وی در این سکانس شکایت کرد که ساختمان برای انتخاب مدیر جمع شده است. مثال او خرید شلوار برای پولد ، پسرش (با بازی یوسف تیموری) بود که 20،000 تومانس بود. سال 4 بود ، در همان روز که بیست هزار تومن برای یک خانواده پول جدی بود ، اما نه به اندازه او شنید. با این حال ، امروز ، تعداد این تعداد مانند سفر به دنیای موازی است: دنیایی که پنج سال بعد فاصله نجومی از زندگی روزمره ما دارد.
شلوار پالاد نماد فروپاشی ما است
در نظر بگیرید که بسیاری از افراد هنوز هم برای خرید لباس ، به ویژه شلوار ، خیاط می کردند. پارچه های انگلیسی با کیفیت بالا مانند Fastoni محبوب بودند و ترتیب خیاطی یک شلوار نوعی انتخاب کلاس بود. قدرت خرید مردم به حدی زیاد بود که پوشیدن چند لباس خیاطی سفارشی ، نه یک رویای غیرقابل دستیابی که بخشی از زندگی طبقه متوسط بود. شلوار در بازار بود ، اگرچه در بازار بود ، اما اغلب در رقابت با لباس های دوخته شده چیزی برای گفتن وجود نداشت.
امروز اما صحنه کاملاً تغییر کرده است. بسیاری از شلوار پارچه موجود در بازار واردات ارزان قیمت هستند و کیفیت آنها به همان Fostoni قدیمی نمی رسد. در مورد شلوار جین و شلوار کتان خیلی بهتر نیست. برچسب “ایران ساخته شده” یا “برچسب خارجی” در بخش بزرگی از این پوشاک در کارگاههای آموزشی در اسلامشر یا رباط کریم خورده می شود. محصولاتی که عمدتا فوری از تضمین کیفیت حذف می شوند. اگر زمانی نشانه عزت اجتماعی و سلیقه فردی بود ، امروز ، برای بسیاری ، این فقط یک کالای مصرف کننده است که باید با کمترین هزینه ساخته شود.
این دگرگونی ساده در بازار پوشاک فقط داستانی برای تغییر کالا نیست. در عوض ، این یک تصویر واضح از کیفیت زندگی در ابعاد مختلف است. از فروپاشی قدرت خرید و انتخاب های محدود کننده گرفته تا کاهش استانداردها و شیوع کالاهای کم هزینه ، همه جامعه ای را نشان می دهند که زمانی با یک لباس خوب و خوب تعریف می شود و اکنون مجبور است ارزان ترین گزینه های ممکن را مصرف کند.
ما فقط گریه می کنیم ، خنده به ما نمی آید
تکرار صحنه های خنده دار قدیمی به جای لبخند اشک است. خنده ای که روز برنز روزمره بود ، اکنون به یک آینه تلخ در شهرت تبدیل شده است که نشان می دهد چگونه یک جامعه با گذشت زمان خرد می شود. مقایسه قیمت شلوار ساده کافی است تا دریابید که چرا بخش بزرگی از مردم با هزینه خرد می شوند. آنچه در گذشته سرگرمی تلویزیونی بود ، اکنون به یک سند زنده از روند نزولی معیشت شما تبدیل شده است.
در زیر آسمان ، برای نسلی از مخاطبان ، هنوز هم نمادی از خاطرات و دلتنگی است ، اما جایگزینی آن امروز معنای دیگری دارد: ضبط یک دوره تاریخی. دوره ای که در آن خنده ساده ، بدون دانستن ، به آرامی با یک فریاد عمیق گره خورده است. در طول راه ، شلوار فقط یک تکه لباس نیست بلکه روایتی از افت کیفیت زندگی و سقوط اقتصادی است. روایتی که آن را درک می کند ، حتی از نمودار و آمار نیز غیر ضروری است ، فقط با شنیدن یک شماره آشکار می شود.