علی میرزایی; بازار: در دهه های اخیر، کشورهای غربی به تدریج و به طور فزاینده ای تولید خود را به مناطقی با هزینه کمتر نیروی کار، به ویژه چین، منتقل کرده اند. این فرآیند که در دهه 1980 آغاز شد، صنایعی مانند خودروسازی را به سمت انتقال تولید به مناطق اقتصادی تر سوق داد. در این فرآیند، محصولاتی در «دیزاین غرب» و در «چین» با استفاده از «نیروی کار ارزان» تولید شد. اما افزایش نفوذ اقتصادی چین، به ویژه در بخش خودرو، خودروهای الکتریکی و زنجیره تامین آن، کشورهای غربی را وادار کرده است تا وابستگی خود به محصولات چینی را تجدید نظر کنند. همه گیری کووید-19 و عدم تعادل تجاری مداوم نیز این تجدید نظر را تسریع کرد. اکنون غرب در تلاش است تا تولید خود را به کشورهای نزدیکتر بازگرداند تا کنترل بیشتری بر زنجیره تامین داشته باشد و وابستگی به چین را کاهش دهد.
با این حال، برای کشورهای غربی “رقابت با اقتصاد چین” که در دهه های اخیر رشد فوق العاده ای داشته است، آسان نیست. اقتصاد چین به تنهایی از کل اقتصاد آسیای جنوب شرقی و هند بزرگتر است و حتی هند در برابر چین چندان رقابتی نیست.
جهانی شدن که پس از جنگ جهانی دوم به یک استراتژی اساسی تبدیل شد، اکنون با چالش های ناشی از سیاست های حمایت گرایانه ملی و خطرات زنجیره تامین مواجه است.
چین؛ قطب جدید صنعت خودرو
چین به مرکز ثقل جهانی در صنعت خودرو تبدیل شده است. تولید خودروهای برقی و مدیریت پیشرفته زنجیره تامین در این کشور جایگاه چین را بسیار تقویت کرده و نگرانی هایی را برای کشورهای غربی به همراه داشته است. چشمانداز جهانی زنجیرههای تامین بهطور قابلتوجهی تغییر کرده است و عوامل بسیاری بر آن تأثیر گذاشته است، از جمله بازار کار، هزینههای مواد خام و لجستیک. در این میان، سیاستمداران غربی شرکت ها را تشویق کرده اند تا با بازنگری استراتژیک زنجیره تامین، تولیدات خود را به کشورهای نزدیک تر بازگردانند.
“جهانی شدن” که پس از “جنگ جهانی دوم” به یک استراتژی اساسی تبدیل شده بود، اکنون با چالش های ناشی از سیاست های حمایت گرایانه ملی و خطرات زنجیره تامین مواجه است. بازگشت تولید به کشورهای مبدا شعاری است که بسیاری از دولت های غربی بر آن تاکید دارند.
وابستگی شدید کشورهای غربی به چین آسیب پذیری های زیادی را ایجاد کرده است. این موضوع باعث شده شرکت ها به فکر تنوع بخشیدن به زنجیره تامین خود باشند
مجاورت جغرافیایی و تنوع زنجیره تامین؛ استراتژی های جدید
به گفته شرکت مشاوره رولاند برگر، وابستگی شدید کشورهای غربی به چین، آسیب پذیری های زیادی را ایجاد کرده است. این موضوع باعث شده شرکت ها به فکر تنوع بخشیدن به زنجیره تامین خود باشند. دولت آمریکا به طور خاص می خواهد محصولات را به کشور یا کشورهای همسایه بازگرداند. همکاری با مکزیک و کانادا به عنوان بخشی از این استراتژی نشان دهنده تلاش ایالات متحده برای ایجاد زنجیره تامین پایدارتر است. به همین ترتیب کشورهای اروپای غربی در حال ارزیابی امکان همکاری با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی هستند.
در حال حاضر بسیاری از شرکت های خودروسازی به دنبال انتقال تولید به کشورهای جنوب شرق آسیا هستند. اما این کشورها که بیشتر اعضای «آسه آن» هستند، روابط اقتصادی نزدیکی با چین دارند و در عمل به رقیبی جدی برای این کشور تبدیل نشدند. آنها بیشتر به عنوان شریک چین در توسعه فناوری های نوظهور مانند خودروهای الکتریکی عمل می کنند.
نزدیکی جغرافیایی در شرایط عدم قطعیت جهانی اهمیت بیشتری یافته است، اما در نهایت این «هزینه» و «منافع» است که تصمیم نهایی شرکت ها را تعیین می کند.
هزینه و فایده، عامل تعیین کننده
نزدیکی جغرافیایی در شرایط عدم قطعیت جهانی اهمیت بیشتری پیدا کرده است، اما در نهایت این «هزینه» و «منافع» است که تصمیم نهایی شرکت ها را تعیین می کند. بازگشت تولید از چین به کشورهای غربی نیز می تواند پایداری زیست محیطی را ارتقا دهد. زیرا مسیرهای حمل و نقل کوتاهتر و انتشار کربن ناشی از جابجایی های طولانی مدت را کاهش می دهد. این به شرکت ها کمک می کند تا اهداف زیست محیطی خود را تحقق بخشند و حاشیه سود خود را حفظ کنند.
با این حال، برای بازگرداندن تولید، شرکت های خودروسازی یا قطعه سازی باید عواملی مانند در دسترس بودن نیروی کار، هزینه های انرژی، زیرساخت های لجستیکی و مقررات محلی را در نظر بگیرند. همچنین ارزیابی دقیق ریسک ها و اطمینان از حمایت از چارچوب های قانونی شفاف ضروری است. استفاده از تخصص محلی برای مدیریت فرآیندهای بوروکراتیک و درک پویایی های منطقه ای نیز نقش مهمی در موفقیت این گذار ایفا می کند.
چالش های اقتصادی و چشم انداز بلندمدت
تصمیم برای بازگرداندن تولید باید بر اهداف بلندمدت تجاری متمرکز شود و نه فقط سودآوری کوتاه مدت. این فرآیند نیازمند ارزیابی های جامع و اجرای تدریجی برای به حداقل رساندن اختلالات احتمالی است. با این حال، هنوز تردیدهایی در مورد توجیه اقتصادی این رویکرد وجود دارد.
تحریم ها و پیشرفت چین
بحث درباره اثربخشی تحریم های آمریکا علیه چین به ویژه در حوزه فناوری های خاص همچنان داغ است. اما شواهد تجربی نشان می دهد که این محدودیت ها تأثیر چندانی بر پیشرفت فناوری چین نداشته است. به عنوان مثال، در زمینه هایی مانند سلول های خورشیدی و خودروهای الکتریکی، چین پیشرفت چشمگیری داشته است. در تولید تجهیزات نیمه هادی، چالش های تکنولوژیکی بزرگترین مانع چین است و تحریم های آمریکا دردسر چندانی ایجاد نکرده است.
گسترش تسلا در چین نیز نمونه ای از توانمندی این کشور در صنعت خودروسازی است. کارخانه گیگافکتوری تسلا در شانگهای با تکیه بر تامین کنندگان داخلی و درصد بالایی از داخلی سازی به یکی از مراکز اصلی تولید این شرکت تبدیل شده است. این همکاری نه تنها پیچیدگی تکنولوژیکی زنجیره تامین چین را ارتقا داده است، بلکه به نفع هر دو طرف نیز بوده است.
رقابت، همراهی یا عدم اطمینان؟
در صنعت خودروسازی جهان، تولید محصولات برقی کشورها را به سه دسته تقسیم کرده است. ابتدا رقبا شکل گرفتند، به عبارتی دیگر کشورهای غربی به دلیل رقابت با چین به دنبال بازگرداندن محصولات خود از کشور مذکور هستند. دسته دوم را همراهان تشکیل می دهند که عمدتا کشورهای آسیای جنوب شرقی و مکزیک که از پیشرفت چین سود می برند در این دسته قرار می گیرند. گروه آخر را کشورهای «بلاتکلم» مثل ایران تشکیل می دهند که از نظر رقابت یا همراهی با چین چندان موثر نیستند.
بهترین استراتژی برای کشور ما تمرکز بر همکاری هدفمند با چین و مدیریت تراز تجاری است. چنین رویکردی می تواند به تقویت «اقتصاد تولید محور ایران» و جلوگیری از زیان های کوتاه مدت و بلندمدت کمک کند.
ایران و استراتژی درست
برای کشوری مانند ایران رقابت مستقیم با چین در صنعت خودروهای برقی منطقی نیست. در عین حال، واردات بی رویه از چین نیز می تواند به اقتصاد ملی آسیب برساند. بهترین استراتژی برای کشور ما تمرکز بر همکاری هدفمند با چین و مدیریت تراز تجاری است. چنین رویکردی می تواند به تقویت «اقتصاد تولید محور ایران» و جلوگیری از زیان های کوتاه مدت و بلندمدت کمک کند.