فروید این دو را به عنوان دو قطب مخالف روانکاوی ذهنی انسان دید و مارکوز در “عشق و تمدن” نشان داد که چگونه تمدن مدرن زمینه را برای تناتوس با ازدحام جمعیت آماده می کند.
هنگامی که ما از “مکانیسم ماشه” در ایران صحبت می کنیم ، از لحظه مخالفت این دو نیرو با یکدیگر استعاره سیاسی و اجتماعی است: جایی که زندگی به رنگ رنگی یا مرگ سایه دار است.
لحظه ماشه ؛ انفجار تاناتوس
فعال سازی مکانیسم ماشه ، چه در سطح بین المللی و چه در تجربه روزانه مردم ، ورود به یک وضعیت بحرانی و انسداد است. این لحظه لحظه Tanatus است:
سختی ها قدرتمند هستند ،
فاصله بین انسان در حال افزایش است ،
آرزوها از دست می دهند و زندگی در حصار ترس و اضطراب است.
Tanatus در چنین شرایطی نه تنها در سطح سیاست بلکه در زندگی روزمره. در ناامیدی جوانان ، در شکستن روابط اجتماعی ، فروپاشی اعتماد و فرسودگی ذهنی. جامعه در لوایح نیرویی است که تمایل به سکوت و انجماد دارد.
مقاومت اروس ؛ رنگ رنگ در قلب تاریکی
اما درست وقتی تناتوس قدرت می یابد ، اروس از خواب بیدار می شود. اروس همان گرما و جستجوی زندگی است. نیرویی که در برابر مرگ بیشتر می شود. هنگامی که مکانیسم ماشه فشار مضاعف وارد می کند ، مردم به دنبال زندگی کوچک هستند:
موسیقی پنهان ،
شعرهایی که در گوش زمزمه می کردند ،
عشقی که در برابر سرما به دنیا می آید
و خلاقیت فرهنگی که از محرومیت جوانه می زند.
در اینجا رنگ اروس وجود دارد ، هرچند در مقیاس کوچک و شکننده. درست جایی که تاناتوس می خواهد بر سکوت مطلق مسلط شود ، اروس در برابر جرقه های عشق و خلقت مقاومت می کند.
دو نیرو در برابر یکدیگر
لحظه ای که مکانیسم ماشه به عنوان میدان نبرد بین این دو نیرو در نظر گرفته می شود: Tanatus می خواهد جامعه را آزاد کند ، شکاف ها را افزایش داده و امیدها را خاموش کند. اروس می خواهد مسافت های مشابه را با عشق پر کند ، زندگی را از طریق سختی ها جوش دهد و رنگ را روی دیوارهای خاکستری بپاشید.
این یک راه نیست. با افزایش فشار Tanatus ، مقاومت EROS حتی شدیدتر می شود. خطوط زندگی در برابر مرگ و جامعه به یک میدان دوگانه تبدیل می شود: گرما در برابر سرما ، عشق در برابر نفرت ، خلاقیت در برابر انجماد.
سرنوشت جامعه ؛ کدام نیرو را انجام می دهد؟
مارکوز معتقد بود که اگر تمدن بتواند سرکوب بیش از حد را کاهش دهد ، اروس فرصتی برای شکوفایی و جامعه به سمت آزادی خواهد داشت. اما اگر تاناتوس دست بالایی را پیدا کند ، جامعه مانع ، خشن و فروپاشی خواهد شد.
ایران امروز هنوز ایستاده است. هرگونه بحران جدید ، هرگونه فشار اقتصادی یا سیاسی ، می تواند تاناتوس را تقویت کند. اما در عین حال ، همان بحران نیز می تواند فرسایش را جوش دهد: در همبستگی های کوچک ، در خلاقیت هنری و در تلاش های روزمره برای زنده ماندن.
انتخاب بین مرگ و زندگی
مکانیسم ماشه ، هم به عنوان یک ابزار فشار خارجی و چه به عنوان نمادی از انسداد داخلی ، لحظه ای است که اروس و تناتوس در کنار هم ایستاده اند. آینده جامعه بستگی به این دارد که چه نیرویی برای پرورش:
اگر Tanatus غلبه کند ، مسافت ها بیشتر و بیشتر به رویاها تبدیل می شوند. اگر اروس مجاز باشد ، حتی در تاریکی تاریکی ، زندگی رنگی خواهد شد و گرما بر سرما غلبه می کند.
این همان انتخابی است که هر جامعه در لحظه های بحرانی با آن روبرو می شود. تسلیم مرگ یا اصرار بر زندگی.