محمدعلی سعیدی نویسنده، فیلمساز، نقاش و مدیر گالری لاله نیز کیوریتور است. حرفه ای که ماهیت نوپای آن در ایران به سادگی نشان از بی توجهی به اهمیت نمایشگاه های هنرهای تجسمی دارد. به بهانه نمایشگاه «در دعوت سقاخانه» به بررسی کمی و کیفی نمایشگاه های تجسمی در ایران پرداختیم.
خبر فوری: آیا حرفه کیوریتور در ایران نهادینه شده است؟
سعیدی: از زمان هنرستان تا فوق لیسانس گرافیک خواندم. بعد از فارغ التحصیلی جذب سینما شدم و فیلمنامه می نویسم و فیلم می سازم. در شرایط فعلی بخشی از فعالیتم نقاشی و کیوریتوری نمایشگاه هاست. در ایران این رویداد به نمایشگاه گردان معروف است اما نسبت به نمایشگاه گردان فعالیت متفاوت و تخصصی تری دارد. در سال 1374 فردی از کانادا برای برگزاری دوره آموزشی کیوریتور به موزه هنرهای دینی امام علی (ع) مراجعه کرد. روند این دوره به قدری روی من تاثیر گذاشت که تا زمانی که گالری خودم را داشتم دغدغه این کار را داشتم.
فلسفه تشکیل نمایشگاه روندی منسجم دارد. در اکثر نمایشگاه های نقاشی ایران این اتفاق نمی افتد. عموماً تعدادی از هنرمندان با هر سبک و فرمی آثار خود را جمع آوری می کنند و به صورت نمایشگاهی در می آید.
تلاش کیوریتوری من این است که از نظر آکادمیک جلو بروم و از دانشگاهیان نیز دعوت می کنیم.
آخرین خبر: پیام نمایشگاه در تداوم سقاخانه چیست؟ و آیا روند منسجمی که تاکید می کنید در این نمایشگاه رعایت شده است؟
سعیدی: در نوشته هایم نهضت سقاخانه برایم جذاب بود. به خاطر عناصری که در آن جریان داشت برایم جالب بود. بخشی از معماری که در آثار نقاشی ام دارم مربوط به این حرکت است. نهضت سقاخانه ریشه مذهبی دارد، مانند دعا، رامل و اسطرلاب و… در کنار خوشنویسی و نقاشی در آثار به چشم می خورد. در واقع هنرمندان در ایران امروز به روشی به نام جنبش سقاخانه رسیدند.
آخرین خبر: آیا این حرکت نقطه شروعی داشته است؟
سعیدی: چالش اینجاست و کریم امامی در نمایشگاهی این عنوان را به هنرمندان نسبت داد و این عنوان تا امروز وجود داشته است. این حرکت هنوز به یک سبک و مکتب تبدیل نشده است. زیرا تدوین مقالات در این زمینه ضروری است. اهل علم و قلم در این باره بنویسند. و باید از مثلا 10 هنرمند فراتر رفت. اکنون یک حرکت بصری است.
این حرکت با تعداد کمی از آثار شروع شد، اما نمی توانم بپذیرم که پایان یابد، زیرا هنرمندان جوان بسیاری در شاخه های مختلف هنری از جمله خوشنویسی ایرانی، تصنیف هایی که دارای عناصر سقاخانه هستند و نقاشی ها و مجسمه هایی که می توان آنها را درگیر کرد. با این ایده ایجاد شده است. علاقه مند نیست.
پس از آغاز به کار نمایشگاه سقاخانه، هنرمندان زیادی برای شرکت در این نمایشگاه تماس گرفتند، اما به دلیل محدودیت فضا، برگزاری آن به زمان دیگری موکول شد.
آخرین خبر: با توجه به اینکه هنر مدرن در ایران رو به رشد است، آیا عناصر مذهبی و سنتی همچنان می توانند در هنر باقی بمانند؟
سعیدی: من معتقد نیستم که نسل جدید هنرمندان از عناصر مذهبی و سنتی فاصله گرفته باشند. کشوری مانند ایران با پیشینه تاریخی هزاران ساله، دریایی از نقوش است که با کمی آگاهی از چیدمان مدرنیستی می توان آن را به اثری تبدیل کرد که تا به حال دیده نشده بود و نقش نقوش مذهبی بخشی از آن است. شکل گیری آثار بسیاری از اشکال در تاریخ ادبیات، معماری، قالی بافی و کاشی کاری و هزاران هنر دیگر نمونه هایی از این سرزمین دارند.
ادامه جریان آبجوسازی می تواند به بهتر دیدن این تاریخ کمک کند. به نوعی پست مدرن است، اما اینکه هر هنرمند چگونه می تواند کار خود را ارائه دهد، می توان دریایی از آثار را تصور کرد.
آخرین خبر: شما دو نوع بازدید کننده دارید. گروهی از مردم عادی و گروهی از هنرمندان و دانشگاهیان. در 25 سال فعالیت خود مشتاق بازدید از آثار کدام دسته را بیشتر دیده اید؟ و آیا درمان تخصصی با نمایشگاه وجود دارد؟
سعیدی: قطعا ارتباط وجود دارد. ما گروهی از بازدیدکنندگان گالری داریم که جمعه ها گالری گردی می کنند. گروهی داریم که برای مجموعه آنها خرید می کنند و گروهی دیگر عموم مردم هستند. چنین نمایشگاه هایی برای هر سه گروه جذاب است. چون ریشه ایرانی دارد و با دیدن این آثار احساس آشنایی پیدا می کنند.
خبرگرافی: شرایط گالری ها و سالن های نمایشگاهی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا می توانیم در سطح بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم؟
سعیدی: قطعا حرفی برای گفتن داریم. اما نیاز به حمایت دولت دارد زیرا حذف آثار هزینه بر است و در توان هنرمندان نیست. لازم است یک موسسه در این زمینه برنامه ریزی منسجم و منظم داشته باشد و هر شش ماه یکبار یا سالیانه نمایشگاه هایی در خارج از کشور و سایر کشورها برگزار کند.
به عنوان مثال جنبش سقخانه تنها جنبش زنده هنر معاصر شناخته شده در خارج از کشور است که در آن هنرمندانی چون پرویز تناولی، حسین زنده رودی، صادق تبریزی، ناصر اویسی و منصور قندریز از افراد برجسته ای هستند. محصول این نمایشگاه به من به عنوان یک هنرمند انگیزه می دهد تا نمایشگاه بعدی را در سطحی بزرگتر برگزار کنم.
از طرفی پتانسیل لازم برای دعوت از هنرمندان خارجی را داریم. این اتفاق در دهه 70 و 80 زیاد بود. در دو دهه اخیر با کاهش حضور هنرمندان خارجی مواجه هستیم که این نیز به دلیل نوع تعاملات فرهنگی است. موزه هنرهای معاصر می تواند با هنرمندان خارجی تعامل داشته باشد و از آنها برای برگزاری نمایشگاه دعوت کند.
آخرین خبر: گالری لاله در کنار پارک و بازار افتتاح شد. آیا مردم همچنان به بازدید از این مجموعه در سرگرمی خود فکر می کنند؟
سعیدی: گالری لاله در موقعیت مکانی خوبی قرار دارد و ما با دو موزه مهم هنر معاصر و فرش همسایه هستیم. این مکانی است که مردم در آن سفر می کنند و افرادی که به اینجا می آیند به طور خودکار سواد بصری خود را بهبود می بخشند. می آیند سؤال می کنند و این سؤالات مردم را آگاه می کند.
خبرگرافی: آیا تجربه آسیب دیدن آثار هنری از سوی بازدیدکنندگان را داشته اید؟
سعیدی: نه هنوز اتفاق نیفتاده سطح آگاهی مردم برای بازدید بالاست. به خصوص در آثاری که نیاز به تعامل با بازدیدکننده دارد. به عنوان مثال، مجسمه ای داریم که در آن یخ در مرکز آن قرار می گیرد و قطرات آب در ظرف زیر جمع می شود. یا اثری که با تکان دادن آن بخشی از مفهوم اثر منتقل می شود و این نوع کار بیشتر مورد توجه مردم است.
آخرین خبر: چند مدرسه و دانشگاه از نمایشگاه بازدید می کنند؟
سعیدی: چون استاد دانشگاه هستم به دانشگاه سر می زنیم. با هنرستان ها هم تعامل داریم. که در قالب اتوبوس بازدید می کنند.
در سطح هنرستان و دانشگاه دیدن نیمی از آموزش است و به همین دلیل این مبحث باید منسجم و مستمر باشد.
آخرین خبر: آیا دولت ها از نمایشگاه ها هم بازدید می کنند؟
سعیدی: کم و بیش بله.