آخرین مطالب

همکاران

این بانوی تُرک، سفیر دوستی ایران و ترکیه

بارنا ابهیت سوری مسافری 28 ساله از ترکیه است که به کشورهای مختلف مانند ایران، عمان، ازبکستان، لبنان، عراق و ارمنستان سفر می کند و زندگی اجتماعی مردم را بررسی می کند. او ویدیوهایی را که در سفرهایش ضبط می کند در یوتیوب و اینستاگرام پخش می کند و به مردم کمک می کند تا با فرهنگ یکدیگر آشنا شوند.

سهری در گفت و گو با آنادولو به تشریح آغاز ماجرای خود پرداخت و گفت: پس از تحصیل در مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی با یک مرد ایرانی ازدواج کردم و به این کشور رفتم. من 8 سال در ایران زندگی کردم و ماجراجویی من به عنوان مسافر نیز در همین دوران آغاز شد. من همیشه عاشق سفر بودم. اما بعد از یک تنهایی طولانی از خودم پرسیدم من کی هستم؟ این پاسخ را گرفتم که روحی دارم که عاشق سفر است. یک بار به روستایی رفتم، متوجه شدم که سفرهای فرهنگی را دوست دارم.

وی تصریح کرد: به کشورهای زیادی سفر کرده ام اما ایران و عراق برای من جایگاه ویژه ای دارند. ایران دومین کشور من است. من این فرصت را پیدا کردم تا هویت خود را در ایران کشف کنم. از طرفی روحیه من خیلی شبیه ایرانی هاست. دوستی من با آنها بسیار قوی است. فکر می کنم ایرانی ها مرا بهتر می فهمند.

سهری افزود: ایران کشوری است که از فرهنگ خود حمایت می کند. تحرک دائمی در این کشور وجود دارد. این واقعیت که ایران کشوری رنگارنگ است باعث شد سال ها در آنجا زندگی کنم. برخورد دوستانه ایرانی ها هم دلیلی برای ماندن من در آنجا بود.

وی در خصوص شباهت های فرهنگی ترکیه و ایران گفت: ایران جایگاه مهمی در تاریخ ترکیه دارد. از آنجایی که ترک ها در گذشته در این سرزمین ها زندگی می کردند، مردم دو کشور شباهت های فرهنگی زیادی دارند. البته این را هم باید گفت که جمعیت قابل توجهی از ترک ها در ایران زندگی می کنند.

سهری در خصوص بازخورد کاربران شبکه های اجتماعی با پست های خود درباره ایران گفت: از آنجایی که ایران مانند قوطی بسته است، پست های من در مورد این کشور نیز بسیار پرطرفدار است. کسانی که فکر می کردند من نمی توانم به راحتی در ایران سفر کنم، در پشت سفرهایم در ایران به دنبال معنا و هدف دیگری بودند. اما دیدند که ایران چنین کشوری نیست. همه می توانند به راحتی در ایران سفر کنند. همچنین تنوع فرهنگی در ایران باعث تعجب فالوورهای من در شبکه های اجتماعی شد. به من گفتند ایران را اینگونه نمی شناسند.

وقتی به یک کشور خارجی سفر می کند، از مناطق دور افتاده دیدن می کند و با اقشار مختلف جامعه گفتگو می کند و در خانه های مردم محلی میهمان می شود. این باعث می شود در سفرهایش اتفاقات جالب و احساسات متفاوتی را تجربه کند. جالب ترین چیزی که او در خارج از کشور تجربه کرد چند سال پیش در لبنان اتفاق افتاد.

سهری درباره این حادثه که به شدت متأثر شد، توضیح داد: چند سال پیش به همراه همسرم و یکی از دوستان ایرانی به یکی از روستاهای ترکمن نشین در شمال لبنان رفتیم. شب بود و هیچ چراغی نبود. از راننده مینی بوس خواستم ما را به خانه مختار برساند. راننده ما را به مقصد رساند و رفت.

در زدم. زنی در را باز کرد. از او پرسیدم مختار کجاست؟ او به من پاسخ داد: مختار در خانه نیست. می خواستم به شما خوشامد بگویم اما جا ندارم. فقط میتونم قهوه درست کنم می دانستم این روستا دو فرماندار دارد. از این خانم آدرس خانه مختار دوم را پرسیدم. آدرس خانه را توضیح داد.

این یوتیوبر جوان در ادامه گفت: به سمت این خانه حرکت کردیم. هوا خیلی تاریک بود. ناگهان پسری تقریبا 8 ساله را دیدم. راه را به ما نشان داد و ما را به خانه مختار دوم برد. وقتی به این خانه نزدیک شدیم. دیدیم که بیرون از خانه پرچم ترکیه و آذربایجان نصب شده است.

چند مرد جلوی در خانه نشسته بودند. به ترکی به آنها شب بخیر گفتم. مردی برخاست و گفت: مهمانان من آمدند. این مرد در خانه را به ما نشان داد و گفت: بیا دستور می دهم غذا درست کنند. در آن لحظه بدنمان بیشتر و بیشتر شد. این مرد هرگز از ما نپرسید که ما کی هستیم. خانواده او به خوبی از ما استقبال کردند و روستاها را به ما نشان دادند.

سهری خاطرنشان کرد: آن منطقه بسیار خطرناک بود و شب بسیار تاریک بود. ما وحشت زده بودیم. اگر آن مرد نبود، ما جایی برای رفتن نداشتیم و نمی دانستیم شب را کجا بگذرانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *