اما آنها از این موضوع غافل بودند، فردی که روبروی آنها نشسته بسیار باهوش است، دوره های علمی بسیار فشرده و سختی را با رتبه بالا گذرانده و با دل و جان مردم سروکار داشته است. اما با همه توانمندی هایی که دارد، وقتی از مولای متقیان، امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه السلام) نقل می کند، خیلی راحت، مردمی، عاشقانه، پاکیزه و صمیمانه، حقیقت و صداقت را در کلامش بیان می کند. بجایگاه که گویا این سخنان را فهمیده با گفتار امام آشناست و خود را مقید به پیروی از ملا می داند که گویی این سخنان خطاب به اوست.
وقتی خبرنگار می خواهد دلیل اولین سفر رسمی خود به عراق را بپرسد که قرار است از کدام روش دیپلماتیک برای این سفر استفاده شود، با صداقت کامل پاسخ می دهد که هدف من زیارت پروردگار متقیان و ارائه کار و طلب است. کمک از صاحب نهج البلاغه. و در کنار جلسات دیپلماتیک هرگز به خود اجازه نمی دهد که ضمایر صادق درونش را به صورت تشریفاتی بگیرد و وانمود کند که نشسته است در فلان جلسه شرکت کند و… می روم عراق.
وقتی از مهم ترین سفر سالانه رئیس جمهور به سازمان ملل می پرسد، نمی گوید می خواهم با سخنرانی خود در سازمان ملل دنیا را تغییر دهم، همه مسائل دیپلماسی و تظاهر به تشریفات و همه را کنار گذاشته است. پروتکل های سیاسی، هدفش دیدار با ایرانیانی است که دلشان در ایران است و دلشان برای ایران می تپد، اما به خاطر بد سلیقه ما از کشور رانده شده اند.
وقتی رئیس جمهور هدف از سفر خود به سازمان ملل را ملاقات با این گروه از ایرانیان و جذب آنها و دعوت از آنها برای حضور و بازگشت به ایران و رفع موانع حضور آنها می بیند، به جرات می توان گفت که این افراد هستند. در خارج از ایران زندگی می کنند و یا تصمیم به بازگشت یا انتقال سرمایه خود به ایران و سرمایه گذاری در کارهای عام المنفعه در برنامه ها و اهداف خود خواهند داشت، زیرا این گروه دلشان در ایران است، اما نوع برخورد نامناسب آنها را نسبت به ایران بیزار کرده است. و به جای انتقال دستاوردهای خود به ایران، تمام داشته های خود را از ایران به خارج از کشور منتقل کرده اند.
اگر دستاورد سفر رئیس جمهور به سازمان ملل متحد به دست آوردن دل ایرانیان مقیم خارج از کشور و کاشتن دوباره عشق به ایران در دل آنهاست، حتی اگر تصمیم نگیرند به عنوان یک ایرانی در کنار سفرای جمهوری اسلامی ایران برگردند. رهبران اسلامی جمهوری ایران در خارج از کشور خواهند بود و سرمایه خود را برای اعتلای ایران وارد کشور خواهند کرد.
وقتی از رئیس جمهور در مورد سفرهای استانی سوال می شود، ضمن تایید سفرهای استانی و حضور در جمع مردم، به یک نکته حیاتی اشاره می کند که قصد ندارد در این سفرها وعده های توخالی بدهد که فعلا باعث خوشحالی مردم شود. و نتیجه ای برای مردم و منطقه نداشته باشد، وقتی عنوان کرد که بودجه ها و پروژه های استان مصوب شورای اسلامی بوده و به صورت طبیعی تخصیص می یابد، نشان از صداقت و اعتماد ایشان به قانون و قانون دارد. صادقانه می گوید من به آنها سر می زنم اما بدون بودجه به مردم قول نمی دهم. وقتی این کلمه را شنیدم به یاد مثال معروفی افتادم که شاعری شعر زیبایی سروده و در جمع می خواند. شما شعر بخوانید ما خوش آمدید و قول دادیم خوش آمدید! این تمثیل حکایت وعده هایی است که در گذشته بدون اعتبار در استان ها داده می شد.
دکتر مزیکیان با کمال صمیمیت در این گفتگو به راحتی و بدون هیچ ادعایی با مردم صحبت کرد، هیچ نکته مبهم و مبهمی را بیان نکرد، هیچ قولی نداد، حتی نخواست کاری را که کرده بود انجام دهد. رفع نگرانی گندمکاران اکسپرس!
وقتی از کنکور می پرسند به بی عدالتی در آموزش و پرورش و قبولی خودش اشاره می کند، نکته ای که گاهی نوشته شده این است که کنکور آن زمان ترجیح داده می شد. که دبیرستان های غیرانتفاعی با جذب دانش آموزان خوب و هزینه های سنگینی که توسط اولیای دانش آموزان انجام می شود، مورد پذیرش دانشگاه ها قرار می گیرند و زمانی که دکتر دکتر به اندازه مدارس استثنایی در کشور وجود نداشت. انگشت شمار و کلاس های کنکور و آموزش تست زنی و ترفندهای کنکور در کشور رایج نبود. تمام دانش‌آموزانی که تصمیم به ادامه تحصیل داشتند، با تلاش مضاعف و آموزش‌هایی که در دبیرستان‌های دولتی دیده بودند، خود را برای کنکور آماده می‌کردند.
دکتر عزیز، مردم شما را خیلی دوست دارند، می خواهند رئیس جمهور، مدیران و مسئولینشان از جنس خودشان باشند، مردم از برج عاج خوششان نمی آید، فقط صادق باشید، صمیمی باشید، از ملا و به بهترین نحو صحبت کنید. توانایی سعی کنید مشکلات مردم را حل کنید، زیرا خداوند به صادقان وعده پیروزی داده است که «وعده الله حق است».