این روزها شبکه خانگی وضعیت عادی را تجربه می کند. فیلم نت نتوانسته خاطرات خوب گذشته را با «داریوش» و «گوردن زنی» تکرار کند و نماوا سریالی در دست ندارد. در فیلمو نگاه ها به سمت «بازنده» است و مخاطب اصلی «لالایی» کودکان است. با این حال، نباید برخی از مزیت های سریال را فراموش کرد و نادیده گرفت.
نمونه اش تمجیدهایی است که از بازیگران زن این سریال ها سرازیر شده است. اگرچه بسیاری از بازیگران «قورد زنی» و چند بازیگر «داریوش» نتوانسته اند در راستای تجربیات خود ظاهر شوند. این را هم اضافه کنیم که عملکرد بازیگران زن در سریال های خانگی فعلی به مراتب بهتر از مردان است.
مورد اول: گوهر احسان
حتی اگر فیلم یا سریال ضعیف بود، گوهر خیراندیش پتویش را از آب بیرون کشیده است. او بازیگری است که نامش در کنار پروژه های مهم تاریخ سینما و تلویزیون ایران قرار گرفته و قدرتش در قالب شخصیت های جدی و کمدی بارها ثابت شده است. خیراندیش این روزها سریال «لالایی» را در شبکه خانگی دارد. او زنی به نام گلشن است که فرزندش را از دست داده است. دیوانه شده و فکر می کند که ثواب (داریوش فضدیعی) فرزند اوست.
خیراندیش در قالب مادری مهربان و گاه پرخاشگر ظاهر می شد و مهمتر از آن آداب برخورد با کار کودک را رعایت می کرد. گلشن ابتدا به عنوان زنی منفی (در ذهن مخاطب کودک) معرفی شد که قصد تخریب خانه سالمندان را دارد. او خیلی زود مادری مهربان شد و حالا بی شک یکی از برگ های برنده سریال «لالایی» احمد درویش علیپور است.
مورد دوم: سحر دولتشاهی
در قسمت های اولیه سریال «داریوش» بیم آن می رفت که شخصیت ساقی شبیه کلیشه های زنان منفی باشد. اما سحر دولتشاهی این فرصت را پیدا کرد تا نقش را از ورطه نجات دهد و تجربه جدیدی را در کارنامه خود ثبت کند. ساقی بچه ای مریض دارد و مادر برای مداوای او به تیغ پولدارها رفته است.
او در عین حال پرستار مردی است که از بیماری آلزایمر رنج میبرد، اما این حقوق کفاف زندگی گرانقیمتی را نمیدهد. دولتشاهی به خوبی از ابزار چهره برای انتقال احساسات درونی شخصیت استفاده کرد و در عین حال کارگردان (هادی حجازی فر) از فیزیک بدنی خود برای باورپذیرتر شدن نقش استفاده کرد. گریم های متفاوت بسته به موقعیت شخصیت یکی دیگر از امکانات فرامتنی است که به کمک بازیگر آمده است.
مورد سوم: سارا بهرامی
ظاهر او به گونه ای است که می تواند اولین انتخاب برای نقش های درونگرا باشد. کارگردانان نیز بارها از این ویژگی بیرونی سارا بهرامی استفاده کردند و نقش یک زن سرد و ساکن را به او دادند. با این حال بازیگر از این دایره خارج شده و خالق شخصیت های شیطانی و پرشور شده است. آخرین رویارویی مخاطبان با بهرامی سریال «بازنده» است که دو قسمت از آن منتشر شده است.
در نیمه اول قسمت اول سریال، او زنی بشاش و شاداب بود، اما افسردگی پس از زایمان و دزدیدن نوزاد او را مضطرب و منزوی کرد. بهرامی در سریال امین حسین پور توانسته وضعیت وخیم و تاثیرگذار شخصیت ارغوان را به نمایش بگذارد و مهمتر از آن اسیر رفتارهای آشنا و تکراری نشده است.
مورد چهارم: دیگران
بازی نعیمه نظام دوست در «للایی» را فراموش نمی کنیم که بار دیگر در اثری کودکانه، رفتار و گفتار شیرینی متناسب با این گروه سنی دارد. پیش از این به بهانه نقد «بازنده» درباره صدف اسپهبدی نوشته بودیم و فقط می گوییم که شخصیت آوا به وضوح با کارهای اخیر این بازیگر تفاوت دارد.
آیا او در قسمت های باقی مانده سریال موفق است یا اتفاق دیگری می افتد؟ گفته شد که تعداد بازیگران زن سریال «گردن بند» مثل همیشه حضور نداشتند. با این حال سکانس کوتاه بازی ترلان پروانه در قسمت سوم فراتر از حد انتظار بود و برای قضاوت نهایی باید کمی صبر کرد. شاید ترلان از تصویر آشنای همیشگی فاصله گرفته است…
درباره الیکا ناصری به جرات می توان گفت که حضور موفقی مقابل دوربین سامان سالور داشت. او همان عروسی است که به همراه دامادش (کیسان دیباج) در نیمه جشن شب عروسی به قتل رسید. باران متین دختری سرزنده و سرزنده بود و نسبت به خانواده عجیب و غریب و شوهرش نوعی جسارت معقول داشت. سهم الیکا ناصری در سریال «گردن زنی» کم بود اما سرنوشت تلخ شخصیت او و بازی خوبش عواملی هستند که به ماندگاری این تجربه در ذهن بینندگان سریال های شبکه خانگی کمک می کنند. حداقل برای مدتی نه چندان طولانی!