کارنامه علی آبادی در برقی سازی رد شد| برقی سازی حمل و نقل نیازمند چه زیرساخت های است؟

امید محمدی; بازار: عباس علی آبادی وزیر صلح دولت سیزدهم در مدیریت انتقال خودرو از سوخت فسیلی به برق نمره قبولی می گیرد؟ برای پاسخ به این سوال می توان از دیدگاه های مختلف به عملکرد مجموعه های مختلف نگاه کرد و به عملکرد علی آبادی در وزارت صمت نمره قبولی یا مردودی داد. واضح است که مدیریت تغییر یک کار اجرایی پیچیده است. این پیچیدگی زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که موضوع گذار از خودروهای سوخت فسیلی به خودروهای الکتریکی در میان باشد. با نادیده گرفتن مزایا و معایب خودروهای برقی برای ایران، در این گزارش سعی داریم به بررسی امتیاز رکورد تغییر یا گذر از خودروهای سوخت فسیلی به خودروهای برقی با فرمان عباس علی آبادی بپردازیم. آیا مولفه های لازم برای تغییر در کشور با موفقیت شناسایی شده است؟ آیا موانع بالقوه ای که ممکن است در غیاب اجزای دیگر به وجود بیاید به طور شفاف با مصرف کننده به اشتراک گذاشته می شود؟ آیا برای منافع ملی بین بازیگران اصلی اکوسیستم هم افزایی صورت گرفته است؟ در ادامه به بررسی و پاسخ به سوالات مذکور می پردازیم:

از زمانی که عباس علی آبادی در راس وزارت دفاع قرار داشت، هیچ راهبردی در خصوص برقی‌سازی با قطعات مذکور یا مشابه به صنعت خودرو ابلاغ نشده است.

مدیریت برق رسانی

اجرای 85 استاندارد در کشور ثابت کرد که سیاست گذاران صنعتی در کشور به جای تدوین استراتژی بر اساس زیرساخت ها و شرایط اقلیمی کشور، تنها مسیر «کپی برداری از برنامه کشورهای خارجی» را دنبال می کنند. جهت اطلاع سیاستگذاران صنعتی فعلی و آتی، لازم به ذکر است که کشورهای پیشرو در گذار از خودروهای سوخت فسیلی به قطعات الکتریکی مانند; ایجاد چشم انداز روشن، تدوین استراتژی روشن، تعریف اهداف سازمانی، دستیابی به توافق سهامداران، ارائه آموزش مهارت های فنی و غیر فنی، ایجاد انگیزه برای تغییر، اطمینان از دسترسی به منابع و تدوین برنامه اجرایی مدون برای موفقیت در منطقه جغرافیایی خود. . از زمان مدیریت عباس علی آبادی در وزارت امنیت، هیچ راهبردی در خصوص برقی‌سازی با اجزای فوق الذکر یا مشابه به صنعت خودرو ابلاغ نشده است. این

مدیریت برق رسانی حمل و نقل در کشور نیازمند؛ چشم انداز روشن، استراتژی روشن، اهداف سازمانی مشخص، توافق ذینفعان، آموزش جامع، انگیزه برای تغییر، منابع مالی کافی و برنامه اجرایی منظم. سکانداران جدید وزارت امنیت باید بدانند که نادیده گرفتن هر یک از پارامترهای ذکر شده باعث شکست انتقال برق و موفقیت آن می شود.

اگر سیاستگذاران صنعتی یا خودروسازان چشم‌اندازی برای برق‌رسانی نداشته باشند و اهداف ملی و سازمانی را نادیده بگیرند، تلاش حمل‌ونقل پاک در دولت چهاردهم به سرنوشت برنامه برق‌رسانی عباس علی‌آبادی، وزیر دولت سیزدهم دچار می‌شود. فقدان استراتژی باعث کار پراکنده و موازی خواهد شد. در اینجا باید به وزارت ایمنی و خودروسازان یادآوری کرد که بدون اهداف سازمانی مشخص، معیارهای مبهم برقی و ارزیابی عملکرد مسئولان یا مدیران ارشد وجود نخواهد داشت.

اگر ذینفعان برق‌سازی توافق نداشته باشند، هم افزایی در اکوسیستم شکل نمی‌گیرد. برای دستیابی به اهداف برق‌رسانی طبق توافق ذینفعان، باید مهارت‌های فنی و غیرفنی نیروی انسانی نیز ارتقا یابد. بنابراین برای تسریع در تغییر حمل و نقل باید مشوق های مالی و غیرمالی هدفمند توسط دولت تدوین شود. منابع انسانی و زیرساختی باید در دسترس باشد و ایده ها و پژوهشگران بدون برنامه ریزی رسمی جذب نخواهند شد.

یک استراتژیست موفق در حوزه فعالیت خود باید تمامی جزئیات و کلیات صنعت و بازار خودرو را با هم بررسی کند. انتقال از وسایل نقلیه با سوخت فسیلی به وسایل نقلیه الکتریکی نیازمند یک رویکرد ساختاریافته برای مدیریت این تغییر پیچیده است.

انتقال به وسایل نقلیه الکتریکی مستلزم یک چشم‌انداز روشن و قانع‌کننده است که مزایای زیست‌محیطی، اقتصادی و تکنولوژیکی پذیرش خودروهای الکتریکی را مشخص می‌کند.

انتقال برق به چه پارامترهایی نیاز دارد؟

انتقال به وسایل نقلیه الکتریکی مستلزم یک چشم‌انداز روشن و قانع‌کننده است که مزایای زیست‌محیطی، اقتصادی و تکنولوژیکی پذیرش خودروهای الکتریکی را مشخص می‌کند. چنین چشم‌اندازی باید به اهداف اجتماعی بلندمدت مانند کاهش هزینه‌های سلامت و دستیابی به پایداری در خودروسازی و سایر صنایع مرتبط بپردازد. چنین رویکردی مستلزم یک استراتژی قوی است، یک استراتژی جامع باید برای رسیدگی به چالش های فنی و عملیاتی انتقال به حمل و نقل الکتریکی ایجاد شود. این شامل سرمایه گذاری در فناوری باتری، توسعه زیرساخت شارژ، و تطبیق فرآیندهای تولید برای تولید قطعات و سیستم های جدید برای وسایل نقلیه الکتریکی است.

اهداف سازمانی تنها به خودروسازان یا قطعه‌سازان وابسته نیستند، بلکه شهرداری‌ها باید بازار هدف خود را نیز تعیین کنند و با چشم‌اندازی وسیع‌تر، انتقال کل سیستم حمل‌ونقل ملی به برقی‌سازی را تسهیل کنند. اهداف سازمانی باید شامل برنامه ریزی برای تولید، فروش، بهبود عملکرد، هزینه مالکیت و عملکرد خودرو باشد.

در همین حال، تعامل با سهامداران، از جمله تولید کنندگان، تامین کنندگان، سیاست گذاران، سرمایه گذاران و مصرف کنندگان برای انتقال موفقیت آمیز حیاتی است. اجماع این زنجیره در کنار نگرانی دیگر، پذیرش کسب و کار و مصرف کننده را افزایش می دهد.

حلقه مفقوده برقی شدن حمل و نقل کشور، نیروی کار کارآمد و آشنا با فناوری های نوین در تولید خودروهای برقی است. این مهم مستلزم آموزش مدیریت باتری، ایمنی درایوهای الکتریکی، فناوری های دیجیتال و خودمختار برای نیروی انسانی است. دولت ها باید مشوق هایی مانند یارانه های دولتی، معافیت های مالیاتی و تخفیف خرید برای مشتریان ایجاد کنند. این مشکل پذیرش مشاغل مرتبط با برق را سرعت می بخشد. این

فعالان و ذینفعان حمل و نقل پاک در کشور باید نسبت به در دسترس بودن منابع اطمینان کافی داشته باشند. منابع مهم در برق رسانی دسترسی به مواد خام باتری، قطعات، باتری ها، ایستگاه های شارژ است. ایجاد یک برنامه اجرایی قوی نیازمند انتقال مرحله‌ای از سوخت‌های فسیلی به برق است، انتقالی که نقاط عطف مهمی دارد که مسئولان را به چالش می‌کشد.

وزارت صمت دولت سیزدهم به ریاست عباس علی آبادی در کارنامه برق رسانی حمل و نقل نمره قبولی نخواهد گرفت.

در پایان لازم به ذکر است وزارت حراست دولت سیزدهم به سرپرستی عباس علی آبادی در کارنامه برق رسانی حمل و نقل نمره قبولی نخواهد گرفت. آنچه عباس علی آبادی در دولت سیزدهم دنبال می کرد، برقراری ارتباط بین یک تامین کننده و یکی دو شرکت خودروسازی باعث رشد خودروهای برقی نمی شود. متاسفانه هنوز چشم انداز و راهبرد برق رسانی در کشور تعریف نشده است، مفاهیمی مانند تغییر مدیریت در کشور برای گذار از انتقال سوخت فسیلی به برق در کشور جایی ندارد. با برنامه ریزی و بازگشت به اصول مدیریت تغییر می توان نقاط کلیدی تصمیم گیری را بازیابی کرد. زیرا شکست در این مسیر به معنای هدر دادن منابع مالی کشور است. این

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *