اکنون که یونسکو آن را به عنوان اولین سند مکتوب حقوق بشر در جهان به رسمیت شناخته است، سؤال بزرگی که پیش روی ماست این است: چگونه می توان این پیام کهن صلح، مدارا و آزادی را در حکومت امروز ایران بازآفرینی کرد؟ تصویب رسمی منشور کوروش در کنفرانس عمومی یونسکو فقط یک رویداد فرهنگی نیست. بلکه یادآور تمدنی است از عمیق ترین لایه های اندیشه ایرانی درباره انسان، قدرت و آزادی.
در دنیایی که خشونت، تبعیض و جنگ بار دیگر بر نقشه سیاسی سایه افکنده است، این رویداد می تواند بار دیگر توجه را به ریشه های صلح و عدالت در فرهنگ ایرانی جلب کند. ایران نه تنها در تاریخ، بلکه در وجدان جهانی بشر جایگاهی دارد که باید به رسمیت شناخته و به آن احترام گذاشت.
منشور کوروش در قرن نوزدهم در بابل کشف شد
منشور کوروش در قرن نوزدهم در بابل کشف شد و امروزه در موزه بریتانیا نگهداری می شود. استوانهای گل با کتیبهای به زبان اکدی که در مورد احیای معابد، احترام به آیینها، آزادی بردگان و عدالت در برخورد با ملتهای شکستخورده صحبت میکند.
برخلاف منشورهای نظامی حاکمان باستان، این سند باستانی ستایش قدرت نیست بلکه ستایش انسان است. کوروش در آن از آزادی و همزیستی سخن می گوید نه از سلطه. به همین دلیل اکنون پس از قرن ها یونسکو آن را شایسته عنوان «نخستین سند مکتوب حقوق بشر در جهان» دانسته است.
ابتکار مشترک ایران، تاجیکستان و عراق در ارائه این پیشنهاد به یونسکو نیز معنایی فراتر از یک همکاری اداری دارد. سه کشور با ریشه های یکسان در بافت فرهنگی فلات ایران و بین النهرین با این اقدام نشان دادند که پیام کوروش یک میراث فراملی است. او نه تنها پادشاه ایران، بلکه پایه گذار اولین گفتمان صلح در روابط بین ملت ها بود. گفتمانی که مبتنی بر احترام و عدالت متقابل بود و نمونه ای کم نظیر در تاریخ سیاست جهان است.
اما اهمیت این رویداد مهم و غرورآفرین تنها در شناخت گذشته نیست. منشور کوروش سندی تاریخی است که می تواند راهنمای بازاندیشی در مفهوم حکمرانی امروز باشد. در زمانی که ملتها بیش از هر زمان دیگری به دنبال تعادل بین قدرت و اخلاق هستند، بازخوانی آن منشور به ما یادآوری میکند که اقتدار بدون عدالت ماندگار نیست و شکوه ملی به کرامت انسانی بستگی دارد.
منشور کوروش درس سیاست اخلاقی است
منشور کوروش درسی در سیاست اخلاقی است. سیاستی که مبتنی بر احترام به تنوع فرهنگی، آزادی عقیده و حفظ کرامت انسانی است. اما حیف است که از این میراث بزرگ در مرزهای خود آنطور که شایسته است بهره نبرده ایم. نزدیک به یک دهه است که حضور پرشور مردم در هفته اول آبان ماه در پاسارگاد به دلایل واهی و با نگاهی غیرکارشناسی محدود شده است.
با این حال، چنین گردهمایی هایی می تواند فرصت های بزرگی برای انسجام ملی، گفتگوی بین نسلی و تقویت سرمایه اجتماعی باشد. هیچ تمدنی از پیوند مردمانش با گذشته زیبا و ارزشمند خود آسیبی ندیده است. اما بسیاری از کشورها از گسستن این پیوند متحمل خسارات جبران ناپذیری شده اند. بازخوانی میراث کوروش امروز بیش از هر زمان دیگری یک ضرورت فرهنگی و ملی است. در دنیایی که بی اعتمادی و خشونت به گفتمان مسلط سیاست تبدیل شده است، باید تصویری اخلاقی از قدرت بازسازی کنیم.
منشور کوروش الهام بخش بازتعریف حکمرانی در ایران شد
منشور کوروش می تواند الهام بخش بازتعریف حکمرانی در ایران باشد. حکومتی که بر عدالت، مدارا، آزادی و کرامت انسانی تکیه دارد و از گذشته پر افتخار خود برای ساختن آینده ای امیدوارکننده استفاده می کند. در چنین شرایطی لازم است نهادهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی کشور از این فرصت تاریخی بهره مند شوند.
می توانید سال آینده را به نام «سال کوروش کبیر» نامگذاری کنید. نماد وحدت و خرد ایرانیان. همچنین شایسته است دانشگاه ها، مراکز آموزشی و معابر اصلی تهران و شهرهای بزرگ، نام کوروش را بر پیشانی خود داشته باشند تا پیام او که پیام احترام، آزادی و انسانیت است، در زندگی روزمره جامعه جاری شود.
تصویب منشور کوروش در یونسکو نه تنها ثبت یک سند قدیمی است، بلکه به رسمیت شناختن جهانی این واقعیت است که ایران از دیرباز معلم عدالت و صلح بوده است. اکنون نوبت ماست که از این پایتخت تاریخی پلی به سوی آینده بسازیم. آینده ای که «قدرت» دوباره در خدمت «انسان» باشد.