آخرین مطالب

همکاران

انتقاد روزنامه اطلاعات از حکم حبس برای زینب موسوی بخاطر اهانت به فردوسی/شاملو هم علیه فردوسی حرف زد، چون سوادش را نداشت

انتقاد روزنامه اطلاعات از حکم حبس برای زینب موسوی بخاطر اهانت به فردوسی/شاملو هم علیه فردوسی حرف زد، چون سوادش را نداشت

خبرگزاری قضا اعلام کرده است: زینب موسوی به دلیل شوخی با ابوالقاسم فردوسی و تهیه رساله زیر نظر بنیاد فردوسی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.

نه تنها این: «مدعی علیه موظف است در زمینه هایی مانند جایگاه فردوسی در هویت و فرهنگ ملی ایران، اهمیت شاهنامه فردوسی در فرهنگ و ادبیات فارسی و… زیر نظر بنیاد فردوسی و با راهنمایی استاد مورد تأیید بنیاد ظرف مدت شش ماه، پایان نامه اجباری تدوین و دفاع کند. در ادامه این حکم افزوده می شود: متهم موظف است دوره های داستان نویسی خود را با استفاده از ظرفیت های شاهنامه فردوسی در مدارس یا مراکز فرهنگی اقشار کم برخوردار (یعنی مستضعفین) حداقل به مدت 120 ساعت با هماهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اداره کل آموزش و پرورش برگزار و مراتب را به مراجع ذیربط ارائه کند.

نویسنده ای که نزدیک به 34 سال است در این حرفه نویسندگی می کنم و اخبار و گزارش ها و تحلیل ها را خوانده ام، از درک برخی مسائل از جمله حکمت این گونه احکام قضایی عاجز هستم. من خودم یکی از کسانی بودم که به رفتار توهین آمیز فردوسی واکنش نشان دادم و دلسوزانه ای برای آن خانم نوشتم. روزنامه ها و شبکه های اجتماعی پاسخ دادند و حتی برخی از اساتید برجسته آنچه را که لازم بود بیان کردند. همه می دانستند که: «اندازه گیری خورشید کار پروانه نیست».

خانم زینب موسوی متوجه شده یا نفهمیده که مربوط به ایشان است، اما جرم انگاری این موضوع شاید سرآغاز بدعتی نابجا در برخوردها و ورود بی مورد قضات محترم باشد. چه لزومی دارد در امری که نه حرمت دارد و نه در قانون جرم کیفری تلقی می شود و نه شاکی خصوصی دارد و مردم می توانند به صورت عرفی، فکری و اجتماعی و ادبی از آن حمایت و دفاع کنند، حساسیت بیشتری ایجاد شود و باری بر دوش دولت، کشور، قوه قضائیه، فقاهت، فقاهت، قانون و قانون گذاشت. آیا از تعدد قوانین و افزایش پرونده ها و تعداد بالای زندانیان گلایه های زیادی وجود نداشته است؟!

احمد شاملو و ابراهیم گلستان که اسم داشتند و دارند بدتر از این حرف ها گفتند و فضلی ها نشان دادند که سواد این دو نفر به این کتاب (شاهنامه) هم نرسیده است، همان طور که به حافظ نرسید!

از این حرف و حدیث ها که بگذریم، این مجازات و این برخورد قضایی بنیاد، خلاف روح و آموزه های شاهنامه است. چگونه می توانید کسی را به خاطر موضوعی محکوم کنید که از ما می خواهد ببخشیم و ببخشیم و به ما یاد بدهیم کینه ها را نادیده بگیریم و فراموش کنیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *