آخرین مطالب

همکاران

خواننده ممنوع‌ الکاری که جاودانه شد

خواننده ممنوع‌ الکاری که جاودانه شد

۲۲ آبان مصادف با درگذشت علی اکبر گلپایگانی معروف به گلپا است. در این مقاله قصد ندارم در مورد بیوگرافی این اسطوره آواز ایران صحبت کنم، زیرا وقایع و زندگینامه او در منابع مختلف موجود و موجود است. در نتیجه اشاره ای گذرا می کنم و بعد از آن بر اهمیت و جایگاه هنری او در موسیقی ایرانی تاکید می کنم.

در محضر پدر و اساتید برجسته

استاد گلپا در سال 1312 به دنیا آمد و پدرشان حسین گلپایگانی معروف به حسین بلبل از مداحان قدیمی تهران بود. حسین بلبل گاهی منبر می رفت و تسبیح می خواند و البته با فنون و ردیف های آوازی آشنایی کامل داشت و فرزندانش را با آواز آشنا می کرد. با این حال اولین معلم گلپا پدرش بود.

اکبر گلپایگانی در آغاز، دروس مقدماتی آواز را نزد حسن یکرنگی از شاگردان اقبال سلطان آغاز کرد و بعدها در بین هشت تا نه سالگی از شاگردان نورعلی خان برومند، استاد بزرگ موسیقی ایران بود. گلپا نیز محضر اساتیدی چون ادیب خوانساری را درک کرد و در اوایل جوانی چند ماهی از سید حسین طاهرزاده بهره برد.

در محافلی که حاج آقا محمد ایرانی جرد، سلیمان خان امیر قاسمی، یوسف فروتن، عبدالله دوامی و… نیز حضور داشتند شرکت می کرد و از محضر این اساتید نیز بهره می برد. سال 1338 بود که گلپا به برنامه گلها دعوت شد و یکی از بهترین آهنگ های خود یعنی آهنگ مست مستم را در دستگاه شور اجرا کرد که با آهنگ مست مستم، ساقیا، دستم بگیر تا نیفتادم زا پا، دستم بگیر از بیژن ترقی همراه بود.

خلاقیتی که تحسین بزرگان موسیقی را برانگیخت

قبل از گلپایگانی رسم بر این بود که خواننده ها طبق ردیف های دستگاه اجرا می کردند، یعنی از ورودی شروع می کردند و به چند گوشه می رفتند و بعد برمی گشتند; اما استاد گلپا با قدرت و خلاقیتی که در آواز داشت از گوشه های زیادی در آواز خود استفاده کرد. مثلا شروع آهنگ هایش از گوشه های مختلف بود مثلا از گوشه حصار سه گاه یا از گوشه مثنوی شور یا روبروی سه گاه و ….

او معتقد بود وقتی نوازنده شروع به نواختن می کند و نوبت به خواننده می رسد، باید شعر را بدون نوشتن و خواندن شروع کند و بخواند، یعنی خواندن آن را با نوشتن و خواندن شروع نکرده است.

از دیگر ساخته های گلپایگانی می توان به مدولاسیون ها و مرکب خوانی هایی اشاره کرد که بسیار دقیق و با ظرافت اجرا کرد، زیرا پوشش کامل ردیف های آوازی موسیقی ایرانی باعث شد تا بتواند سنت شکنی کند و بسیاری او را معمار آواز مدرن می دانند.

زمانی که گلپایگانی این آهنگ را در رادیو اجرا کرد، آوازش خاص بود و دیگران آن را تشخیص دادند، چون امضای خودش را داشت و به همین دلیل قیمت دیگری به آن دادند. گلپا خواننده ای بود که کارش را با تصنیف های مختلف و زوایای مختلف ارائه می کرد و در عین حال مثل یک آهنگساز، ملودی هایش را از قبل آماده می کرد و البته به خوبی اجرا می کرد، چون صدایش روان و روان بود، مردم آن را زمزمه می کردند. یعنی مثل تصنیف های روز، آهنگ گلپا به خیابان راه پیدا کرد و کارهایش توسط مردم زمزمه شد.

در آن زمان این موضوع نوعی انقلاب در آواز ایرانی بود. تا جایی که بزرگان موسیقی چون غلامحسین بنان، روح الله خالقی و ادیب خوانساری که در عرصه موسیقی و خوانندگی از افراد خاص و استادان بی بدیل بودند، صدا و هنر او را تایید و تحسین کردند. مصاحبه ای از ادیب خوانساری در اوایل دهه پنجاه وجود دارد که می گویند: آقای گلپایگانی با اینکه هنرمند جوانی است، بسیار کار کرده، آموخته و به درجه استادی رسیده است.

آسان و ممتنع مثل سعدی

از دیگر ویژگی های آواز گلپایگانی این است که اجرای او مانند اشعار سعدی آسان و ممتنع بود. ظاهری ساده داشت، اما کمتر کسی می تواند آن را به درستی و بی نقص اجرا کند، زیرا او از نوشته های گوناگون و گوشه های مختلف استفاده کرده و با رول ها و فرم هایی که در صدای خود ایجاد کرده، توانسته تاثیر زیادی بر مردم و در آواز ایرانی بگذارد.

در واقع گلپا را می توان ناجی موسیقی ایرانی در زمان خود دانست چرا که این هنر در آن سال ها نزدیک به سقوط بود و توانست با اجراهای متفاوت خود و سنت شکنی آن را به درستی به جامعه عرضه کند. امروز بیش از شصت سال از آن اجراهای بی نظیر می گذرد اما آثار گلپا هنوز تازه است.

منحصر به فرد در بیان موسیقی

تأثیر دیگر گلپایگانی این بود که شعر و موسیقی را به خوبی تلفیق می کرد. حرف هایی را که گفته می شد با همان حال و هوا و حس خاص خودش خیلی ظریف بیان می کرد. مثلاً بیتی که می‌گوید: «می‌گرم بین خنده/می‌خندم بین اشک/خدایا با خیالم گفت‌وگو می‌کنم/این‌طور» وقتی کلمه «خنده» را می‌خواند، گویی با لبخند و پوزخند بیان می‌کند و وقتی به کلمه «گریه» می‌رسد، آن را با حالت گریان می‌خواند، یا وقتی در گوشه‌ای از شهناز سخت کار می‌کنم، می‌خواند: گرداب عشق / لحظه آخر بیا دستم را بگیر، آنچنان با التماس و از سر ناامیدی می خواند که گویی واقعاً عاشق است و به معشوق التماس می کند که دستش را بگیرد بعدها حتی در بین خوانندگان موسیقی پاپ ایرانی، این شکل از نواختن و تلفیق موسیقی به ویژه تحت تأثیر این روزها و آهنگ های بسیار محبوب شد.

معلمی که از تقلید متنفر بود

برخی معتقدند استاد گلپا مجری استثنایی بود اما معلم موفقی نبود. اما باید بر این نکته تاکید کنم که این افتخار را داشتم که هفت سال در خدمت این مرد بزرگ باشم و آهنگ را با تمام ظرافت ها و ریزه کاری ها از او یاد گرفتم. شاگردان زیادی هم داشت و خیلی درست و منطقی به آنها درس می داد، اما نکته مهمی در تدریس او بود که در واقع یکی از ویژگی های تدریس گلپا بود که در ادامه به آن اشاره می کنم.

معمولاً خواننده ها مثل خودشان به شاگردانشان درس می دهند، اما وقتی جواب درسشان را می دادیم، اگر از آنها تقلید می کردیم، با اعتراض شدید آنها مواجه می شدیم. او معتقد بود که خلاقیت مهمترین بخش هنر است و اگر شاگردی از استاد خود بالاتر نرود و فقط از او تقلید کند و بیشتر پیشرفت نکند، آن هنر شکست خورده است.

حتی در ترانه های اولیه استاد گلپا می توان دید که در سنین بسیار پایین یعنی 22 یا 23 سالگی با وجود اجرای آوازهای سنتی و سنتی، خلاقیت و سبک شناسی او مشهود بود. در اواخر دهه چهل یعنی سال 1349 اولین آهنگ او به نام کهر و ناز با آهنگ و شعر استاد فضل الله توکل رسما منتشر شد.

حتی تصنیف های او و رنگ آمیزی ارکسترهایی که برای این مرد بزرگ تنظیم و ساخته شده بود، کاملاً بی نظیر بود. یعنی اگر اثر جدیدی از او منتشر می شد، شنونده به وضوح می فهمید که گلپا خواننده این اثر است. آثار او که در عین سادگی، شفاف، لطیف و زیبا بودند، به ویژه در میان عوام تأثیر بسزایی داشت.

خودش می گفت: هنر باید مثل آینه ای باشد که همه در خود ببینند. جالب است که هم مردم و هم نخبگان خوانندگی او را تحسین کرده اند و او را یکی از مشاهیر و بی نظیر موسیقی ملی کشورمان می دانند. به این نکته هم اشاره کنم که او جوایز ارزنده ایرانی و بین المللی زیادی در زمینه موسیقی و هنر از دانشگاه های بزرگ دنیا دریافت کرده است.

پوشش کامل در خط موسیقی

از سوی دیگر برخی گفته اند که گلپایگانی دایره کامل موسیقی نداشته است، اما دو دلیل برای رد این موضوع وجود دارد: یکی، زمانی که آلبومی به نام «فراز و فرود» با صدای استاد حسن گلپایگانی، برادرش منتشر شد، بیشتر این سطرها زیر نظر خود استاد علی اکبر گلپایگانی تهیه شد و اجرای استاد گلری حسنی در دیسک گلپایگانی بود. همچنین بسیاری از آهنگ های آلبوم فراز و فرود و برخی از آنها نیز در برنامه گلها که نمونه ای از همراهان استاد گلپا است اجرا شد. به عنوان مثال ردیف افشاری او با شعر «در کوی خرابات را کسی نید اعتصاب/ متانت و مستی او عین نماز» با پیانوی شادروان محجوبی در یکی از برنامه های «گل» اجرا شد.

ممنوع اما پویا

استاد گلپا از سال 1358 سال ها سکوت کرد و متأسفانه حتی بسیاری از همکاران و هنرمندان درجه یک وی را از حضور در محافل عمومی یا اجتماعات منع کردند. استاد گلپا اگرچه در آن سال ها و پس از انقلاب ۵۷ کمتر در محافل عمومی ظاهر می شد، در داخل ایران کمتر دیده می شد، اما در دهه هفتاد با استاد میلاد کیایی و دیگر هنرمندان کنسرت های خارج از کشور برگزار کرد.

وی در روز شنبه 22 آبان 1402 در سن 90 سالگی در تهران چشم از جهان فروبست. در پایان مقاله خود را با نقل قولی از ایشان درباره موسیقی و هنرمندان امروز به پایان می‌برم، استاد گلپا معتقد بود که ما در جوانان پتانسیل بالایی داریم و می‌گوید: ما هنرمندان نابغه زیادی مانند شهناز، یاحقی و… داریم که باید حمایت شوند و بارها خلاقیت آنها را دیده‌ام، زیرا پیشرفت چشم‌گیری داشته‌اند، آنقدر که امروز باید دستان ایرانیان را در دست بگیرید و دستان شما را در دستان ایرانی نگه دارید. موسیقی مانند نوابغ گذشته.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *