او با توجه به حضور چندین ساله و کسب جام ها در پرسپولیس، شهرت زیادی برای خود خرید و توانست نام خود را بر سر زبان ها بیاندازد. ثبت کلین شیت های متعدد در باشگاه پرسپولیس و عملکرد درخشان در لیگ و البته لیگ قهرمانان آسیا، او را تا جایی پیش برد که بهترین بازیکن آسیا شود.
آن طرف ماجرا، علیرضا سال هاست که در تیم ملی شکست ناپذیر بوده و اخیرا توانسته رکوردهای جذاب تری را به ثبت برساند. جدیدترین آنها ثبت نام او به عنوان دروازه بانی است که بیشترین بازی را در تاریخ تیم ملی انجام داده است. او پیش از این موفق شده بود رکورد ۷۶ بازی احمدرضا عابدزاده را در تیم ملی پشت سر بگذارد و چندی پیش نیز با پشت سر گذاشتن مهدی رحمتی موفق شد نام خود را در صدر این فهرست قرار دهد. او اکنون 79 بازی ملی دارد و بالاتر از دو رقیب سرشناس دیگر در آستانه تبدیل شدن به اولین گلزن است که می تواند وارد باشگاه صدها شود. البته این تنها یکی از آمارهایی است که بیرانوند در تیم ملی شکسته است. چون او بیش از هر دروازه بان دیگری در تیم ملی دروازه خود را بسته نگه داشته یا پنالتی را مهار کرده است.
با کنار هم گذاشتن این موارد مشخص می شود که علیرضا بیرانوند از نظر فنی شایسته احترام بیشتری است و باید در نقدهایی که به او می شود انصاف را رعایت کرد. البته این موارد به این معنی نیست که «خارج» کامل است. بخش بزرگی از مشکلاتی که او در ماه ها و سال های اخیر داشته، مربوط به اظهاراتی است که شاید با کمی تامل و تفکر بیشتر می توانست از شکل گیری فضایی که فضا را بر علیه خود و از سوی دیگر، جلوگیری کند. ، تمرکز او را مختل کرد.
مروری بر اظهارات او از زمانی که در کانون توجه قرار گرفته و جایگاهش در فوتبال ایران بهتر شده است، نشان می دهد که بیرانوند از این اظهارات گاه و بیگاه بیشترین آسیب را دیده است. حتی تا آنجا پیش رفته که حامیان بیشمار او در گذشته منتقد این روزهای او شده اند. ماجرای اظهارات اخیر او پس از پیروزی تیم ملی در دو دیدار ساده مقابل کره شمالی و قرقیزستان، جدیدترین ماجرایی است که دنیا را علیه او برگردانده است. بیرانوند بدون اطلاع کافی از وقایع تاریخی به دفاع یک جانبه از امیر قلعهنوی پرداخت و از او به عنوان اولین مربی ایرانی یاد کرد که توانست تیم ملی را به جام جهانی برساند و یا به داستانی از بازی با کره شمالی در گذشته اشاره کرد که تبدیل به آن شد. یک روند خبری بر ضد خودش شده است.
همه اینها منهای ماجرای جدایی جنجالی او از پرسپولیس برای تراکتورسازی و ماجرای پرداخت رشوه برای گنجاندن بند غیرمنطقی در قراردادش در این زمینه است. در کنار این موارد بررسی عملکرد فنی این روزهای او نیز نشان می دهد که او از قله فاصله گرفته و میدان را برای انتقاد بیشتر از سوی حریفان باز گذاشته است.
واقعیت این است که بیرانوند این روزها هیولای محبوب و دوست داشتنی دیروز نیست که برای مهاجمان رقیب کابوسی برای گلزنی بود. آمار در این زمینه خلاف این را ثابت می کند. او به جز دیروز که حذف تراکتور از جام حذفی را از روی نیمکت تماشا کرد، موفقیت های گذشته را در عرصه باشگاهی نداشته است و در این فصل در ترکیب تراکتورسازی گل هایی به ثمر رسانده که حتی زدن آن ها برایش غیر ممکن بود. قبلا تصور کنید درست است که او در این فصل با تراکتور 5 کلین شیت داشت، اما جدا از جدال با استقلال که مثل همیشه بود، بیشتر اوقات از اوج بودن فاصله داشت. این رویه در تیم ملی به خصوص در مبارزات گذشته بیشتر به چشم می خورد و چهار بار دروازه او در جدال با دو تیم کره شمالی و قرقیزستان که روی کاغذ رقبای ساده ای هستند باز شده است.
واضح است که وقتی صحبت از عملکرد یک دروازه بان می شود باید کل تیم به خصوص عملکرد خط دفاع را در نظر گرفت اما روی گل های دریافتی بیرانوند در این بازی ها واکنش های بهتر یا حداقل سریع تری انتظار می رفت. شاید بیرانوند بدشانس باشد که این روزها ساختار خط دفاعی تیم ملی به هم ریخته و اثری از آن قلعه مستحکم نیست، اما مشخص است که تمرکزی که در فصول گذشته داشت این روزها را ندارد. بدتر از همه اینکه میل در بدترین دوره زمانی به مصاحبه خود می پردازد و ناگهان کلماتی را بر زبان می آورد که آتش انتقاد را علیه او شعله ور می کند. معلوم نیست دروازه بان شماره یک تیم ملی فوتبال ایران چه زمانی می تواند با سکوت از سقوط به ورطه ناخوشایندی که محبوبیت سابقش را رقم زده است جلوگیری کند، چه اصراری بر حرف زدن دارد، آن هم با ارائه حقایق نادرست!