آخرین مطالب

همکاران

ای کاش برگه چک شجریان را نگه می‌داشتم!

رضا ژاله که از سازندگان مشهور ایران است، گفت که شب های زیادی را در کارگاه خود با محمدرضا شجریان گذرانده و هر کدام از سازهای بدیع خود صحبت کرده و به تبادل نظر پرداخته اند. این آشنایی از طریق مجید درخشانی (آهنگساز و نوازنده تار و سه تار) صورت گرفت.

ژاله ماجرای آشنایی خود و شجریان را اینگونه روایت می کند: «زمانی که آقای درخشانی و استاد شجریان کنسرت برگزار می کردند، آقای درخشانی ساز را به من سفارش داد و وقتی آن را به ایشان تحویل دادم، گفتم با خیال راحت از این ساز استفاده کن. چون وسط اجرای استاد نیازی به کوک نداره استاد شجریان دست به کوک نزد. درخشانی همچنین گفت که رضا ژاله.

استاد شجریان هم گفت پس بریم سراغش. آقای درخشانی هم کارهای بدیع من را دیده بود و برای استاد شجریان تعریف کرده بود. با من تماس گرفت و گفت: ژاله جان، اشکالی ندارد که با آقای شجریان به کارگاه شما بیاییم؟ گفتم نه استاد جان چه اشکالی داره باعث افتخار من هستی.

خلاصه چند روزی گذشت که با نوازندگان گروه به کارگاه من آمدند. برخی از سازهای ابداعی من و سازهای دیگر روی زمین بود که نوازندگان می نواختند و معلم آنها را دوست داشت. این اتفاق باعث شد استاد چشمانش را به کارگاه من باز کند و شب های زیادی پیش من می آمد و گاهی نظر من را درباره سازهایی که می ساخت می خواست. او مردی کنجکاو بود، دلش برای موسیقی ایرانی می سوخت و سازهای زیادی می ساخت، اما عمر به او اجازه ادامه این راه را نداد.

برای کاری که کردم خیلی متاسفم! استاد شجریان یک شب دسته چکش را بیرون آورد و گفت: ژاله اینقدر زحمت کشیدی، چقدر برایت بنویسم؟ گفتم: استاد جان چقدر برات بنویسم؟ گفت: چرا برای من می نویسی؟ گفتم: چند شب تا صبح در این کارگاه چکش زدم و با شنیدن صدای تو بی آنکه خسته شوم به کارم ادامه دادم. اما ای کاش می گفتم استاد یک ریال بنویس و آن چک را به یادگار نگه می داشتم. می گویند وقتی پیکاسو به رستوران می رفت، به جای پول نقد، چکی به رستوران می داد، اما چک هایش هرگز برای وصول به بانک نمی رفت و دست خطش را به عنوان یادگاری نگه می داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *