عبدالله مستوفی در کتاب “زندگی نامه زندگی من” در مورد لحظات قبل از قتل امیر کبیر می نویسد:
حاجی علی خان حاجج الدالله مأموریت خود را به امیر نازام (امیر کبیر) در حمام پادشاه فین کاشان ابلاغ کرد. گفته می شود که امیر کبیر با لنگه به حاجی علی خان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و به او گفته است ، با فرض اینکه من سزاوار این پاداش هستم ، شما نباید این مأموریت را پذیرفتید.
به گفته ایران ، سپس به خود دستور می دهد تا در یک فنجان تعداد زیادی تریاک را حل کند ، فنجان را مجبور می کند شریان های دست خود را باز کند و او توضیحی از دیوار حمام با پادشاه و دشمنان خود با انگشت و خون خود نوشته است.
سپس لنگ کشیده شده است و می خوابد و تسلیم جانس عفرین می شود.