آخرین مطالب

همکاران

داستان بازگشت معین به کجا رسید؟/ برای دیدن تو بی‌قرارم…

دقیقا یک سال گذشت؛ دی ماه 1402 بود که اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت قبل، ناگهان اعلام کرد که معین خواننده محبوب آزاد است که به ایران بازگردد. حال با این استدلال که در چنین روزگاری حداقل باید به فکر تدارک فضایی برای نفس کشیدن راحت تر در فضای فرهنگ و هنر باشیم و فرصت کوتاهی را پیدا کنیم، داستان ناتمام نصرالله معین را مرور می کنم. خواننده محبوب خارج از کشور و البته طراحی نام او به معنای نفی نام سایر هنرمندان خارجی نیست.

یک سال گذشت و محمدمهدی اسماعیلی – که به گفته برخی خبرنگاران و مانند بسیاری از مدیران دیگر طرفدار یک صدا است – دیگر وزیر نیست. اما آیا معین باز هم می تواند به ایران برگردد؟ یا این ماجرا هم یک ماجرای موقتی از سوی یک مسئول موقت بوده که هیچ ریشه و مبنایی در نوع نگاه دولت به موضوع ندارد؟

یک شخصیت خاص

نصرالله معین در میان تمامی خوانندگان دور از ایران در بسیاری از ابعاد شخصیتی، هنری، اخلاقی، علایق و محبوبیت جایگاه ویژه ای دارد. این فقط ادعای یک خبرنگار نیست. این نتیجه همه حرف ها، لطف ها، همه آهنگ ها و همه چیزهایی است که در مورد شخصیتی به نام معین وجود دارد.

اغراق نیست اگر بگوییم حضور در یک کنسرت برای بسیاری از ایرانیان آرزوست و از طرفی حضور در ایران و برگزاری کنسرت در کشور یکی از آرزوهای بزرگ و شاید بزرگترین آرزویش باشد. او حتی در همان مصاحبه پس از اینکه وزیر اسبق ارشاد در اواسط اسفند سال گذشته در مورد شایعه بازگشت معین به ایران خبر داد، گفت ای کاش چنین چیزی صحت داشت.

عشق به ایران

معین در این گفت و گو از عشقش به ایران و علاقه اش به زادگاهش در هر فرصتی گفته است. آن هم با اشتیاق.

«یک بار حوالی ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم و بعد دوباره چرت می زنم و حوالی ساعت 9 بیدار می شوم و در کنار صبحانه اخبار ایران را مرور می کنم تا ببینم در کشورم چه خبر است، نان، پنیر و چای می خورم. برای صبحانه چون من کاملا ایرانی هستم روزی چند بار چای ایرانی میخورم و زیاد اهل قهوه نیستم.

– لوبیا پر شده با مرغ و سبزیجات پر شده با ماهی و آبگوشت غذاهای مورد علاقه من هستند. بازم غذای ایرانی سرگرمی اصلی من جمع های خانوادگی و چت های ایرانی است.

– من در سال 1360 از ایران به اسپانیا رفتم و بعد از آن دیگر نتوانستم به ایران برگردم و چه خوب می شد که همه مهاجران به خانه هایشان بروند.

– مهمترین شایعه ای که برای من ساختند این بود که به ایران می روم که هیچ وقت درست نشد و ای کاش درست بود و می توانستم به ایران بروم.

– زمانی که در اصفهان درس می خواندم ریش هم داشتم چون به صورتم می آید و اخیراً گاهی ریش می گذارم که یک موضوع شخصی است و ربطی به ایران رفتن یا نرفتن ندارد! آیا در ایران همه ریش دارند؟ یا همه آنها در آمریکا بی ریش هستند؟

اگر واقعا داشتم و شرایط مهیا بود، دوست داشتم همین الان در ایران باشم».

این داستان آن سوی ماجراست و شوری که در معین برای بازگشت جاری می شود. هرچند سرنوشت هنرمندانی که به امید برخی مسئولان به کشور بازگشتند، چندان جالب نیست که داستان «حبیب» یکی از غم انگیزترین ها باشد. حالا اگر شرایط برای آمدنش مهیا باشد شاید بهتر باشد این گزینه را بعد از بازنشستگی اجرا کند. هر چند که خودش گفته دوران بازنشستگی ندارد و تا جایی که بتواند درس می خواند و همچنان سرپا است.

واکنش سیاستمداران

اما از سوی دیگر، از لحظه ای که اسماعیلی اعلام کرد «مین (خواننده) می تواند به ایران بازگردد و مانند سایر خوانندگان برای گرفتن مجوز مراحل قانونی را طی خواهد کرد، واکنش های مثبت و بعضا منفی آغاز شد.

محمدجواد آذری جهرمی، وزیر اسبق ارتباطات با کنایه نوشت: «با سیاست های غلط خود این سرمایه های انسانی را در کشور فراری ندهید.

اما کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا که مواضع تند و بی تدبیری همیشگی خود را دارد، می گوید: «دولت رئیسی سوار بر جامانده های دولت خاتمی و هاشمی می شود، وزیر ارشاد با افتخار می گوید فلان خواننده پهلوی پوسیده می تواند برگردد. “

برگرد مثل حبیب نمیشی

احمدی زیدآبادی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در یادداشتی از معین دعوت کرد تا بیاید و تحلیل کرد که به چند دلیل سرنوشت حبیب برای او رقم نمی‌خورد. زیدآبادی نوشت: بله، سرنوشت حبیب را به یاد دارم، اما آن مرحوم راه بازگشت سالم به کشور را نمی دانست، فکر می کرد محمود احمدی نژاد هنوز در سال 1388 فرد مهمی است و حلقه نزدیکانش چرخ را می چرخانند. از سرنوشت کشور مانند یک واکر و یک بازمانده شاید نمی دانست که نهادهای تأثیرگذار و رسانه های آنها «منحرف» بودند حلقه» کسانی که قول داده بود در امان بماند و به کارش در ایران ادامه دهد.

به نظر من اگر حبیب شخصاً بدون هماهنگی با آن حلقه تصمیم به بازگشت به وطن می گرفت و ناگهان در فرودگاه تهران از هواپیما پیاده می شد، سرنوشت بهتری داشت.

شرایط امروز – با اشاره به آخرین ماه های کاری دولت سابق – با آن روز متفاوت است! وزیر ارشاد بخشی از قدرت اصلی است و فعلا نهاد قدرتمندی وجود ندارد که بخواهد از چهره او کم کند. پس معین حداقل می تواند امیدوار باشد».

محسن برهانی وکیلی بود که به اظهارات کوشکی ها رنگ قانونی داد و درباره محکومیت ۲۸ ساله معین پس از ورود به ایران گفت: طبق قوانین ایران هیچ یک از اتباع ایرانی ممنوع الورود نیستند اما دستگیری یک نفر در فرودگاه یا ممنوعیت خروج یا ممنوعیت کاری و غیره ربطی به ورود رایگان ندارد حداقل مواد 500، 508، 610، 639 و 745 مجموعاً 28 سال حبس در انتظار این هنرمند خواهد بود.

غضنفرآبادی نماینده مجلس نیز در اظهار نظر جالب تری گفت که حالا معین می آید در نهایت محاکمه می شود!

در این میان استقبال و نوع بیان مواضع مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه بیش از بسیاری مثبت و جالب توجه بود: «قوه قضاییه بر این دیدگاه و اعتقاد استوار است که هرگونه مساعدت نظام مند و حداکثری باید انجام شود. به بازگشت ایرانیان عزیز به وطن اصلی خود داده می شود تا برخی از پرونده های حقوقی و قضایی موجود در این پرونده مانع از بهره مندی این عزیزان نشود. میهن، و ما نیز بر اساس نتایج این تلاش ها هستیم.

1935363_627

علاقه هر دو طرف است

به هر حال باید پذیرفت که معین یکی از محبوب ترین و احتمالاً محبوب ترین خوانندگان ایرانی در خارج از کشور و حتی در بین اهالی داخلی است. در یک سالگرد بازگشت او به ایران، مروری بر ماجرا و یادآوری موضوعی بود که می تواند موجب نشاط اجتماعی بیشتر شود. با این حال، او باید آگاه باشد که چگونه باید بیاید و چگونه برای آینده تصمیم بگیرد.

همچنان هر روز شاهد کامنت های مخاطبان ایرانی در صفحه مجازی او هستیم که حکایت از عشق و علاقه ایرانیان به این هنرمند نامدار، با اخلاق و کم نظیر دارد. آنها نیز مانند معین آرزوی برگزاری کنسرت باشکوهی را در کشور دارند. علاوه بر این، هیجان دیدن او و نشستن در کنسرتش مانند دیگر هنرمندان خارجی، ارز زیادی را به نفع کشورهای دیگر از کشور خارج می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *