اما این اولین بار نیست که صدا و سیما با تبلیغات غیرعلمی سلامت مردم را به خطر می اندازد. تریبون دادن به مداخله گران پزشکی و طب سنتی که با اظهارات غیرعلمی و غیر کارشناسی سلامت مردم را به خطر انداخته اند از دیگر چالش های مرتبط با این رسانه است.
از سوی دیگر، ترویج شبه علم (باورهایی که گوینده ادعای علمی بودن آنها را دارد، اما در واقع با روش های علمی ناسازگار است) باعث شده صدا و سیما از یکی از رسالت های مهم رسانه ای خود یعنی اطلاع رسانی و آموزش مخاطبان دور شود.
انتخاب پزشکان در راستای خط فکری سازمان
صداوسیما به مداخله گران پزشکی و طب سنتی بستری می دهد که سال هاست به دلیل عدم موافقت با خط فکری بسیاری از پزشکان برجسته کشور مانع از حضور آنها در برنامه های مرتبط با سلامت شده است.
در واقع انتخاب گزینشی پزشکان تنها با تایید شورای سیاستگذاری این سازمان انجام می شود که پزشکان را نه بر اساس تخصص و شهرت، بلکه بر اساس گرایش های فکری و همسویی با خط مشی این سازمان انتخاب می کند.
به عنوان مثال، این شورا به تعداد انگشت شماری از پزشکان اجازه می دهد تا در برنامه های پزشکی و بهداشتی در رشته های تخصصی پزشکی و در هر رشته تخصصی شرکت کنند. در عین حال چهره های کمتر شناخته شده ای را در زمینه مشارکت در حوزه پزشکی ارائه می دهد که به معنای پرداخت هزینه توسط پزشک در ازای حضور در تلویزیون است.
ممنوعیت رادیو و تلویزیون توسط جامعه پزشکی
در سال های اخیر جمعی از پزشکان برجسته کشور از جمله روسای برخی از انجمن های پزشکی و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها این سازمان را به دلیل عملکرد آن تحریم کرده و از حضور در برنامه های تلویزیونی خودداری کرده اند.
اگرچه برخی از برنامه سازان صدا و سیما با دعوت از این افراد سعی در برقراری آشتی بین این گروه از پزشکان و این سازمان دارند، اما تحریم کنندگان معتقدند صدا و سیما صدای ملی را منعکس نمی کند و تنها صدای اقلیتی از مردم و جریان فکری محدودی را منعکس می کند.
وقتی سلامت مردم در اولویت نیست
مدیران صداوسیما در عمل نشان داده اند که نسبت به تحریم کنندگان این سازمان بی تفاوت هستند، مثل بحث از دست دادن مخاطب. نمونه بارز این بی اهمیتی را می توان در انتخاب افرادی دانست که بدون سابقه فعالیت به عنوان تصمیم گیرنده در حوزه سلامت عمل می کنند. نتیجه این امر اولویت دادن به مطالب خبری و سیاسی و کم اهمیت جلوه دادن موضوعات مرتبط با سلامت مردم در برنامه های این رسانه است.
سابقه ضعیف در جلب اعتماد افکار عمومی
بودجه سالانه صداوسیما به یکی از چالش برانگیزترین ردیف های بودجه کشور تبدیل شده است. سازمانی که علیرغم دریافت سهم قابل توجهی از منابع عمومی، نه تنها با کاهش مستمر مخاطبان مواجه است، بلکه در جذب افکار عمومی کارنامه ضعیفی دارد و با بحران اعتماد عمومی مواجه است. از سوی دیگر سال هاست که به دلیل نهادینه شدن جناح بندی در این سازمان اقتدار خبری خود را از دست داده است.
برداشت روزانه 96 میلیارد تومان از جیب مردم
چندی پیش شهاب الدین طباطبایی از اعضای شورای اطلاع رسانی دولت در برنامه زنده تلویزیونی از ورود روزانه ۹۶ میلیارد تومان پول مردم به صدا و سیما خبر داد. این در حالی است که مردم مجبور می شوند برای رسانه ای پول بدهند که صدای آنها نیست، دغدغه های آنها را منعکس نمی کند و بازخورد آنها را نادیده می گیرد. اما این موضوع تازه ای نیست و صدا و سیما سال هاست مخاطب محور نیست و کارکرد ملی خود را از دست داده است.
با وجود بودجه 35 هزار میلیارد تومانی این سازمان در سال 1404 (بیش از بودجه 10 وزارتخانه)، این سازمان اخیراً به دانشگاه ها و انجمن های علمی اعلام کرده است که پوشش خبری کنگره های پزشکی و علمی از این پس رایگان نیست و به صورت مشارکتی (پرداخت شهریه توسط مراجع علمی) امکان پذیر است.
جالب اینجاست که مدیران صداوسیما بارها از کمبود بودجه این سازمان گلایه کرده اند و با توجیه کمبود بودجه همانطور که گفته شد به برنامه های تعاونی روی آورده اند و می خواهند تا جایی که می توانند هزینه تولید را از خارج سازمان حتی از کنگره های پزشکی دریافت کنند.
تبدیل شدن به یک سازمان مصرف کننده به جای یک سازمان مولد
صداوسیما سال هاست که از یک سازمان تولیدی که توانایی تولید محتوای سرگرم کننده و آموزشی به ویژه در حوزه سلامت مردم را دارد، به سازمانی مصرف کننده تبدیل شده است که به دلیل بی توجهی به ذائقه مخاطب، خشم بخش عمده ای از سرمایه اجتماعی و اولویت دادن به برنامه های ارزشمند، سالانه بخش عمده ای از بودجه کشور را مصرف می کند.
نکته جالب اینکه مدیران این سازمان از این بودجه میلیاردی ابراز نارضایتی کرده و آن را ناکافی می دانند. در حالی که توجه ندارند اگر این رسانه در جذب مخاطب موفق بود می توانست در زمینه جذب تبلیغات نیز عملکرد قابل قبولی داشته باشد و به جای سازمانی که بودجه میلیاردی مصرف می کند به سازمانی خودکفا و درآمدزا تبدیل شود.
بخشنامه های آموزشی برای پخش اخبار امیدوارکننده
به گفته منتقدان، صداوسیما علیرغم دریافت میلیاردها دلار بودجه، دست به کار سیاسی علیه دولت و چهره های خشمگین مدیران این سازمان زده است. از سوی دیگر، در سیاستی مغایر با روال انتقاد از دولت، پس از جنگ 12 روزه به خبرنگاران این رسانه گفته شده که فقط اخبار امیدوارکننده و نه منفی را پوشش دهند.
سوال اینجاست که چگونه می توان از رسانه ای که چنین سیاست زدگی و سیاست های متناقضی دارد انتظار داشت در حوزه های مختلف به ویژه در حوزه سلامت عملکردی شفاف و به نفع مردم داشته باشد؟ از سوی دیگر، در جایی که بیماران با کمبود داروهای حیاتی مانند انسولین، داروهای مربوط به بیماران سرطانی و سایر بیماری های صعب العلاج دست و پنجه نرم می کنند، این رسانه که نام رسانه ملی را یدک می کشد، چگونه می خواهد تنها اخبار امیدوارکننده را پوشش دهد؟
در جایی که فضای مجازی مملو از اطلاعات نادرست است و نیاز مردم به رسانه ای فراگیر مانند تلویزیون که بتواند خلأ اطلاعات صحیح را پر کند به شدت احساس می شود، متاسفانه صداوسیما به رسالت خود به عنوان رسانه در حوزه اطلاع رسانی شفاف و آموزش صحیح به مردم نمی پردازد. در واقع باید گفت دلیل اصلی روی آوردن مخاطبان به رسانه های جایگزین که رسانه های خارجی هستند، عملکرد ضعیف، کیفیت پایین برنامه ها، عدم تناسب برنامه ها با ذائقه مخاطب و یک طرفه بودن برنامه های صدا و سیما است.