آخرین مطالب

همکاران

راز چیست

راز اصرار بر «مذاکره و ملاقات به هر قیمت» چیست؟



در حالی که آنها می دانند که ایالات متحده خواستار تخریب صنعت مسالمت آمیز هسته ای و دفاع و قدرت دفاع و موشکی کشور است ، چرا اصرار بر ملاقات و مذاکره دارد؟






برخی از مادی سیاسی و نخبگان روشنفکر کشور در درگیری بین ایران و غرب ایران را مقصر بودن ایران را به دلیل اختلاف نظر می دانند و حتی انتقادات ملموس را علیه ایالات متحده نمی نویسند ، هیچ دلیلی برای مذاکره نمی پذیرند و هیچ پیش شرط برای مذاکره را اعلام نمی کنند. صحت نمونه های انسانی و گروهی این جامعه می تواند به درک دلایل این تعمیم کمک کند. ابتدا دو دلیل را که ممکن است زمینه و زیرساخت ادعاهای آنها باشد ، بررسی کرده و رابطه آنها را با این دو موضوع ارزیابی کرده و سپس به راز اصلی اصرار برسید.

یکی: ممکن است گفته شود که این جامعه نگران معیشت مردم است و معتقد است که مذاکرات برداشته می شود و مردم در مورد فشار و تورم موجود می دانند. از دیدگاه گفتمان ، مواضع ، رسانه ها و اظهارات این جامعه نه نشانه اصلی گفتمان آنهاست و نه تخته های شناور و خالی و عناصر گفتمان هستند. عناصر اصلی گفتمان آنها شامل “دموکراسی” ، “انتخابات آزاد” ، “دین فردی” ، “جدایی دین از سیاست” ، “توسعه سیاسی” ، “اصلاحات اجتماعی گرا” ، “رد اسلام اجتماعی و سیاسی” و … بنابراین ، معیشت نه نگرانی آنها است و نه بخشی از گفتمان آنها و نه در چالش دولت آنها.

دوم: ممکن است گفته شود که نگرانی آنها حفظ ماهیت سیستم اسلامی و وجود سیستم اسلامی است. آنها نگران این هستند که تنش های خارجی خارجی و مشکلات داخلی دیالکتیکی داخلی وجود داشته باشد و سیستم با یک مشکل اساسی روبرو خواهد شد و سعی می کند اتفاق نیفتد. شکی نیست که این جامعه نیست. آنها بارها و بارها نوشته اند و گفته اند که آنها به دنبال انتقال به “سیستم دموکراتیک” هستند (سیستم غیر مذهبی را بخوانید) و صریحاً نوشته شده اند: “اصلاح گرایی بدون رفتن ، که به معنای دموکراسی است” ، و از یک طرف ، آنها به انتقال به دموکراسی ، اگر این امر توسط فقه از بین برود. البته آنها سلاح هایی را برای این انتقال تجویز نمی کنند و انقلاب را خشونت می دانند. اما آنها با اردوگاه خیابانی موافق هستند. درخواست تأسیس مجمع مؤسس ، از جمله نام دو وزیر و برخی از مدیران سابق جمهوری اسلامی ، گواه این است که وجود جمهوری اسلامی با قوچ فعلی و حاکمیت مذهبی کاملاً مربوط به آنها نیست ، و در حال حاضر تحمل آن و همه راه های انتقال صلح آمیز برای فقدان ساختار فعلی است. بنابراین ، هدف آنها حفظ و محافظت از جمهوری اسلامی با ماهیت و بند است.

سوم: اکنون که این دو گزاره در بالا روشن شده است ، سؤال این است: در حالی که آنها می دانند که ایالات متحده می خواهد تخریب صنعت مسالمت آمیز هسته ای و قدرت دفاع و موشکی کشور را بخواهد ، چرا اصرار بر ملاقات و مذاکره دارد؟ اگرچه رئیس جمهور آمریكا رسماً ارسال به ایران و پس از بمباران هسته ای الگوی ژاپنی پس از جنگ جهانی دوم را تجویز كرده است ، چرا آنها اصرار بر مذاکرات دارند؟ و چرا پزشکان بدون تکان دادن و ملاقات با ترامپ به عنوان یک فرصت و سفر او به “بی فایده” به سازمان ملل می روند؟ این راز داستان است! این جماعت عادی سازی جمهوری اسلامی را برای پنج سال گذشته افزایش داده است ، هنگامی که نتوانست دموکراسی و سکولاریزاسیون را پیش ببرد ، و وضعیت ایران را یک وضعیت “استثنایی” دانست که باید از انقلابی به حالت عادی حرکت کند. آنها انقلابی را غیر طبیعی و استثنایی می دانستند و مانند سایر کشورها – به ویژه اروپایی ها – آنها را عادی می دانند. راز اصلی این است که مهمترین شرط عادی سازی “دیگر” خواندن “دشمن” است. دیگری یا دیگری که فقط ما را به بوستان می دهد ، و انقلاب ایران با خواندن دشمن به دنبال ادامه روح اسلام انقلابی در کشور است. قاعده عادی سازی هنگامی که رابطه ایران و ایالات متحده از خطوط قرمز و “نگهبان انقلابی” در مقابل “استکبار جهان” عبور می کند ، مطلوب می شود و مانند عربستان سعودی ، امارات ، مصر و غیره می شود. آنها بر این باورند که دست رئیس جمهور ایران و آمریکا باعث کاهش ترس انقلابی می شود و ذهنیت انقلابی را در برابر دشمن قسم خورده به ذهنیت در برابر “دیگری” که قابل معامله است ، کاهش می دهد.

این جماعت حفظ انرژی هسته ای است نه از طریق علم بومی روح انقلابی ، که از آن عبور می کند ، تسلیم می شود ، و تسلیم و عبور “ایران انقلابی”! راز داستان در اینجا است. این بیانیه “مذاکره جامع” است. این راز “مذاکره فراگیر” است ، وگرنه آنها می دانند ایالات متحده چه می خواهد و فراگیر به معنای معامله موشکی و غیره است. زیرا موشک نیز ممکن است روحیه انقلابی باشد. ایران معمولی ایران بدون دفاع است. البته جنبه مشترک همه این جامعه این نیست که از طریق سیستم امنیتی و شورای نگهبان به قدرت برسد. شکی نیست که اگر آنها وارد قدرت می شدند و “قدرت مالی” می شدند ، چنین نمی شدند. اما آنها بر گذشته و علاقه به قدرت و همچنین بر خلاف سیاست های کلی سیستم اصرار دارند. این شتر می تواند به بهانه حضور پزشکان در قدرت و تعامل دو جانبه مورد نظرشان به این حاکمیت اعتماد و مشکوک شود و در اینجا که “افتتاح” متولد شد و بخش دیافراگم در تعامل و گاهی در زندان موفق بود.

منبع: روزنامه جوان







۰