روزنامه خوراسان در پاسخ به اظهارات کامران تفتی درباره تمایل به شرکت در بازی Skivid.
یک بازیگر سینما و تلویزیون اخیراً در مصاحبه ای گفت که شخص یک خطر است و اگر شرایط در دسترس باشد ، او مایل است در مسابقه ای مانند بازی ماهی مرکب رقابت کند. وی تصمیم به ریسک را نسبت داد و گفت: “اگر این بازی در کشور من برگزار شود که می تواند زندگی من را از نظر مالی رقم بزند ، من این خطر را می پذیرم زیرا من یک خطر هستم.”
در این فیلم می بینیم که تعدادی از بازیکنان مایل هستند یک سری بازی ها را با هزینه از دست دادن جان و مرگ خود بسازند ، اما برنده نهایی پول زیادی می بخشد. داشتن یک دیدگاه “کامران تفتی” ممکن است در نگاه اول جسورانه و هیجان انگیز به نظر برسد ، اما از روانشناسی ، باید مراقب تر باشد. زیرا در پشت این جملات می تواند یک دیدگاه نادرست و حتی ناسالم از زندگی ، موفقیت و خطر باشد.
خطر واقعی چیست؟
خطر در روانشناسی به معنای توانایی فرد در اطلاع رسانی آگاهانه در موقعیت هایی است که هیچ یقین و امکان شکست ندارند. اما این انتخاب باید براساس اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و پذیرش نتایج باشد. به عنوان مثال ، یک کارآفرین ، هنگام سرمایه گذاری در یک ایده ، احتمالاً شکست خواهد خورد ، اما در عین حال برنامه ای برای مدیریت ریسک دارد. او نمی گوید ، “من همه چیز را می گیرم یا از بین می برم” ، اما او در مسیر رشد ، یادگیری و پیشرفت است. در مقابل ، شرکت در بازی های خطرناک مرگ که در آن هیچ کنترلی وجود دارد و نه یقین در مورد نتیجه ، به جای اینکه “خطرناک شدن” باشد ، نوعی سوءاستفاده یا حتی “ناامیدی از مسیرهای رشد طبیعی” است.
ذهنیت “یا همه چیز یا هیچ چیز”
فکر کردن “یا من در حال مرگ یا ثروتمند هستم” نمونه بارز خطای شناختی به نام تفکر دو قطبی یا “سیاه و سفید” است. در این نوع تفکر ، فقط دو کشور مطلق را در نظر می گیرد: پیروزی مطلق یا عدم موفقیت مطلق ، مرگ یا موفقیت. این الگوی همچنین در بسیاری از اختلالات روانی مانند افسردگی ، اضطراب یا اختلال شخصیت مرزی یافت می شود و معمولاً منجر به تصمیمات پرخاشگرانه و مضر می شود. زندگی واقعی پر از حالت های طیف و متوسط است. موفقیت یک مسیر تدریجی و پیچیده است ، نه یک انتخاب مضاعف.
تمایل به ایجاد غنای یک جانبه گرایی
صحبت کردن در مورد شرکت در مسابقه مانند بازی ماهی مرکب ، با وجود مرگبار ، می تواند بازتابی از تمایل ناخودآگاه برای ثروتمند شدن یک شبه باشد. در فرهنگی که تلاش های طولانی مدت ، یادگیری تدریجی و رشد کم و موفقیت و موفقیت ناگهانی برجسته می شود ، تمایل به راه های سریع و خطرناک مشاهده می شود. این خواسته معمولاً ریشه در ناامیدی ، مقایسه شدید اجتماعی یا تجربه شکست های مکرر دارد و فرد را به سمت پذیرش سوق می دهد که ممکن است جبران ناپذیر باشد.
وجد
افرادی که مایل به به خطر انداختن زندگی خود هستند تا چیزی را بدست آورند ، گاهی اوقات در اعماق ذهنی خود ، نوعی پوچی دارند. هنگامی که زندگی معنای ، هدف یا جهت خاصی برای فرد ندارد ، او به احساسات شدید یا تصمیمات شدید برای پر کردن خلاء داخلی خود روی می آورد. در حقیقت ، این انتخاب ها نوعی تلاش برای “احساس زنده بودن” است ، نه فقط پول. خطر سالم در روانشناسی با آگاهی ، مسئولیت و هدفمند همراه است. اما آنچه در اظهار نظر کامران تفتی دیده می شود بیشتر شبیه یک نگاه ناامید کننده و شدید به موفقیت و زندگی است. نگاهی که منجر به رشد نه فرسودگی و تخریب می شود. ممکن است زمان آن رسیده باشد که فرهنگ ریسک پذیری را دوباره تعریف کنیم. نه به عنوان پرش از ارتفاع بدون چتر ، بلکه به عنوان یک راه پله به آینده ، با شجاعت ، تعهد و صبر.