ایالات متحده از مذاکره با ایران صحبت می کند ، که شدیدترین تحریم ها علیه ایران را از سال 6 تحمیل کرده است. تحریم هایی که در ابعاد یک جنگ طراحی شده اند و بار دیگر دیپلماسی را به ابزارهای فشار تبدیل کرده اند
در روزهای اخیر ، ایالات متحده یکی از تحریم های بی سابقه خود را علیه جمهوری اسلامی ایران از زمان آغاز فعالیت حداکثر فشار در سال 6 اجرا کرده است. عملی که همزمان با پیام های آشکار برای مذاکره و در زمینه حمله نظامی به زیرساخت های حیاتی ایران ، از جمله تأسیسات هسته ای ، معنای دوگانه اما واضح است: استفاده از دیپلماسی به عنوان ابزاری برای فشار ، نه مکانیسم برای کاهش تنش. تجزیه و تحلیل ابعاد سیاسی و استراتژیک حملات تحریم و حملات نظامی اخیر ایالات متحده با هماهنگی با رژیم صهیونیستی نشان می دهد که مذاکره در چنین شرایطی تکرار همان سناریویی است که در پنج دور قبلی شکست خورده و نمی تواند پایه و اساس راه حل باشد.
تحریم در قد جنگ ؛ تحریم های جدید ، ابزارهای تخریب زیرساخت
تحریم وزارت خزانه داری ایالات متحده در برابر چهار فرد ، موسسات و کشتی های ایران ، از دیدگاه طراحی ، دامنه و هدف قرار دادن ، بیش از یک ابزار فشار اقتصادی معمولی ، یادآور عملیات نظامی است که برای مختل کردن ظرفیت حیاتی کشور طراحی شده است. اقدام خزانه داری ایالات متحده ، که به عنوان “بزرگترین تحریم علیه ایران از سال 2” توصیف شده است ، مستقیماً زیرساخت های حیاتی ایران را در زمینه صادرات انرژی ، حمل و نقل دریایی و زنجیره درآمد ارزی هدف قرار داده و عملاً با هدف قطع شریان اقتصادی ایران اجرا شده است. این دقیقاً یک استراتژیک شبیه به هدف حمله نظامی به تسهیلات هسته ای فوردو ، ناتنز و اصفهان است. در هر دو مورد ، هدف نهایی تحمیل زیرساخت ها و ایجاد استرس روانشناختی و اقتصادی بر مردم برای مجبور کردن سیستم سیاسی برای ارائه عدم اطمینان است. تقاضا که دونالد ترامپ صریحاً ابراز کرده است.
تناقض بین دعوت گفتگو و تصادف آن با تجاوز نظامی
ایالات متحده ادعا می کند که با هماهنگی رژیم صهیونیستی ، که مستقیم و به طور غیرقانونی به زیرساخت های حیاتی کشور حمله کرد ، آماده مذاکره با ایران بود. در طول تجاوز ، تأسیسات هسته ای ، مراکز تحقیقاتی و برخی از مناطق شهری در ایران مورد هدف قرار گرفتند و تعدادی از محققان ، شهروندان نظامی و عادی به شهادت رسیدند. در همین زمان ، ادعای واشنگتن در مورد ویرانی صنعت هسته ای ایران منتشر شد. با این حال ، ایران در هفته های قبل از حمله ، مذاکرات خوب و خوب خود را نشان داده بود. تحمیل تحریم های جدید پس از توافق اخیر ایران با اتحادیه اروپا و پذیرش سفر آژانس بین المللی انرژی هسته ای از تهران و گفتگو با کارشناسان این موسسه به طور قابل توجهی شبیه به روند گذشته است. نتیجه حسن نیت قبلی ، حمله نظامی و نتیجه حسن نیت جدید نیز شدیدترین تحریم ها بوده است. این روند نشان می دهد که ایالات متحده و غرب از “مذاکره” برای دستیابی به توافق استفاده نمی کنند ، بلکه برای افزایش فشار ، مدیریت افکار عمومی هدفمند و اقدامات اجباری آن را قانونی می کنند.
۱۰ مذاکرات و نتیجه: خیانت در وسط جاده
پیشنهاد مذاکره جدید ترامپ در حالی صورت می گیرد که تجربه پنج محدود بین ایران و ایالات متحده در ماه های اخیر به وضوح نشان داده است که طرف آمریکایی بارها و بارها مسیر گفتگو را با اقدامات خصمانه از جمله تحریم ها یا تهدیدهای نظامی منحرف کرده است. تجاوز نظامی اخیر درست در میان آمادگی ایران برای دور ششم بود. آنچه حتی وزیر امور خارجه ایران به عنوان نشانه ای از اختیار گفتار آمریکایی توصیف کرد. در مصاحبه اخیر با Financial Times ، اراكچی تأكید كرد كه “ایالات متحده باید توضیح دهد كه چرا او در وسط مذاکرات به ما حمله کرده است” و اینکه “تا زمانی که ترامپ بخواهد جلوی غنی سازی را بگیرد ، هیچ توافقی امکان پذیر نیست.” بنابراین ، هرگونه بازگشت به جدول مذاکره بدون ضمانت جدی و جبران خسارت ، تکرار یک مسیر شکست خورده است. روش جدید دولت ترامپ ترکیبی از سخت افزار و جنگ اقتصادی است که هر دو مکمل تا حداکثر فشار هستند. درست همانطور که بمب های ایالات متحده تأسیسات فوردو ، ناتانز و اصفهان را هدف قرار دادند ، شبکه تحریم های اخیر شریان صادرات انرژی ایران را نیز هدف قرار داد.
در چنین شرایطی ، ایالات متحده در تلاش است تا با استفاده از ابزارهای نظامی ، تحریم ها و مذاکره ، تهران را در حالت محاصره روانشناختی قرار دهد.
با این حال ، ایران نشان داده است که این بازیگر هرگز بازیگر منفعل و دستی نخواهد بود ، چه در میدان نبرد و چه در زمینه دیپلماسی. پاسخ نظامی سریع و باورنکردنی ایران به پرخاشگری اسرائیل و حمله موشکی مؤثر به پایگاه الدید الدید در قطر به تجاوز ایالات متحده پاسخ داد ، در حالی که منجر به هزینه های قابل توجهی برای تل آویو و واشنگتن شد ، این واقعیت را که زبان تهدید و زور تحت تأثیر اراده مردم ایران قرار گرفته است ، در معرض خطر قرار داد.
نقش فریبنده دیپلماسی در استراتژی ایالات متحده
واقعیت این است که ایالات متحده فقط از دیپلماسی استفاده می کند تا زمان بخرد ، افکار عمومی را کنترل کند و اقدامات خصمانه خود را قانونی کند. تجربه رفتار ایالات متحده با آژانس بین المللی انرژی اتمی ، برخورد با توافق هسته ای و در نهایت حمله در وسط مذاکرات ، تأیید می کند که واشنگتن به معنای کاهش تنش نیست بلکه در تسلیم یک جانبه به تهران است. پیشنهاد مذاکرات جدید ترامپ با لحن دوگانه “من امیدوارم که مجبور نباشم زیاد استفاده کنم” با بیش از جدی بودن در مسیر دیپلماسی ، بخشی از یک طراحی روانی و سیاسی برای فشار بیشتر به ایران همراه است.
راه مکالمه از مسیر تغییر رفتار آمریکایی عبور می کند
جمهوری اسلامی ایران ، همانطور که در دوره پس از جنگ نشان داده است ، آماده است تا در چارچوب احترام متقابل ، حقوق بین الملل و حفظ منافع ملی خود وارد گفتگو شود. اما این گفتگو فقط به معنای آن خواهد بود که طرف مقابل رفتار دوگانه خود را رها کند ، خسارت به ایران را جبران کند و اطمینان حاصل کند که مذاکره به عرصه خیانت و حمله تبدیل نمی شود. تا زمانی که واشنگتن دیپلماسی را با تحریم ها و موشک ها ادغام کند ، راهی برای توافق وجود نخواهد داشت. پیام واضح ایران این است: نه مذاکره در زیر آتش و نه تسلیم نیرو. تنها راه پیش رو بازگشت به اصول گفتگو ، احترام به حاکمیت ملی و کنار گذاشتن سیاست های خصمانه است. روشی که ایالات متحده تاکنون به عمد مسدود شده است.