باید اعتراف کنیم که اگر ترکیب سازندگان «قیف» با الان متفاوت بود، احتمالاً این مقاله کوبنده را علیه آن نمی نوشتیم! اشتباه نکنید، مشکل شخصی با فیلمسازان نیست. بحث در مورد این موضوع مهم است که عملکردها گاهی آنقدر نسبت به ادعاها بی تفاوت می شوند که به سختی می توان خروجی آنها را دید و سکوت کرد!
به این سه نام توجه کنید: رضا عطاران، محسن امیریوسفی و سعید ملکان. واقعا از خروجی این ترکیب چه انتظاری باید داشت؟ یکی گل سرسبد گیشه و محبوب در بین مخاطبان و دو نفر دیگر از چهره های جدی عرصه سینما که اغلب در کانون توجه منتقدان و رسانه های سینمایی قرار دارند.
زمانی که پیش نمایش های مربوط به «قیف» منتشر شد، مخاطب عام از حضور عطاران در یک فیلم جدید هیجان زده شد و سینمادوستان حرفه ای تر به فیلمی جدی و استاندارد امیدوار بودند، هرچند در عرصه سینمای کمدی، به دلیل پایان غیبت چند ساله امیریوسوفی و ملکان از تولید. برای مواجه شدن با
آنچه این روزها روی اکران است مصداق بارز توهین به هر دو گروه است! بله، فیلم می تواند بی کیفیت باشد، فیلم می تواند ضعیف باشد، فیلم نمی تواند مطابق سلیقه ما باشد و هیچ کدام از اینها دلیل نمی شود که تولید و اکران آن را توهین تلقی کنیم. اما تحمل ناهماهنگی ادعای ناشی از ترکیب با آنچه پیش روی ما گذاشته اند، دشوارتر از تحمل توهین است! «قیف» خشم بخش قابل توجهی از مخاطبانش را برانگیخته است.